داستان های مثنوی حکایت نیست ، هدایت است
خداوند بزرگ و متعال گوهرهای گرانبهائی در صدف درون انسان جای داده است که با بکارگیری درست و صحیح اندیشه و چشمه های جوشان ذوق و ظرافت، از وجود انسان می جوشدو تشنگان را سیراب می کند . و گاه می شود که خورشید درون انسان در پشت سرمای زمستان وجود او می افسرد، تا بهار از راه برسد که برای شکفتن ، هیچ زمان دیر نیست ،وسپیده دم ، همیشه آغازی است برای بیداری. باید بیدار شد و باز هم به سراغ حکایت های مولانا در مثنوی معنوی رفت وخواند، احوال گوناگون انسان را