Search
Close this search box.

نسرین ستوده: حکومت ناچار است خواسته های جنبش قدرتمند زنان را برآورده کند

ایران وایر: بیش از پنج ماه است که نسرین ستوده حقوقدان و فعال حقوق بشر در اعتراض به حکم تعلیق سه ساله پروانه وکالتش هر روز صبح جلوی کانون وکلا می‌ایستد. او پلاکارد بزرگ سفید رنگی در دست می‌گیرد که روی ان نوشته شده: حق کار، حق دگر اندیشان. این چندمین بار است که نسرین ستوده دست به اعتراض مدنی می‌زند تا صدای خودش و یا دیگرانی که موقعیتی شبیه او دارند به گوش مردم برساند. او در زندان بارها در اعتراض به رفتارهای غیرقانونی اعتصاب غذا کرد. بسیاری او را نماد زن مبارز این سال های ایران زمین می‌دانند. گفت وگوی تلفنی با نسرین ستوده وقتی صورت گرفت که او در مقابل کانون وکلا، برای دفاع از حقش ایستاده بود.

حدود پنج ماه از تحصن شما مقابل کانون وکلا می‌گذرد. آیا این اعتراض مدنی شما نتیجه‌ای هم داشته؟
علیرغم این‌که در این مدت امکان مذاکراتی برای من با مسئولان کانون وکلا فراهم شد و مذاکراتی هم صورت گرفت اما تاکنون ما به نتیجه خاصی نرسیدیم. اگر نتیجه تحصن را تحقق خواسته من و اعتراضم به حکمی که صادر شده، فرض کنیم باید بگویم در این زمینه من به نتیجه مشخصی نرسیدم چون همانطور که می‌دانید خواسته من لغو حکم صادره است اما به هرحال من عزم داشتم که این تحصن را به عنوان حق مدنی محقق کنم باید بگویم که الان پنج ماه است که دارم از این حق مدنی استفاده می‌کنم. گاه به اتفاق جمع تحصن کنندگان با تنش‌هایی روبه رو بوده‌ایم، گاه توسط نیروهای پلیس امنیتی تحت محاصره قرار گرفتیم اما در نهایت من خوشحالم که توانستیم پنج ماه از این حق مدنی استفاده کنیم.

تا چه زمانی قصد دارید این تحصن را ادامه دهید؟
قصد دارم این تحصن را تا گرفتن نتیجه یعنی لغو حکم تعلیق پروانه ادامه دهم. اگر هم نتیجه نگیرم این تحصن را تا پایان سه سال که مدت تعلیق پروانه وکالت من است، ادامه می‌دهم.

پروانه وکالت شما توسط همکارانتان تعلیق شده، آیا در حرفه خودتان با تبعیض جنسیتی روبه رو بوده‌اید. یعنی آیا اتفاقاتی برایتان به وجود آمده که دلیلش فقط به خاطر زن بودن شما باشد؟
ببنید قطعا طی تمام سال هایی که زندگی اجتماعی داشتم، چه زمانی که مشغول تحصیل بودم و چه زمانی که کار می‌کردم از نزدیک شاهد تبعیض‌ علیه زنان بودم. قوانین تبعیض ‌آمیزی که برهمه زنان در ایران حکومت می‌کرد، بر من هم حاکم بود، اما در موضوع خاص وکالت شاهد تبعیض ویژه‌ای از بابت زن بودنم نبودم و این به دلیل تلاش‌ها و مقاومت‌هایی بوده که پیش از من توسط زنان وکیل به شایستگی صورت گرفته بود. جا دارد که در این روز از تلاش زنانی مثل مهرانگیز کار، مثل شیرین عبادی و دیگرانی که پیش از من در این حوزه فعالیت کردند، یاد کنم. تلاش‌های آنان در ایجاد فضا برای وکالت زنان بسیار موثر بوده و همینطور همکاران مرد من هم به اندازه خودم و گاه در شرایطی بدتر درحال تحمل حبس هستند، از جمله آقای سیف زاده، آقای سلطانی و وکلای دراویش. همه این‌ها نشان می‌دهد که ما بطور مساوی هزینه‌های اجتماعی را پرداخت می‌کنیم و زن بودن نه امتیاز بیشتری در حوزه شغلی‌ام ایجاد می‌کند و نه محدودیت بیشتری.

به نظر می رسد هزینه‌هایی که زنان می‌دهند، کمتر مورد توجه افکار عمومی قرار می‌گیرد؟
زنان در این حوزه قدرت مانور بیشتری دارند. فکر می‌کنم زنان می‌توانند توجه افکار عمومی را بهتر جلب کنند. مثلا وقتی زنان را به زندان می‌اندازند و آن‌ها به فعالیت‌های خودشان ادامه می‌دهند در واقع ادعاهایی را که سال ها در مورد کمتر بودن قدرت و توانایی آنها بیان شده، جلوی چشمان متعجب تماشاگران نقض می‌‌کنند و این موضوع می‌تواند قدرت جدیدی در جامعه ایجاد کنند. یعنی زنان این قدرت را پیدا می‌کنند که بر اساس باورهای قدیمی شان رفتار نکنند و اساس و بنیان جدیدی را بنا کنند که در آن زنان هم بتوانند واقعا فعالیت مساوی کنند و هم در جاهایی که محدودیت های کمتری دارند، بهتر عمل کنند و یا اگر محدودیتی دارند بنا به آن محدودیت‌ها بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرند. همه اینها عواملی است که به زنان در مورد اعتراضات قدرت بیشتری می بخشد. من معتقدم زنان باید از این اقبال عمومی نسبت به فعالیت های خود استفاده کنند و توانایی‌های خود را به جامعه نشان دهند. البته من می‌خواهم توجه عمومی را به یک نکته دیگر در حاشیه فعالیت‌هایی که زنان می‌کنند، جلب کنم. زمانی‌ که موضوع هزینه دادن مطرح می‌شود. زنان صادقانه جلو می‌آیند و همپای مردان هزینه می‌دهند اما مشکل زمانی مطرح می‌شود که قرار است که مسئولیت‌ها واگذار شود و یا اختیاراتی به زنان داده شود، آنجاست که رفتارهای تبعیض‌آمیز به وجود می‌اید و این غم انگیز است.

الان نزدیک سه دهه است که جنبش زنان برای احقاق حقوق برابر تلاش می‌کند. به نظر شما چقدر این جنبش موفق بوده؟
در نظر داشته باشیم که جامعه مدنی ایران، آبستن حوادث و تغییراتی است که هنوز در مراجع رسمی دولتی و حکومتی مشاهده نمی‌شود از جمله در حوزه زنان، اقلیت‌های دینی، اقلیت‌های قومی و خیلی از اقشار دیگر جامعه. فرهنگ عمومی نسبت به این افراد تغییر کرده، الان شما می‌بینید که مردان هم پا به پای زنان، از وجود قوانین تبعیض‌آمیز رنج می‌برند و خواهان رفع تبعیض آن هستند. اگر شما تغییر در وضعیت زنان را فقط در قوانین رسمی کشوری جستجو کنید، من جز چند تغییر اندک، ردپای دیگری نمی‌بینم. مثلا در اثر سال ها مجاهدت زنان، تغییر کوچکی در مورد سهم الارث زنان اجرا شد یا در مورد اقلیت‌های دینی تغییر اندکی در قانون دیه آن‌ها ایجاد شد و نمونه‌های کوچک دیگر. اما این تغییرات اندک و قطره چکانی، در واقع پشت سرش یک جنبش قدرتمند مدنی را حمل می‌کند که به نظرم دیر یا زود مراجع رسمی باید به مطالبات مدنی این جنبش‌ها رسیدگی کنند و این خواسته‌ها را برآورده کنند. بنابراین اگر ما خودمان را در مرحله بسترسازی برای تغییرات رسمی تلقی کنیم، این بسترسازی روند موفقیت آمیزی را طی می‌کند و نه تنها مراحل خودآگاهی، دیگر آگاهی، اطلاع رسانی و روشنگری را پشت سر گذاشته بلکه نمونه‌های کنش‌های مردمی در عرصه عمومی مثل تظاهرات خیابانی، تجمعات اعتراضی وحتی کمپین یک میلیون امضا را که به نحوی به تعامل بین گروهی این جنبش برمی‌گشت، تجربه کرده است. این‌ها تجربیاتی با ارزشی است که می‌تواند در صحنه عمومی و در زمان دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی سرمایه های با ارزشی محسوب شود و راهنمای جنبش زنان در آن مقاطع تاریخی به حساب بیاید.

روز جهانی زن شما را یاد چه کسانی می‌اندازد؟
زنانی که اکنون در بند زنان رندان اوین به سر می‌برند؛ هموطنان بهایی، هموطنان مسیحی، فعالان دانشجویی، فعالان سیاسی و همینطور همه کسانی که در حال گذران حبس هستند، من به یاد همه آنها هستم و خواستار آزادی بی قید و شرط آنان هستم. برای تمام زنانی که از سر نا چاری ایران را ترک کردند هم آرزو می‌کنم جامعه ما شرایطی را ایجاد کند که ایران برای همه ایرانیان باشد و امکان بازگشت آنان به وطن فراهم شود.