Search
Close this search box.

خليج‌فارس هميشه خليج‌فارس مي‌ماند

Imageمورخان سده‌هاي نخستين اسلا‌م مانند طبري معتقدند نخستين ساكنان عرب جنوب خليج‌فارس از اوايل سده سوم ميلا‌دي به آنجا روي آورده‌اند. وي از پادشاهي عرب به نام ساتيران (ساطران) نام مي‌برد كه به بحرين (شامل حسا و قطيف كنوني) حمله مي‌كرد اما واكنش اردشير بابكان (بنيانگذار امپراتوري ساساني در 226ميلا‌دي) باعث شكست او شد. 

در روزهاي اخير بار ديگر شاهد هجمه تبليغاتي تازه عليه تاريخ و فرهنگ كشورمان در رسانه‌هاي بين‌المللي هستيم. بدين ترتيب كه پس از اقدام جنجالي و خلا‌ف عرف بين‌المللي گوگل در جابجايي نام <خليج عربي> با خليج‌فارس در نقشه‌هاي سايت <گوگل ارث> خود (كه با اعتراض فزاينده ايرانيان داخل و خارج از كشور مواجه شد) از ابتداي سال‌جاري موج اقدامات جديدي از سوي كشورهاي عربي آغاز شده است.از جمله تكرار و تاييد ادعاهاي امارات در بيانيه پاياني بيستمين نشست سران اتحاديه عرب كه 10 و 11 فروردين گذشته در دمشق برگزار شد، ارسال مصوبات نشست 129 شوراي وزيران اتحاديه عرب در رياض به دبيركل سازمان ملل در اين زمينه و شايد مهم‌تر از همه ارسال نامه سران اتحاديه عرب به شوراي امنيت كه تاكنون سابقه نداشته است. به اين انگيزه به بررسي اين ادعاها و تاريخچه اين جزاير مي‌پردازيم.

خليج‌فارس آبراهي است كه در امتداد درياي عمان و بين ايران و شبه‌جزيره عربستان قرار دارد. مساحت آن 233 هزار كيلومتر مربع است و پس از خليج مكزيك و خليج هودسن سومين خليج بزرگ جهان به شمار مي‌آيد. ايران با حدود 2000 كيلومتر خط كرانه‌اي يعني سراسر شمال غربي، شمال و شمال شرقي خليج‌فارس، شمال تنگه هرمز، شمال خليج‌عمان و گوشه شمال باختري اقيانوس هند داراي طولا‌ني‌ترين كرانه‌ها مي‌باشد.

خليج‌فارس از روزگاران بسيار قديم مورد توجه اقوام متمدني همچون سومري‌ها، اكدي‌ها، آشوري‌ها، عيلا‌مي‌ها، بابلي‌ها و ايراني‌ها بوده است و از حدود 400 سال پيش نيز بسياري از قدرتهاي بزرگ مانند پرتغالي‌ها، هلندي‌ها، انگليسي‌ها، فرانسوي‌ها، آلماني‌ها، روس‌ها و آمريكايي‌ها آرزوي سلطه برآن را داشته‌اند، به‌نحوي كه پتركبير امپراتور روسيه، بزرگ‌ترين آرزوي خود را دسترسي به آب‌هاي گرم خليج‌فارس مي‌دانست يا آيزنهاور رئيس‌جمهوري آمريكا در سال 1951 معتقد بود كه خليج‌فارس از نظر استراتژيك مهم‌ترين منطقه در جهان است.

پس بدون ترديد خليج‌فارس در طول تاريخ يكي از مهم‌ترين و حساس‌ترين مناطق جهاني از نظر ژئوپليتيكي و ژئواستراتژيكي بوده است كه برخي از دلا‌يل آن مي‌تواند چنين باشد: ‌

1- در بازرگاني دريايي جهاني اهميت زيادي دارد چون آسيا را به اروپا و آفريقا وصل مي‌كند. ‌

2 – بزرگ‌ترين و مهم‌ترين انبار انرژي دنياست. بر اساس گزارش چشم‌انداز 2007 وزارت انرژي آمريكا، توليد نفت اين منطقه تا سال 2015 به 26، تا سال 2020 به 30 و در سال 2030 به 38 ميليون بشكه در روز افزايش مي‌يابد. با اين وضع سهم خليج‌فارس از توليد نفت دنيا از 28 درصد فعلي به 33 درصد افزايش مي‌يابد.


به گزارش گروه اقتصادي ايسكانيوز 255/ 9/ 86) و به نقل از نشريه <اكتشاف و توليد> شركت ملي نفت ايران: <توليد گاز طبيعي در جهان در سال 2005 و 2006 به ترتيب 8/ 2779 و 3/ 2865 ميليارد مترمكعب بوده است كه سهم كشورهاي حوزه خليج‌فارس به‌طور متوسط 7/307 و 8/324 ميليارد متر مكعب بوده و ايران در اين سال‌ها به ترتيب 63/3 و 66/3 درصد توليد گاز طبيعي جهان را در اختيار داشته است.>


از سوي ديگر بنا به گزارش رويترز ميزان درآمد خالص اوپك از محل فروش نفت در سال جاري 20088) با 57 درصد رشد از 674 ميليارد دلا‌ر سال گذشته به بيش از 06/1 تريليون دلا‌ر خواهد رسيد. (اعتماد ملي21/2/87 صفحه5)


3 – نفت و گاز ارزان‌ترين و مهم‌ترين منبع انرژي براي كشورهاي در حال توسعه است. ‌


4 – جايگزين ساختن نفت و گاز با ديگر منابع انرژي مثل زمين، خورشيد، دريا و هيدروژن براي غرب بسيار دشوار است. اگرچه فناوري، توليد انرژي از منابع جايگزين نظير سنگ نفت، گدازش ذغال يا تبديل آن به مايع، تبديل ذغال به گاز، انرژي اتمي و … را ممكن مي‌سازد، اما هنوز مشكلا‌ت متعدد و فراوان فني، تداركاتي، قانوني، اقتصادي و زيست‌محيطي براي اين كار وجود دارند ضمن اينكه برخي از اين منابع در اروپاي غربي و به‌ويژه ژاپن كمياب هستند.


5 – در حال حاضر بيش از يكصد هزار نوع محصول صنعتي گوناگون، از كودهاي شيميايي گرفته تا مواد ساختماني و خاويار مصنوعي و ديگر انواع مواد خوراكي از نفت توليد مي‌شود. ‌


6 – برخي از معادن كرانه‌هاي خليج‌فارس و فلا‌ت قاره و جزاير عبارتند از خاك سرخ، نمك، سنگ شيشه، گوگرد، زرنيخ، سرب، مس، آهن، قلع، كلر، منگنز، زاج، جيوه و كروميت.


‌ 7 – تنگه هرمز مهم‌ترين گذرگاه نفتي جهان است چون در صورت قطع صدور نفت ايران از اين راه حتي براي مدتي كوتاه،حيات اقتصادي كشورهاي صنعتي و همچنين صادركنندگان حاشيه خليج‌فارس به خطر مي‌افتد. در سال 2006 كشورهاي منطقه به‌طور متوسط روزانه 2/ 18 ميليون بشكه نفت صادر كرده‌اند كه 17 ميليون آن از طريق تنگه هرمز (يك پنجم كل مصرف دنيا) و بقيه آن نيز از طريق خطوط لوله به تركيه و درياي سرخ صورت گرفته است.


هرسال 9/ 2 ميليارد تن كالا‌ كه انرژي مهم‌ترين بخش آن است از اين تنگه عبور مي‌كند. طبق آمار منتشره در سال 2006 كويت و قطر صددرصد نفت صادراتي خود را از اين تنگه عبور مي‌دهند. اين رقم براي كشورهاي امارات،عراق ،ايران و عربستان به ترتيب 99، 98، 90 و 88 درصد است.10واردكننده نفت از اين تنگه نيز عبارتند از ژاپن، كرهجنوبي، آمريكا ،هند، مصر، چين، سنگاپور، تايوان، تايلند و هلند. در ميان اين كشورها ژاپن 85 درصد و كره جنوبي72 درصد نفت مورد نياز خود را از اين تنگه عبور مي‌دهند. در حال حاضر 40 درصد صادرات جهاني انرژي از طريق اين تنگه صورت مي‌گيرد و ميزان صادرات نفت خام از طريق اين تنگه در سال 2006 به 750 ميليون تن افزايش پيدا كرد. (دنياي اقتصاد، 8 ارديبهشت 87، صفحه3)


8 – با توجه به درآمد بالا‌ي نفتي كشورهاي منطقه، بازار مصرف بسيار پرسودي براي كالا‌هاي كشورهاي عمده صنعتي به‌ويژه اسلحه است. ‌


پيشينه تاريخي


از زمان امپراتوري عيلا‌ميان (هزاره سوم پيش از ميلا‌د) تاكنون غالب جزاير خليج‌فارس بخش جدايي‌ناپذير سرزمين ايران بوده است. طبق گفته مورخاني نظير دياكونف، كامرون، گيرشمن، دمرگان و پيرنيا خليج‌فارس بخشي از سرزمين‌هاي تحت‌حاكميت عيلا‌ميان بوده است. جورج كامرون در اين باره مي‌گويد: <شيلهاك- اين شوشيناك> 11655-1151 پيش از ميلا‌د) داراي امپراتوري نيرومندي بود. وي بر <لبان( >بوشهر كنوني) در خليج‌فارس نيز فرمانروايي داشت.


هرودت لبه جنوبي امپراتوري هخامنشي را شامل كرانه‌هاي ايران (در خليج‌فارس و خليج‌عمان) كرانه‌هاي متقابل و جزايري مانند قشم، هرمز، لا‌رك، هنگام، بحرين و محرق معرفي كرد. اين نواحي به‌موجب بند 6 ستون اول كتيبه بيستون داريوش بزرگ جزو ساتراپ (پادشاهي خودمختار از امپراتوري فدراتيو هخامنشيان) چهاردهم يا پارس بودند. يدركل، مرزهاي ايران در اين دوره از خاور به رود جيحون، از باختر به رود فرات، از شمال به قفقاز و از جنوب به بحرين كرانه‌اي منتهي مي‌شد كه در زمان ساسانيان هم تقريبا به همين شكل بود.


‌ مورخان سده‌هاي نخستين اسلا‌م مانند طبري معتقدند نخستين ساكنان عرب جنوب خليج‌فارس از اوايل سده سوم ميلا‌دي به آنجا روي آورده‌اند. وي از پادشاهي عرب به نام ساتيران (ساطران) نام مي‌برد كه به بحرين (شامل حسا و قطيف كنوني) حمله مي‌كرد اما واكنش اردشير بابكان (بنيانگذار امپراتوري ساساني در 226ميلا‌دي) باعث شكست او شد. بازماندگان ساتيران حملا‌تشان را به خاك ايران ادامه دادند و شاپور اول با نيروي دريايي بزرگ خود نبردهاي موفقي با آنها داشت. پس از مرگ آذرنرسي (يكي ديگر از پادشاهان ساساني) دوباره اين تهاجمات شدت بيشتري گرفت به‌نحوي‌ كه نهايتا موفق شدند بحرين را تصرف كنند و هرمز دوم 3099-301 ميلا‌دي) را بكشند، اما بالا‌خره شاپور دوم ساساني 3799-309 ميلا‌دي) پسر هرمز دوم در سال 326 ميلا‌دي با چند كشتي به مهاجمان عرب كه از قبيله‌هاي تميم، قيس و بكر بن وائل به خوزستان يورش آورده بودند حمله كرد و آنها را تا ميانه بيابان‌هاي جزيره‌العرب عقب راند اما اعراب ساكن كشور امارات تا حدود 230 سال پيش اصلا‌ وجود خارجي نداشتند. براي نخستين بار در اواخر دهه 1770 كه چشمه آبي در ابوظبي كشف شد <آل نهيان> و ديگر قبايل عرب ساكن منطقه حجاز و احساء به اين منطقه كوچ كردند. به‌علا‌وه سابقه تشكيل رسمي هيچكدام از كشورهاي عربي حوزه خليج‌فارس به 100 سال هم نمي‌رسد. قديمي‌ترين كشور در ميان آنها عراق است كه سال 1924 پس از فروپاشي امپراتوري عثماني از سه پاشاليك (استانداري) بصره، بغداد و سليمانيه زيرنفوذ بريتانيا تشكيل شد. جديدترين اين كشورها هم امارات و قطر هستند كه در سال 1971 به فاصله اندكي وجودشان رسميت يافت.


تاريخچه جزاير


در سال 1902 بريتانيا تصميم مي‌گيرد براي مقابله با نفوذ روسيه در خليج‌فارس و كنترل جزاير مهم اين منطقه توسط عرب‌هاي تابع خودشان كه طبيعتا نمي‌توانستند خطري براي آنها داشته باشند 3 جزيره تنب بزرگ، ابوموسي و سيري را تصرف كند. اين تصميم سال 1903 اجرا شد و 5 سال بعد تنب كوچك هم اشغال شد اما انگليسي‌ها پرچم شيوخ راس‌الخيمه و شارجه را در اين جزاير بر افراشتند. ‌


مستندات


1-‌يوناني‌ها درياهاي جهان را به يك اقيانوس عظيم كه بر دنيا احاطه دارد و4 درياي منشعب از آن به‌سوي مركز شامل درياي متوسط يا خليج روم (مديترانه امروز) درياي خزر، خليج عربي (درياي سرخ امروزي) و خليج‌فارس تقسيم مي‌كردند.


اين تقسيم‌بندي را در آثار بسياري از جغرافيدانان يوناني كهن شامل طالس ملطي (حدود 624 تا 548 پيش از ميلا‌د) آناكسي ماندر 6111-547 پيش از ميلا‌د) كوسماس اينديكوپلتس، هكاتوس 5499-473 پيش از ميلا‌د) ديناركوس 3255-285 پيش از ميلا‌د) اراتوستن (حدود 273 تا 192 پيش از ميلا‌د) و نهايتا استرابون (حدود 63 تا 20 پيش از ميلا‌د) كه به پدر جغرافي معروف بود مي‌توان ديد.


2-هكاتيوس ملطي در سال 475 پيش از ميلا‌د در نقشه‌اي كه از دنياي زمان خود ترسيم كرده از بحراحمر (خليج عرب) نام برده و به خليج‌فارس يا درياي پارس نيز اشاره كرده است.


بنابراين، خليج عرب يا درياي سرخ امروزي همان اريتره است، نه خليج‌فارس.


3- در كتيبه‌اي كه از داريوش در تنگه سوئز يافته‌اند، عبارت <درايه تيه هچا پارسا آئي تي> به چشم مي‌خورد كه يعني <دريايي كه از پارس رود است> و منظور همان خليج‌فارس بود.


4- در آثار بسياري از مورخان، جغرافيدانان و دانشمندان اسلا‌مي از سده سوم هجري قمري به بعد همچون ابن خرداد به خراساني، ابن واضع يعقوبي، الكرخي، ابوريحان بيروني، شريف الا‌دريسي، ياقوت بن حموي، شمس‌الدين الدمشقي و… از واژه‌هايي مانند بحر فارس، درياي فارس و خليج‌فارس استفاده شده است.


5-از سال 1507 تا 1560 در تمامي موافقتنامه‌هايي كه پرتغالي‌ها، اسپانيايي‌ها، انگليسي‌ها، هلندي‌ها، فرانسوي‌ها و آلماني‌ها با دولت ايران يا هر پديده سياسي ديگري در خليج‌فارس منعقد كرده‌اند، از نام خليج‌فارس استفاده شده است.


6-نخستين قرارداد عمومي و مهمي كه شيوخ و اعراب ساحل جنوبي در آن شركت كرده و رسما تعهداتي را به عهده گرفته‌اند، قرارداد عمومي سال 1820 به امضاي ژنرال سرويليام گرانت كاير از سوي بريتانيا و 11 نفر از شيوخ سواحل جنوبي خليج‌فارس است كه علا‌وه بر عنوان قرارداد هرگاه نيز در متن آن اشاره‌اي به درياي جنوب ايران شده، نام خليج‌فارس آمده است.


7-در صفحه 457 دايره‌المعارف <البستاني> كه در سال 1883در بيروت به چاپ رسيده نام صحيح خليج‌فارس به كار رفته و منظور از خليج‌العربي، درياي سرخ ذكر شده است.


8-المنجد معروف‌ترين دايره‌المعارف دنياي عرب نيز از نخستين چاپ خود هميشه از نام خليج‌فارس استفاده كرده است.


9-در دو نامه سفارت انگلستان در ايران به وزارت امور خارجه ايران به تاريخ‌هاي 4 رجب 1321 و 21 ذي‌الحجه 1321به ترتيب 4 و 3 بار از واژه خليج‌فارس استفاده شده است.


10-سازمان ملل كه 22 كشور عربي عضو آن هستند، دست‌كم در دو نوبت نام تاريخي و تغييرناپذير درياي بين ايران و شبه جزيره عربستان را رسما خليج‌فارس ذكر كرده است:


الف) طي يادداشت شماره 5 /Qen311UNAD, مارس 1971


ب) طي يادداشت شماره ‌ (c) 45.8.2 UNLA 10 اوت 1984 نام رسمي درياي جنوب ايران و خاور شبه‌جزيره عربستان، خليج‌فارس اعلا‌م شد. به‌علا‌وه كنفرانس سالا‌نه سازمان ملل درباره هماهنگي درخصوص نام‌هاي جغرافيايي همه‌ساله به نام خليج‌فارس تاكيد كرده است.


11-در سند استقلا‌ل كويت بين امير كويت و نمايندگان انگلستان در خليج‌فارس كه روز 6 محرم 1381 برابر 19ژوئن 1961 از سوي عبدالله السالم الصباح امضا شده است و طبق اصل 102 منشور سازمان ملل در دبيرخانه اين سازمان ثبت شده از واژه خليج‌فارس استفاده شده است. اين سند در اركان سازمان ملل از جمله دادگاه بين‌المللي قابل استناد است.


12-در صفحه 628 جلد 21 دايره‌المعارف امريكانا، خليج‌فارس را بازويي از اقيانوس هند مي‌داند و نام قديمي آن را ‌Persicus Sinus ذكر مي‌كند. در نقشه جهان و نقشه ايران و در ضميمه آن نيز به‌طور صريح و روشن نام خليج‌فارس قيد شده است.


13-‌پروفسور ري هريس استاد برجسته دپارتمان جغرافيا در دانشگاه كالج لندن در گفت‌وگويي در اين زمينه گفته است: <در كشورهاي مختلف جهان از جمله كشورهاي متعلق به سرزمين بريتانياي كبير همواره از عنوان شناخته‌شده خليج‌فارس استفاده مي‌شود و هيچ‌گاه به موضوعات بي‌ارزشي نظير استفاده از عناوين جعلي ديگر به‌جاي اسم‌هاي شناخته‌شده جهاني پرداخته نمي‌شود.>


نقشه‌ها


بيش از 6 هزار نقشه تاريخي از زمان يونان‌باستان (پيش ازميلا‌د مسيح) تاكنون دركشورهاي مختلف دنيا وجود دارند كه در تمام آنها نام خليج‌فارس يا درياي پارس ثبت شده است. ‌


اين نقشه‌ها و اطلس‌ها در مراكزي همچون كتابخانه كنگره آمريكا،كتابخانه آرگوس (نيويورك)، كتابخانه ملي بريتانيا (لندن)، مركز اسناد عمومي(لندن)، كتابخانه دانشكده مطالعات خاورشناسي (لندن)، كتابخانه و اسناد وزارت امور هند(لندن)، اداره آرشيو ملي پرتغال، وزارت خارجه ايران و وزارتخانه‌هاي خارجه بريتانيا، روسيه، فرانسه، پرتغال، هلند، هند، آلمان، اسپانيا، ژاپن و… ديده مي‌شود. برخي از مهم‌ترين آنها عبارتند از: ‌


1- نقشه خليج‌فارس: در سال 1764 از سوي وزارت خارجه فرانسه تهيه شده، رنگي، جزاير به رنگ سرزمين‌هاي ايران است. ‌


2- نقشه خليج‌فارس: در سال 1829 توسط كاپيتان بروكس به دستور كمپاني هند شرقي تهيه شده، جزاير به رنگ سرزمين‌هاي ايران است و در يادداشت همراه نقشه نيز نام جزاير جزو نواحي تحت تملك ايران آورده شده است. ‌


3- نقشه خليج‌فارس: در سال 1886 از سوي بخش اطلا‌عات وزارت جنگ بريتانيا تهيه شد. نسخه‌اي از اين نقشه در سال 1888 به دستور لرد ساليسبوري وزير خارجه بريتانيا، تقديم ناصرالدين‌شاه قاجار شد. هنگامي كه وزيرمختار بريتانيا در تهران، سر دروموندولف از تقديم آن به حضور شاه ايران مطلع شد، ابراز تاسف كرد چون در آن متصرفات ايران در خليج‌فارس از جمله جزاير سه‌گانه شان داده شده بود. لرد ساليسبوري يادآوري شد: <دقت كنيد كه در آينده هيچ نقشه‌اي اهدا نشود.> با اين وجود، نقشه مزبور يكبار ديگر در سال 1891 به چاپ رسيد و باز هم جزاير در آن به رنگ سرزمين ايران نمايش داده شده بود. ‌


نقشه رسمي ايران


در سال 1897 در بخش نقشه‌برداري سيملا‌، اداره مكان‌نگاري وزارت خارجه حكومت هند، تهيه شده و جزاير تنب و ابوموسي در آن به رنگ سرزمين ايران نمايش داده شده‌اند.


4- نقشه ايران، افغانستان و پاكستاني غربي در اطلس جهان: ورقه‌هاي شماره 144- 143، تهيه‌شده در سال 1967 تحت‌نظارت شوراي وزيران اتحاديه جماهير سوسياليستي شوروي به‌مناسبت پنجاهمين سالگرد انقلا‌ب اكتبر، كه در آن نام ايران زير نام جزاير تنب و ابوموسي و ساير جزاير ايراني خليج‌فارس آورده شده است.


5-در كتاب اطلس تاريخ اسلا‌م كه در دهه 50 ميلا‌دي چندين بار در آمريكا و كشورهاي عربي – به‌ويژه مصر- چاپ شده است 16 نقشه وجود دارد كه در همه آنها نام خليج‌فارس ديده مي شود. ‌


6< -اطلس العراق في الخوارط القديمه> چاپ سال 1959 شامل 39 نقشه از منابع تاريخي عربي است كه نام خليج‌فارس در همه آنها به چشم مي‌خورد.

7-دولت كويت در سال 1992 كتابي را به نام كويت در نقشه‌هاي جهان شامل 80 نقشه و سند تاريخي به چاپ رساند كه در همه آنها نام خليج‌فارس ديده مي‌شود.

8-موسسه جغرافيايي سحاب در سال 1349 خورشيدي 373 نقشه، لوحه و سنگ‌نوشته از منابع و اطلس‌هاي گوناگون در موزه‌ها و كتابخانه‌هاي كشورهاي مختلف دنيا را چاپ كرد، كه در تمام آنها از واژگاني چون درياي‌پارس و خليج‌فارس استفاده شده بود.

دلا‌يل حقوقي

‌جزاير سه‌گانه بر پايه مالكيت مستمر تاريخي ايران، حقوق بين‌الملل و حقوق درياها با رضايت حاكمان وقت شارجه با حكميت و رضايت دولت بريتانيا كه جزاير در اشغالشان بود به كشورمان يعني حاكم اصلي آنها باز گردانده شد، بدين ترتيب كه در 29 نوامبر سال 1971 بر اساس تفاهمي كه با وساطت بريتانيا بين ايران و امارت شارجه به‌عمل آمد حق حاكميت ما به رسميت شناخته شد و يك روز بعد در 30 نوامبر، ايران وارد جزاير شد و مورد استقبال برادر شيخ شارجه قرار گرفت. در حالي‌كه امارات متحده عربي به‌عنوان يك كشور مستقل در تاريخ دوم دسامبر سال 1971 در سازمان ملل به ثبت رسيده است و مطابق قوانين بين‌المللي هيچ دولتي نمي‌تواند مدعي سرزمين‌هايي بشود كه پيش از به‌وجود آمدنش تكليف آن روشن شده است، به‌علا‌وه طبق قانون تعيين حدود آب‌هاي ساحلي و منطقه نظارت (مصوب 24 تير 1313)، حدود حاكميت ايران در درياي سرزميني به وسعت 6 مايل دريايي (هر مايل دريايي برابر 1852 متر) معين شد و 6 مايل ديگر نيز براي اجراي بعضي قوانين و قراردادهاي مربوط به امنيت و دفاع مملكت و يا تامين عبور و مرور دريايي منطقه نظارت منظور شد. بعدا طبق قانون اصلا‌حي (مصوب 22/1/38) مبناي ترسيم عرض درياي سرزميني و منطقه نظارت دولت ايران در خليج‌فارس و درياي عمان هر يك به ميزان 12 مايل دريايي تعيين شد. بدين ترتيب در حال حاضر 17 جزيره از جزاير متعدد خليج‌فارس در حاكميت ايران هستند كه به‌ترتيب از تنگه هرمز به سوي منتهي‌اليه شمالي خليج‌فارس عبارتند از هرمز، لا‌رك، لا‌وان، قشم، هنگام، تنب بزرگ، تنب كوچك، ابوموسي، فارور، بني فارور، سري (سيري)، كيش، شيتوار، هندورابي، خارك، خارگو و فارسي.