به امیر بگو: نمی آید
امیر گفت: من از تو بترسیدم پیغمبر نیستی، اما همه کس هستی… اکنون در نصیحت افزای و مرا نصیحت کن… مولانا گفت: هیچ نصیحت از آن بزرگتر نیست که، خواجه کاینات… فرماید که:
– عدل یک ساعت پادشاهانه، از شصت سال عبادت مقبول بهتر است. پس ای امیر به عدل کوش و با بندگان خدای تعالی احسان کن که دنیا بقایی ندارد…
پس امیر گفت: این نصیحت ها با ملوک [پیشین] چرا نمی گفتی؟
ایشان فرمودند: می گفتم، نمی شنودند – حق سبحانه تعالی تو را برایشان گماشت، تو نیز اگر نشنوی دیگری را بر تو گمارد.