جایگاه وکیل و کانونهای وکلا در ساختار نظامهای اجتماعی
نهایت آنکه اندیشه ، رفتار، گفتار و اهداف وکیل و جایگاه اجتماعی او خواسته و ناخواسته امری سیاسی است .عدالت طلبی وکیل در تضاد با ستمگری مستبدان است . قانون خوب یا بد در حوزه نگرش فکری وکیل وتشخیص صواب و ناصواب قوانین از سوی وکیل و اظهار نظر او، دخالت در کار سیاست گذاریهای مستبدان است .اجرای صحیح یا اشتباه قوانین در حوزه عمل ورفتار شغلی وکیل است و بزرگترین عامل درگیری وکیل با صاحبان قدرت می باشد . چرا وکلا از واژه سیاست پرهیز می کنند و جالب آنکه همین پرهیز هم موضوعی سیاسی است.