الهام در هنر
همهی هنرها میكوشند به آن حال موسيقايی و حال شاعرانه كه اصل همهی هنرها است، برسند. خود آن مقام با بیخويشی همراه است و اگر جهت صنعتگری در كار هنرمندی قوت بگيرد، در واقع، هوشياری او بيشتر میشود.به عبارت ديگر، جنبهی فرآوری و پديدآوردن هم در هنرمند است و هم در صنعتگر، امّا صنعتگر به دليل آن كه دائماً بر كارش آگاهی دارد، از تجربهی حال شاعرانه و موسيقايی بیبهره است. ولی هنرمند ضمن آن كه در اوج بیخويشی است و در سُكر و سرمستی حال موسيقايی سير میكند، میتواند از اين اوج فرود نيايد و همچنان از جنبهی تخنه (صنعتگری) هم سود ببرد.