حکایات و لطایف
حکایت یکی از وزرا پیش ذوالنون مصری رفت و همت خواست که روز و شب به خدمت سلطان مشغولم
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
حکایت یکی از وزرا پیش ذوالنون مصری رفت و همت خواست که روز و شب به خدمت سلطان مشغولم
از تیمور لنگ سؤال میکنند که: چگونه امنیتی در کشور پهناور خود ایجاد نمودی که وقتی زنی با طبقی
روزی بهلول را گفتند:شخصی که دزدی کرده بود را گرفتهاند، به نظرت باید چکارش کنند؟بهلول گفت: باید دست حاکم آن شهر را قطع کرد…
Copyright © Majzooban.Org 2024. All Rights Reserved