یادی از مرحوم آقای ایزدگشسب (درویش ناصرعلی)- از مقدمه کتاب جذبات الهیه
در رساله شرح حال مولوى از روى سكوت اشعار ولدنامه از شهادت او و تصريح به متوارى شدن او و بعضى قرائن ديگر، شهادت او را ترديد مىنمايند؛ با اينكه قبر او را فعلاً در قونيه در داخل تربت مولانا يا در مدرسه مولانا پهلوى بانىِ مدرسه امير بدرالدّين تعيين مىنمايند و غيبت و استتار شمس در شام با آنكه همان نزديكيها خود مولوى مسافرت بهشام نمايد و آن همه جستجو و تفحّص و كسى حتى قبرى از او نشان ندهد و در هيچ تذكره نشانى از او ندانند هم قراين كشتهشدن او در خفيه است. چنانكه بعضى اشعار مولوى هم شهادت او را تأييد مىنمايد كه در جاى خود به آنها اشاره خواهد شد و اينكه در اقوال مدّعيان كشتهشدن آمده كه جسد او را نيافتند و جز چند قطره خون بهجا نديدند، دليل توطئه پنهانى براى قتل او بوده و آنكه او را در چاهى پيدا كردند، مطابق خوابى كه سلطان ولد ديده بوده و بعضى نسبت خواب را بهخود مولوى دادهاند