بِسْمِاللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
در عالم خلقت که خداوند از همان اول فرموده است: وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا (بقره/31) خداوند همهی این اطلاعاتی که اسمش را میبرید و ذکر میکنید و خواهید کرد به شما تعلیم خواهد داد یا تعلیم داد، چون در نظر خداوند گذشته و حال و آینده یکی است. یعنی آنچنان سریع است که به نظر ما نمیرسد. بسیاری از قواعدی هم که در زندگی ما و در سلوک انسانها خداوند آفریده است نمونهاش در عالم ماده هم نشان داده؛ منجمله مثلاً همین ذرهبین که شما در دسترس دارید، وقتی میخواهید خطی بخوانید که ریز است، ذرهبین را میگیرید و درشتتر میکند. همین ذرهبین در مقابل آفتاب اگر تصویرش را طوری کنند، درست منطبق با آن نقاط خاص باشد، آتش ایجاد میکند و همچنین در مقابل نور اگر باشد، نور ایجاد میکند که خداوند به بشر تعلیم داد و با این [ابزار] انسانهای امروز عکاسی یاد گرفتند و تمام علوم و هنرهایی که زاییده عکاسی است، عکاسی و فیلمبرداری و امثال اینها. البته قبل از این، تشبیه نمیکردیم، ولی الآن تشبیه میکنیم و میگوییم ذهن انسان هم مثل ذرهبین است، البته هر انسانی نه! همان انسانهایی که از روح انسانیت در تمام وجودشان هست و منجمله در چشمشان و در عدسی چشمشان هست. توجه به این قسمت و اینکه درست ذهن مثل ذرهبین منطبق شود به نقطهای که حداکثر نور دارد. البته این، اندازه دارد، همانطوری که خود ذرهبین را در مقابل نور یا حرارت میگیریم، کم و زیاد میشود. این حالت را در روانشناسی به اصطلاح به همین ذرهبین تشبیه میکنند و اسمی که گذاشته شده، تمرکز فکری است.
البته این اسم و این لغت در عوالم معنوی بهکار برده میشود، در عوالم مادی و صنعتی هم به همینطور؛ ولی خداوند میخواهد این مخلوقی که آفریده در تمام زمانها متوجه وجود خداوند باشد. یعنی در تمام زمانها مثل ذرهبینی باشد که جلوی این نور، یعنی جلوی نورِ خداوند عکسبرداری میکند. اینها درواقع از آثاری است که آثار تبعیت است، یعنی همین که این بیعت را انسان با خداوند و در وهلهی اول انجام داد، اگر نظیر همان را در عالم خودش تکرار کند، به هر اندازه که این بیعت و این توجه خالصانهتر باشد، آثارش هم بیشتر است و حتی این آثار در ظواهر انسان هم نشان داده میشود. مثلی که میگویند: اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ یعنی زنهار! مؤمنین یک دیدگاهی و یک توجهای دارند که همهی چیزها را میبینند، فراست دارند به صورت ظاهر ما اسمش را فراست (یعنی زیرکیِ الهی) میگذاریم.
درویشها در ضمن عباداتشان این حالات تمرکز، برایشان ایجاد میشود و البته اگر ایجاد کم بود و نشد، چون قوای انسانی هم این قدرت را دارد، بهتدریج خودش باید این حالت را در خودش ایجاد کند؛ ولی توقع اینکه از همان اول کسانی که مشرف میشوند، حواس جمع و تمرکز حواس داشته باشند، صحیح نیست. به همان اندازه یک مقداری دارند ولی همان اندازه که تمرکز دارند باید تربیت کنند و تقویت کنند. البته این تقویت برای شناخت بیشتر خداوند است. واِلاّ تمرکز لزوم و ضرورتی ندارد، اما برای انسانها ضرورت دارد برای آنکه عهدش با خداوند ضرورت دارد. حالا هر اندازه که تمرین کند، اطاعت کند در تربیت خودش، این تمرکز بیشتر خواهد شد.
انشاءالله خداوند به همهی ما این توفیق را بدهد.