بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به همه تسلیت میگویم و از خداوند میخواهم که توفیق همراهی در این عزاداری را به همهی ما بدهد. امروز چهلم واقعهی شهادت حضرت مولا، امام حسین است. البته وقایع همانطوری بوده است که میگویند چهلم، روز ورود قافله به کوفه بوده است، بعضی میگویند روز ورود قافله به دمشق بوده، یک واقعهی تاریخی است. میتوانستند کمی زودتر حرکت کنند، زودتر برسند، یا دیرتر، کاری نداریم. اما اصل چهل روز، لغت چهل خیلی اهمیت دارد. در قرآن هم بعضی جاها صریحا و بعضی جاها به اشاره و کنایه چهل [روز] را فرمودهاند. حتی آنطور که یادم میآید در جایی خواندم که مراحل تکامل جنین در رحم مادر هم، چهل روز یا چهل روز یک بار است. قرآن مراحل را میگوید ولی بدون مدت. معمولا البته این گونه است والّا ممکن است موردی غیر از این باشد. آیه قرآن میفرماید: …عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا (مؤمنون/۱۴) خلقتها را که میگوید، میفرماید: [وقتی] تبدیل به استخوان شد، استخوان را با لحم پوشاندیم. نفرموده که لحم را خلقت کردیم. همه موارد را میگوید خلق کردیم ولی در این مورد نمیگوید، فقط آخرین خلق را استخوان میگوید و بعد روی استخوان میگوید و میگویند این هم، چهل روز است، هر چهل روز یک بار. کما اینکه در فقه هم وقتی صحبت از دیهی جنین میشود، یعنی اگر کسی موجب سقط جنین دیگری و حتی خودش شود، باید دیهای پرداخت کند که بر حسب هر چهل روز تفاوت میکند. دیهی اولیه مختصر است، دیهی آخری تقریبا مثل یک انسان کامل حساب میشود. این است که ما چهل روز را هم که در شیعه معمول و رسم است [برگزار میکنیم که چهلم هم یادگار تازهای برایشان اتفاق میافتد و یادآور میشوند. در واقع میخواهند بگویند که ما فراموش نکردیم و نخواهیم کرد که یزید بر سر ما چه آورد و در روز قیامت هم، از خداوند مجازات او را خواهیم خواست.
آیه قرآن میفرماید که: وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ (اعراف/۱۴۲) با موسی قرار گذاشتیم، گفتیم که سی روز نزد ما بیا و او آمد ما ده روز اضافه کردیم و تکمیل کردیم این عدد را، معلوم است تکمیلِ یک عبادت، تکمیل شرفیابی حضرت موسی(ع) به بارگاه، با ده روز اضافه یعنی با چهل روز کامل میشود. البته من خیلی فکر کردم که منظور از این تکمیل چیست. تفاسیر را نگاه کردم ولی نفهمیدم. معلوم میشود که خیلیها دقت نکردهاند یا لازم ندانستهاند لازم هم نیست البته، ولی چرا خداوند از اول چهل روز وعده نکرد؟! سی روز وعده کرد، بعد از این که او سی روز رفت، ده روز هم اضافه کرد. البته یک نتیجهای که این مسئله داشت و شاید هم نظر خداوند همان بوده این است که وقتی حضرت موسی سی روز نیامد سر و صدای مخالفین موسی بلند شد، البته مخالفتی با خودش نداشتند با فرمایشاتش که خداشناسی بود مخالف بودند. که بعد قضیهی آن گوساله پدید آمد و آن بتی که ساختند. اینها یک مرحلهای در زندگی بنیاسرائیل شد و یک مرحلهی آزمایش و درس و امتحانی برای ما. البته تنها اثری که ما میبینیم این است که به این وسیله خداوند بنی اسرائیل را امتحان کرد و کمی شاید به ما هم رسیده. به هر جهت انشاالله به مناسبت اربعینی که میگیریم، خداوند ما را در اربعیناتی که دارد موفق بدارد.