نگاهي به نسبت حکمت و عرفان
ولايت باطن دين است اما عرفان، عرفان اصلاً سلوک راه ولايت است بعضي از آن چيزي که از آن به مقالات عرفاني مي رسند و سير و سلوک در آن تعبير کردند عبارت است از همين سلوک راه ولايت پس عرفان در واقع با قول به مسأله ولايت و سلوک ولايت و در واقع طي مقالات اين نوعي علم باطن، تفکر باطن است تشيع هم همين طور مسأله ولايت را قائل است ولايت باطن نبوت است پس بنابراين اين اصل، اصل ولايت در تشيع و عرفان ارتباط دارند و منتهي فرق مي کند فوق شايد بتوانيم فرق عرفان و تشيع را در اين مي بينيم هر دو قائل به ولايت اند ولي در عرفان وصول به اين اطوار ولايت را شرح مي دهد انسان فقط کافي نيست که قائل به مسأله ولايت باشد بلکه بايد سالک طريق ولايت باشد