سخنان خواجه عبدالله انصارى در تفسير قرآن كريم – به نقل ميبدى (قسمت پنجم)
الهى! تا يگانگى بشناختم، در آرزوى شادى بگداختم، كى باشد كه گويم پيمانه بينداختم و از علائق واپرداختم و
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
الهى! تا يگانگى بشناختم، در آرزوى شادى بگداختم، كى باشد كه گويم پيمانه بينداختم و از علائق واپرداختم و
الهى! چون از يافت تو سخن گويند از علم خويش بگريزم، بر زهره خويش بترسم، در غفلت آويزم، نه
اى خداوندى كه رهى را بىرهى با خود بيعت مىكنى، رهى را بىرهى گواهى به ايمان مىدهى، رهى را
خداوندا! هر كه شغل وى تويى شغلش كى بسر شود؟ هر كه به تو زنده است هرگز كى بميرد؟
الهى! نور تو چراغ معرفت بيفروخت، دل من افزونى است. گواهى تو ترجمانى من بكرد، نداى من افزونى است.
Copyright © Majzooban.Org 2024. All Rights Reserved