احضار کمیل ابن زیاد
به دعای کمیل رفته بودند تا بر طبق آموزه های قرآنی که فرمود: امن یجیب المضطرا اذا دعا ویکشف السوء ، با کمیل ابن زیاد نخعی همزبان شوند و بر طبق رهنمود مولایشان علی (ع) بخوانند: آلهم و ربی من لی غیرک اسئله کشف ضری و النظر فی امری. این که دیگر توسل به بیگانه و تبلیغ علیه نظام و تشویش افکار عمومی نبود؟ چرا آن ها باز داشت شدند؟ این بندگان خدا با ایمان به : یا من اسمه دواء و ذکره شفاء آمده بودند تا درمان درد های خود و جامعه خود را از خداوند طلب کنند؛ آمده بودند تا با خود سازی و پنگ زدن به ریسمان الهی و تعالی عرفانی بتوانند با پایمردی بیشتر احقاق حقوق از دست رفت خود وملت را پیگیری کنند. آیا نا امیدی از دادرسی و عدالت حاکمان و پناه بردن وتوسل به خدا هم از مقولات امنیتی و براندازی نرم محسوب می شود؟ شاید کسانی که این افراد را بازداشت کرده اند بر این باورمی باشند که آن ها با خواندن :الهم و من اردنی بسوء فارده؛ و من کادنی فکده؛ مرتکب براندازی عرفانی شده اند و برای حفظ امنیت نظام باید باز داشت می شدند. اگر چنین باشد، متهم ردیف اول این پرونده کمیل ابن زیاد نخعی است. که در محل دعای کمیل حاظر نبود. واقعا در برابر این رویداد بی سابقه چه می توان گفت؟