اعمال شريعت بدون روح عرفان، اعمالی است كه ما را به حقيقت نمیرساند
لذا اگر انسان در هر نقطه از عالم بر مبنای فطرت حركت كند، به مباحث مشترك میرسد و چون عرفان حقيقت و لباللباب درون انسان و نياز روحی و وجودی انسان و برآشفته از فطرت پاك و سليم انسانهاست، لذا اگر همه انسانها پليدیها را كنار بگذارند كه البته پليدیها هم وجه مشترك بين انسانهاست و همه انسانها هم میدانند كه زنا، قتل و … بد است، به صفای درونی میرسند، لذا حقايق و گوهرهايی كه در درون خود آدمی يافت میشود، گوهرهای مشتركی است