بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
در زندگی ما، که متناسب با این حیات فعلی ما باشد. حیات یک رشتهای است ادامه دارد. آنچه ما مرگ میگوییم، انتقال از یک نحوه حیات است به یک نحوهی دیگرِ حیات. که مجموعهی آنچه در این دنیا میبینیم حیات مادی ماست. تمام فکرها، تمام ضربالمثلها که گفته شده برای این است که ما برای این زندگیمان عبرت بگیریم تا راحت باشیم. در اینجا مرجع تشخیص هم که آیا این راه صحیح است یا آن راه، مرجع تشخیص هم در اصل خداوند است چون که فرموده است إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً (بقره/30) این اختیار را به خود ما داده، آنچه که میبینیم هر کسی آن کاری که خودش میکند و آن روش که خودش دارد آن روش را صحیحترین راه میداند و حال آنکه معلوم نیست همیشه این طور باشد. به قول قرآن یک اعمالی انجام میدهند و خیال میکنند که دارند خوبی میکند در حالی که عین بدی است. ما هم از اعتدال اگر خارج شویم عین بدی است. مثال زدند؛ پل صراط را میگویند، پلی است که این طرف آتش و آن طرف هم آتش است راه مستقیمش به سوی بهشت است. احاطهی بر ما آتش جهنم است ولی رهایی از این خودش بهشت است. این هم کنایه از این است چه از این طرف و چه از آن طرف (چه افراط و تفریط) بکار ببریم هر دو ی آن جهنم است یکی جهنم آتش سوزان یکی جهنم زمهرير بعکس برودت است. این امر در زندگی خود ما هم، در زندگی عادی ما هم در تمام مسیرها تمام امور دیده میشود. این ضربالمثلی است که به یکی میگویند مواظب باش خیلی جلو نیا میافتی این اینقدر عقبعقب میرود که از آن طرف میافتد. اینها همه به صورتهای مادی به ما نشان داده شده است که افراط و تفریط، یعنی این طرف و آن طرف هر دو خطرناک است. علی(ع)؛ کسانی را که میگفتند علی خداست آنها را گرفت توبه داد، توبه نکردند همه را محکوم به اعدام کرد. این است که رعایت اعتدال در همهی زندگی راه مستقیم است و راه انحراف از آن صحیح نیست.
الان در اجتماع هم به همین طریق یک جمعی که به صورت منظم میروند اگر یک نفر از اینها از دست راست برود یا سریعتر برود و یا یک نفر از دست چپ برود هر دو گمراه میشوند و دیگران را هم گمراه میکنند. این توجه را داشته باشیم بخصوص در مورد دشمنانمان؛ هر بشری در مورد هر دشمنش افراط در دشمنی میکند و بسیاری از اعمالی که خودش میداند که مربوط به او نیست، مربوط به او میکند و نفرین و دعوا میکند بلعکس اگر با دوستش خوب باشد تمام خوبیها را به او نسبت میدهد. این در مورد فطرت معمولی انسانهاست ولی خداوند یک ملکهی عدالتی در ذهن ما قرار داده که باید با هر کاری و تصمیمی با نهایت عدالت و میانهروی برقرار شود. انشاءالله ما بتوانیم در زندگیمان این را کاملاً رعایت کنیم.