بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بسیاری از تحولات تاریخی که در ممالک اسلامی دیده میشود سرچشمه فکری آن چون اول یک انقلاب یا یک تغییر و تحول بوده که با اسلحه نمیشود با فکر است. فکر عوض میشود یا مستعد میشود که عوض شود و بعد جرقهای میزند و عوض میشود. بیشتر این تحولات به واسطه افکار عرفانی و تصوف در محیط مساعد بوده است. البته تعریفاتی که نویسندگان و محققین غیر درویش در مورد عرفان میکنند چون روش کارشان است به قول مشهور بوی کباب به مشامشان میخورد و مینویسند. همین خیلی مؤثر است. یک وقت کسی را دعوت میکند که به منزل ما بیایید که به شما چلو کباب بدهیم، یک وقت متوجه بوی کباب میشوند، اینها به هر جهت موثر است و مجموعا مطلب حاصل میشود. در خود روش عرفانی و تصوف تغییراتی حاصل میشود کما اینکه در مورد مسئله سماع؛ بسیاری از اقطاب ما حتی با سماع مخالف بودند بسیاری هم با سماع موافق بودند. اینها هر کدام بستگی به موقعیت زمانی و یا موقعیت درک محیط تصوف و عرفان و فقرا را که داشتند، داشته که این محیط برایشان مفید بوده است. یک بار کسی پرسیده بود بعضی جهاتی که یادم بود گفتم، بنابراین این به هیچ وجه دلیل بطلان تمام حرفهای کسی نیست. فرض کنید ما سماع داریم سلاسل دیگری ممکن است سماع نداشته باشند یا داشته باشند. البته به این جهت است که باید ببینیم اصل سماع و اینکه اعصاب و فکر، آمادهی برای درک یک معانی مافوق عادت، مافوق زندگی معمولی شود انجام میشود. منتهی چون در بعضی شرایط از سماع گرفتاریهایی دیگری ایجاد شده است در این صورت منع کردهاند.
فرض کنید یک راه نزدیکی برای حصول از تهران به شمال هست، اگر مستقیم از روی کوهها رد شود شاید ده فرسخ بیشتر نباشد در حالی که ما باید پنجاه فرسخی راه برویم تا به آن شهر برسیم. همین وضعیت در عوالم روحی هست چه بسا آن پنجاه فرسخی که میرود به خیال خودش امنیت دارد ولی بعکس در بین راه هزاران خطر وجود دارد که او را از بین میبرد. اینها راههای مختلفی است. یکی از جهاتی که در اوایل اسلام و اوایل اینکه امام غیبت کردند، اینکه سلاسل مختلفی همه صحیح بودند جهت هم، همین است. ولی هر کدام روش خاصی داشتند، روشها متفاوت بوده ولی هدف یکی بوده است. هدف وقتی رسیدن به خداوند باشد روشها ممکن است مختلف باشد. مهمترین روشی که از این حیث تقریبا در بسیاری از مذاهب و سلسلههای درویشی هست جمع عوالم ظاهری و زندگی در عالم ماده با تکامل و قدم زدن در راه است. که این البته از پایگاههای اصلی و خصوصیات (نه اختصاصی) درویشی است که نشان داده میشود و حتی لباس نوع خاصی پوشیدن، همینطور که میبینیم بعضی از سلاسل لباس خاصی دارند. ولی این را منع کردند برای اینکه هیچ برجستگی ایجاد نشود و شخص احساس کند که در میان جامعه است و به هیچ وجه از جامعه جدا نیست.
و انشاءالله اگر ما بتوانیم جمع بین صورت با معنا را داشته باشیم، خیلی در راه تکاملمان مفید است انشاءالله.