دفاع شهرام پازوكي از”دولت فرهنگي، فرهنگ غيردولتي “:
پازوكي در ادامه با طرح اين سوال كه دولت ميخواهد براي فرهنگ چه كاري كند، گفت: “ميخواهد به قول خودش براي مردم هنر ديني توليد كند كه ضامن اعتقادات ديني مردم باشد؛ امري كه در تاريخ اسلام بهخودي خود رخ داده است.” پازوكي همچنين گفت: “ميرفندرسكي، حكيم اوايل دوره صفويه رسالهاي نوشته است به نام صناعيه كه اين رساله به فارسي بسيار غليظي است. پرسش ميرفندرسكي اين است كه چگونه صنايع متوقف شده است. ميرفندرسكي يك سلسله مراتب طولي براي صنايع قائل است كه از رنگرزي و معماري و نقاشي تا طبابت و بقالي را در آن ميبينيم. سلسله مراتبي را نيز قائل ميشود و ميگويد منشاء اين هنرها يكي از حكما، اوليا و عرفا بودهاند. از اين رو پرسش ميرفندرسكي بسيار اهميت مييابد چرا كه احساس ميكند ارتباط معنوي ميان هنر و هنرمند دارد از ميان ميرود. چرا قبل از ميرفندرسكي كسي چنين چيزي را ننوشت؟ در واقع صفويه اوج تمدن وفرهنگ ايران اسلامي است ولي بنده هميشه ميگويم اين دوره مثل فوارهاي است كه به بالاي بالا رسيده است و همان زمان هم نزول ميكند”.
از این پس ما دولتی خواهیم داشت که از نظر ارتباط با ملت در ناگوارترین شرایط به سر میبرد و اکثریتی از جامعه، که اینجانب نیز یکی از آنان هستم، مشروعیت سیاسی آن را نمیپذیرد. دولتی با پشتوانههای ضعیف مردمی و اخلاقی که از او انتظاری جز بیتدبیری، قانونگریزی، عدم شفافیت، تخریب ساختارهای تصمیمگیری و تدوام سیاستهای ویرانگر اقتصادی نداریم، و بیم آن میرود که بر اثر ضعفهای بیشمار ذاتی و عارضیاش در ورطه امتیاز دادن به بیگانگان بیفتد. این چیزی نیست که ما از آن خرسند باشیم، بلکه از آن به شدت واهمه داریم.