حكمت عرفاني عطار در سنت عرفاني و دوران معاصر
زیرا ورود تصوف اسلامی در حوزه فهم ادبی حداقل باعث شد تحت عنوان ادبیات و متون ادبی این متون از حملات مخالفت های اهل ظاهر تا حدی مصون بماند. ولی ایراد این است که اگر عرفان را صرف ادبیات بدانیم آن را منحصر به قالبی کرده ایم که در آن نمی گنجد. آن گاه از تفکر و حکمت عرفانی غافل می شویم و تصور می کنیم که عرفان عیناً همان ادبیات عرفانی است. معمولاً نتیجه ای که گرفته می شود این است که افول ادبیات عرفانی فارسی که معمولا اوج آن را جامی می دانند، عین افول عرفان است. گویی که بعد از جامی عارفی نیست.