خیام نیشابوری، خواجه امام حجهالحق، نصرتالدین، غیاثالدین، ابوالفتح، ابوحفص عمر بن ابراهیم (تو ۴۱۷ یا ۴۴۰ یا ۵۱۵ یا ۵۲۵ ق) فیلسوف، ریاضیدان، منجم، نویسنده و شاعر، در نیشابور به دنیا آمد. وی در زادگاه خویش به آموختن علم پرداخت و نزد عالمان و استادان برجستهی آن شهر از جمله امام موفق نیشابوری علوم زمانهی خویش را فرا گرفت و بسیار جوان بود که در فلسفه و ریاضیات مهارت یافت.
وی با میمون بن نجیب واسطی، امام ابوالمظفر اسفزاری، حکیم ابوالعباس لوکر، عبدالرحمان خازنی و امام محمد غزالی معاصر بود. خیام در ۴۶۱ ق به قصد سمرقند، نیشابور را ترک و در آنجا تحت حمایت ابوطاهر عبدالرحمان بن احمد، قاضیالقضات سمرقند اثر برجستهی خود را در جبر تألیف کرد. سپس به اصفهان رفت و ۱۸ سال در آنجا اقامت کرد و با حمایت ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک، به همراه جمعی از دانشمندان و ریاضیدانان معروف زمان، در رصدخانهای که به دستور ملکشاه تأسیس شده بود، به انجام تحقیقات نجومی پرداخت. حاصل این تحقیقات اصلاح تقویم رایج در آن زمان و تنظیم تقویم جلالی (لقب سلطان ملکشاه سلجوقی) بود.
بعد از کشته شدن نظامالملک و سپس ملکشاه، در میان فرزندان ملکشاه بر سر تصاحب سلطنت اختلاف افتاد و بیتوجهی به امور علمی و دانشمندان و رصدخانه، خیام را بر آن داشت که اصفهان را به قصد خراسان ترک کند. وی باقی عمر خویش را در شهرهای مهم خراسان، بهویژه نیشابور و مرو گذراند. بیشتر کارهای علمی خیام پس از مراجعت از اصفهان در این شهر عملی شد.
قدیمیترین کتابی که در آن از خیام شاعر یاد شده، کتاب خریده القصر از عمادالدین کاتب اصفهانی است. این کتاب به زبان عربی و در سال ۵۷۲ یعنی نزدیک به ۵۰ سال پس از مرگ خیام نوشته شده است. کتاب دیگر مرصادالعباد نجمالدین رازی است. این کتاب حدود ۱۰۰ سال پس از مرگ خیام در ۶۲۰ ق تصنیف شده است. کتابهای قدیمی (پیش از سدهی نهم) که اشعار خیام در آنها آمده و مورد استفادهی مصححان قرار گرفته؛ علاوه بر مرصادالعباد عبارتاند از: تاریخ جهانگشا (۶۵۸ ق)، تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی (۷۳۰ ق)، نزهه المجالس (۷۳۱ ق)، مونس الاحرار (۷۴۱ ق). جُنگی از منشآت و اشعار که سعید نفیسی در کتابخانهی مجلس شورای ملی یافت و در سال ۷۵۰ قمری کتابت شده و همچنین مجموعهای تذکره مانند که قاسم غنی در کتابخانهی شورای ملی پیدا کرد و مشتمل بر منتخبات اشعار سی شاعر است و پنج رباعی از خیام دارد.
با کنار گذاشتن رباعیها تکراری ۵۷ رباعی به دست میآید که این ۵۷ رباعی؛ صحت انتسابشان به خیام مسلم است. با کمک این رباعیها زبان شاعر و مشرب فلسفی وی تا حد زیادی آشکار میشود. زبان خیام در شعر طبیعی و ساده و از تکلف به دور است و در شعر پیرو کسی نیست. هدف خیام از سرودن رباعی، شاعری به معنی متعارف نبوده، بلکه به واسطهی داشتن ذوق شاعری نکتهبینیهای فلسفی خود را در قالب شعر بیان کرده است.
شهرت عمدهی این عالم حكیمِ بزرگ، به واسطهی رباعیات حكیمانهی اوست كه در سراسر جهان شهرت دارد و به بیشتر زبانهای دنیا از جمله فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، روسی، عربی، تركی و ارمنی ترجمه شده و به چاپ رسیده است، نسخهی ژكوفسكی و آربری بارها منتشر شدهاند.
در باب رباعیهای منسوب به خیام و اینكه چه مقدار از این رباعیات از اوست و چه مقدار بهنام وی است، بین محققان قرن حاضر اختلاف است تا آنجا كه تنی چند انتساب این رباعیات را به حكم عمر خیام منكر شده و خیام ریاضیدان و خیام شاعر را دو تن پنداشتهاند، اما برخلاف این تصور، در تاریخ الحكماء شهرزوری و مرصادالعباد نجمالدین رازی و پس از آن جهانگشای جوینی، تاریخ گزیده و مونس الاحرار از خیام سخن به میان آمده است، اگرچه در كتابهای قدیم هم اشاراتی به شعر فارسی او شده است. از رباعیات خیام كه باعث شهرتش شده، نسخهی جامع و كامل و موثقی در دست نیست و بسیاری از آنچه به خیام منسوب است، مجهول است. مضمون عمدهی رباعیهایش شك، حیرت و توجه به مرگ و فنا و تذكار و اغتنام عمر است و از بعضی نظر افكارش به ابوالعلاء معری شاعر معروف عرب در قرن پنجم هجری شباهت دارد و این موارد شباهت نیز قابل توجه است.
از آثارش میتوان رسالهای در جبر و مقابله را نام برد كه مهمترین تألیف وی در ریاضیات است كه آن را به نام قاضیالقضات ابوطاهر تدوین كرده است. این رساله را در ۱۸۵۱م فرانسوا وپكه به زبان فرانسوی ترجمه و تفسیر کرده و همراه با متن عربی آن به چاپ رسانده و غلامحسین مصاحب آن را به فارسی ترجمه كرد. این ترجمه همراه با رسالههای دیگر از خیام و بحث در آنها را در سال ۱۳۳۹ش «انجمن آثار ملی ایران» در كتاب حكیم عمر خیام به عنوان عالم جبر به چاپ رساند. رسالهی فی شرح ما اشكل من مصادرات كتاب اقلیدس او نیز در كتابخانهی لیدن در هلند نگهداری میشود. زیج ملكشاهی كه خیام یكی از مؤلفان آن بوده؛ مختصری در طبیعیات؛ رسالهای در وجود كه به زبان پارسی است و آنرا به نام فخرالملك بن مؤید تألیف کرد. این رساله در موزهی بریتانیا، در لندن موجود است و عنوانش در نسخهی مذكور چنین است: رسالهی بالعجمیه لعمربن الخیام فی كلیات الوجود؛ رسالهای در كون و تكلیف، این سه رسالهی اخیر را شهرزوری به او نسبت داده است. لوازم الامكنه؛ رسالهی فی الاحتیال معرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مركب منهما كه در كتابخانهی گوته در آلمان نگهداری میشود. رسالهی مشهور به لوازم الامكنه در فصول و علت اختلاف هوای بلاد و اقلیم. این دو رسالهی اخیر در تاریخ الفی به او نسبت داده شده است؛ نوروزنامه، رسالهای به فارسی در پیدایش جشن نوروز و واضع آن و آداب شاهان ایران در این جشن.
ادوارد فیتز جرالد رباعیات عمر خیام را به اشعار انگلیسی و در نهایت زیبایی و شیرینی ترجمه كرده كه در فصاحت لفظ و بلاغت معنی، تقریباً معادل فارسی آن است. این ترجمه، در ۱۸۵۹ م در لندن منتشر و پس از آن چند مرتبه در انگلستان و امریكا چاپ و نسخ آن به زودی نایاب شد. بعد از انتشار ترجمهی فیتز جرالد تاكنون اقبال عمومی عوام و خواص به رباعیات عمر خیام و طرز خیالها و مسلك و فلسفهی او روزبهروز در حال افزایش است و انجمنهای متعدد به نام وی در اروپا و امریكا تأسیس شده است. در مجموع، خیام نیشابوری ریاضیدانی نابغه، منجمی مبتكر، حسابگری دقیق و شاعری بینظیر بود. رباعیات خیام بسیار ساده و بیآلایش و دور از تصنع و تکلف و با این حال مقرون به کمال فصاحت و بلاغت و شامل معانی عالی و جزیل در الفاظ موجز و استوار است.
دستاوردهای علمی خیام برای جامعهی بشری متعدد و بسیار درخور توجه بوده است. وی برای نخستین بار در تاریخ ریاضی به نحو تحسین برانگیزی معادلههای درجه اول تا سوم را دستهبندی کرد، سپس با استفاده از ترسیمهای هندسی مبتنی بر مقاطع مخروطی توانست برای تمام آنها راه حلی کلی ارائه کند.
استعداد شگرف خیام سبب شد که وی در زمینه های دیگری از دانش بشری نیز دستاوردهایی داشته باشد. از وی رسالههای کوتاهی در زمینههایی چون مکانیک، هیدرواستاتیک، هواشناسی، نظریهی موسیقی و غیره نیز بر جای مانده است. اخیراً نیز تحقیقاتی در مورد فعالیت خیام در زمینهی هندسهی تزیینی انجام شده که ارتباط او را با ساخت گنبد شمالی مسجد جامع اصفهان تأئید میکند. تاریخنگاران و دانشمندان هم عصر خیام و کسانی که پس از او آمدند جملگی بر استادی وی در فلسفه اذعان داشتهاند تا آنجا که گاه وی را حکیم دوران و ابنسینای زمان شمردهاند.
آثار فلسفی موجود خیام به چند رسالهی کوتاه، اما عمیق و پر بار محدود میشود. آخرین رسالهی فلسفی خیام نشانگر گرایشهای عرفانی اوست. اما با این وجود، بیشترین شهرت خیام در دو قرن اخیر در جهان به دلیل رباعیهای اوست و این شعرها، نام او را در ردیف چهار شاعر بزرگ جهان یعنی همر، شکسپیر، دانته و گوته قرار داد. رباعیهای خیام به دلیل ترجمهی بسیار آزاد (و گاه اشتباه) از شعر او موجب سوء تعبیرهای گاه غیر قابل قبولی از شخصیت وی شد. این رباعیها بحث و اختلاف نظر میان تحلیلگران اندیشهی خیام را شدت بخشید. برخی برای بیان اندیشهی او تنها به ظاهر رباعیهایش بسنده میکنند، در حالی که برخی دیگر بر این اعتقادند که اندیشههای واقعی خیام عمیقتر از آن است که صرفاً با تفسیر ظاهری شعرش قابل بیان باشد. خیام در سال ۵۱۷ هجری در نیشابور درگذشت و با مرگش یکی از درخشانترین صفحههای تاریخ اندیشه در ایران بسته شد.
منبع : کانون نویسندگان مجذوبان نور