اجساد ۱۷۵ غواص که بنا براعلام محمد باقرزاده، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیدهاند ۲۸ سال پس از این عملیات در منطقه ابوفلوس عراق کشف شد، با دستانی بسته و زنده به گور شده. این در حالی است که پس از ۲۸ سال هنوز فرماندهان و مسولان مقصر در شکست کربلای ۴ که به عنوان بزرگترین شکست تاریخ جنگ ایران و عراق برای طرف ایرانی محسوب میشود معرفی نشدهاند و فرماندهان آن روزها، امروز از پیروزی سخن میگویند و از تصمیمات جنگیشان دفاع میکنند. برخی هم همچون سردار قاسم سلیمانی گفتهاند «این عملیات آنگونه که میگویند ناموفق نبوده است».
۲۸ اردیبهشت ماه پیکرهای ۲۷۰ شهید جنگ ایران و عراق از مرز شلمچه وارد ایران شد؛ پیکرهایی که توسط کمیته جستجوی مفقودین در عملیات تفحص در جنوب عراق در فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبیدات کشف شده بود. سردار باقرزاده اعلام کرد که ۱۷۵ نفر از آنها غواصانی بودند که در عملیات کربلای ۴ با دستانی بسته به شهادت رسیدهاند. درباره ۹۵ پیکر دیگر هیچ توضیحی داده نشد و خبر کشف اجساد آنها در حاشیه و تحت الشعاع خبر کشف پیکر غواصانی ماند که به گفته سردار باقرزاده «برخی از پیکرها هیچ جراحتی نداشت و متوجه شدیم زنده به گور شدهاند».
هرچند او توضیح نداده چه تعداد از این پیکرها جراحتی نداشته و زنده به گور شدهاند اما کمیته جستجوی مفقودین در واکنش به همین دست سوالات که در فضاهای مجازی و غیرمجازی مطرح شده در بیانیهای اعلام کرد که «برای عدهای که در خصوص جنایات صدام و مشخصاً این فاجعه دچار تردید شدهاند، در زمان مناسب، سیمها و طنابها و دیگر ابزاری که این جنایت با آنها صورت پذیرفته را به نمایش خواهد گذاشت».
در بیانیه کمیته جستجوی مفقودین اما نکات تامل برانگیزی به چشم میخورد تا جایی که عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات در صفحه فیسبوک شخصیاش نوشته است: «من اگر به جای فرمانده سپاه بودم همین امروز فرمانده صادر کننده این بیانیه را عزل و به دادگاه معرفی میکردم! کسی که به جای وحدت و همدلی بر طبل تفرقه میکوبد».
در بیانیه کمیته مذکور که در واکنش به بازتابها و واکنشهای عمومی نسبت به کشف پیکرهای غواصان کربلای ۴ منتشر شده، آمده است: «کسانی که روزی در صف امریکا و عربستان و مقابل مردم عزیز ایران ایستادند و در کشور به دنبال کودتا و بر اندازی بودند و امروز نیز جزء هم پیمانان امریکا و ارتجاع عرب میباشند، حالا دلسوز غواصان شهید شدهاند و این موضوع را حربهای قرار دادهاند تا پنجهای بر پیکر نظام بکشند.»
این بیانیه در شرایطی منتشر شده که حجم گسترده واکنشها به کشف پیکرهای غواصان از سوی گرایشهای مختلف فکری و سیاسی حاکی از قدردانی از شهدایی بود که جانشان را در جنگ ایران و عراق گذاشتند و گذشتند؛ واکنشهایی که حداقل در فضای مجازی اعم از فیسبوک، توییتر و اینستاگرام نشان میداد گرایشهای مختلف فکری و عقیدتی، فداکاریهای رزمندگان جنگ ایران و عراق را فراموش نکردهاند و در قالب شعر، خاطره، یادداشت، طرح یا انتشار عکس و خبر بدان واکنش نشان میدهند. تا جایی که بازماندگان عملیات کربلای ۴ با دیده مثبت به این واکنشها نگاه و از احساسات مردم ابراز تشکر کردهاند. محسن برزگر محمدی، جانباز ۷۰ درصد که در عملیات کربلای ۴ حضور داشته در مصاحبه با شهروند گفته است: «در حال حاضر ۶۵درصد والدین شهدا از دنیا رفتهاند و میانگین سن آنها ۷۵سال است. ۳۰درصد جانبازان و آزادهها از دنیا رفتهاند و میانگین سنی فرزندان شهدا ۳۵سال شده است ولی ما هنوز از ارزشهای این شهدا دفاع نکردهایم. من بههرحال اما از نسل جدید تشکر میکنم که به خبر پیدا شدن این ۱۷۵ سردار رشید با دستهای بسته واکنش نشان میدهند».
حسن طلابیگی، تخریبچی لشکر امام رضا در عملیات کربلای چهار و غواص که حالا او هم جانباز ۷۰درصد است از این ۱۷۵ نفر و عملیات کربلای ۴ سخن گفته است: «بعضی از این ۱۷۵ نفری که حالا به ایران برگشتهاند از گردان یاسین هستند و هنوز همه آنها شناسایی نشدند. آن زمان در مجموع در لشکر امام رضا، ٢ گردان غواصی تشکیل شد، گردان ۹ و یاسین که یاسین مشهورتر بودند. ابتدا تمام بچهها آموزش غواصی دیدند و تعدادی از آنها را برای کادر یاسین جدا کردند اما رفقای ما تعداد زیادی شهید شدند و تعدادی برگشتند. به نظر من اینکه مردم به این موضوع واکنش نشان میدهند، مثبت است. مدال این شهدا را خدا به آنها داده است».
جواد کافی از غواصان گردان یاسین در عملیات کربلای ۴ که از کسانی است که زنده از این عملیات بیرون آمده هم در مصاحبه با شهروند توضیح داده است: «آن شب شب غریبی بود، بچهها حالت خاصی داشتند. قرار بود اتفاق مهمی بیفتد. ۳۰۰ گردان وارد عملیات شده بود و قرار بود با وسعت زیاد عملیات انجام شود، کار بسیار دشوار بود. ماموریتی که به ما واگذار شده بود این بود که جزیره ماهی را بگیریم که هفت کیلومتر داخل خاک عراق بود. ما باید وارد رودخانه اروند میشدیم و سه نفر قرار بود سرشان از آب بیرون باشد، یکی از آنها من بودم. گروهان ما ۱۲۰ نفر بود. وقتی وارد آب شدیم، مد آب خیلی شدید بود بهطوری که ما را به سرعت به طرف جزیره ماهی برد. تا نوک جزیره ماهی هیچ خبری نبود، تا رسیدیم به نوک آن، هواپیما منور زد؛ این منورها ۲۰ دقیقه در هوا روشن است، آب هم نقش آینه را بازی کرد. عراقیها سه تا چهارلول گذاشته بودند در جزیره ماهی. سماور چطور قل قل میکند؟ ناگهان آب آن حالت را پیدا کرد. اینکه میگویند نیزهدار نیزه میزد و شمشیردار، شمشیر، ما به چشم خودمان آن صحنه را دیدیم. یک وقتی در زمین هستی میتوانی چاله بکنی و مخفی شوی ولی در آب از دست هیچکس هیچ کاری بر نمیآمد. آن روز، چهار دی ۶۵ بچه را قتل عام کردند.»
او ادامه میدهد: «عملیات لو رفته بود، تعدادی را آب برد، تعدادی اسیر و تعدادی کشته شدند. تعداد رفقای ما که مفقود شدند، بسیارند. آنها را آب برد. خیلی عملیات غریبی بود. چهار شب در همان منطقه بودیم و هشت شب طول کشید تا برگشتیم. از آن ۱۲۰ نفر، ۴ نفر برگشتیم. از نظر من بچههای جبهه، مثل بچههای حالا بودند. به نظرم واکنشهای مردم به این خبر جدید، عجیب نیست. مطمئنم اگر پایش بیفتد همین بچهها شاید از ما هم محکمتر بیایند وسط. پای خون شهدا محکم است».
نقش فرماندهان
اما عملیات کربلای ۴ چه بود و چرا به عنوان بزرگترین شکست تاریخ جنگ ۸ ساله برای ایران شناخته میشود؟ عملیات کربلای ۴ دی ماه سال ۶۵ از سوی ایران آغاز شد و با کشتار هزاران نفر از رزمندگان ایرانی و شکست کامل برای ایران به پایان رسید.
عملیات کربلای ۴ حدودا یازده ماه بعد از عملیات والفجر ۸ و تصرف فاو توسط رزمندگان ایرانی صورت پذیرفته بود اما نتیجه عملیات هیچ شباهتی به والفجر ۸ نداشت. اینکه چرا این عملیات به شکست انجامید روایتهای مختلفی وجود دارد که حالا با کشف پیکرهای ۱۷۵ غواص ایرانی بار دیگر مطرح شده است؛ روایتهایی که نقطه مشترک آن لو رفتن عملیات است و تنها چیزی که بدان اشارهای نمیشود یا پاسخی داده نمیشود این است که فرماندهان جنگ در آن زمان و مسولان حکومتی در این شکست چقدر سهم داشته و چرا پس از آگاهی از لو رفتن چنین عملیاتی، فرماندهان اقدام به متوقف کردن آن نکردهاند؟ خبرگزاری فارس به بهانه کشف اجساد غواصان و باعنوان «اشک تمساحان برای غواصان شهید»، کسانی را که چنین سوالی طرح میکنند متهم کرده است: «یکی از خطوط خبری که رسانههای وابسته به جریان معاند انقلاب در خصوص شهدای مظلوم غواص دنبال کردند، تمرکز بر عملکرد فرماندهان عالیرتبه جنگ در ادامه این عملیات پس از آگاهی از لو رفتن این عملیات بود. فعالان این خط خبری، تلاش میکند تا با پنهان کردن نقش حامیان بینالمللی صدام، صرفاً بر نقش فرماندهان در شهادت رزمندگان تأکید کند و هیچ اشارهای به پشتیبانیهای اطلاعاتی دولتهای غربی بهویژه آمریکا در این زمینه ننماید».
این خبرگزاری وابسته به سپاه سپس، نهضت آزادی ایران و جبهه ملی را متهم به نقش داشتن در لو رفتن عملیات کربلای ۴ و انتقال اطلاعات به سرویسهای جاسوسی غربی و دستکاه امنیتی عراق کرده است: «اسناد متقن و معتبر بینالمللی، یکی از دلایل اصلی لو رفتن عملیات کربلای ۴ را انتقال اطلاعات مربوط به عملیات توسط سرویس جاسوسی آمریکا به عراق و همچنین همکاری جریانهای سیاسی معاند داخلی برای جاسوسی نظامی و جمع آوری اطلاعات از تحرکات نیروهای ایرانی عنوان میکند».
محمد درودیان، راوی عملیات کربلای ۴ که در زمان عملیات در کنار محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران حضور داشته، در وبلاگ شخصیاش درباره علت لو رفتن عملیات کربلای ۴ نوشته است که «با وجود نقش و اهمیت اطلاعات لو رفته در عملیات کربلای ۴، مسئله اساسی، توانمندی نظامی عراق برای مقابله با این عملیات است که تاکنون به آن توجه نشده است». براساس نوشته او این موضوع از این جهت اهمیت دارد که نمیتوان علت شکست عملیات را به یک عامل اطلاعاتی و لو رفتن عملیات محدود کرد.
سردار عبدالله عراقی، جانشین فرماندهی نیروی زمینی سپاه اما براساس گزارش خبرگزاری ایسنا در یادواره شهدای کربلای ۴ گفته است: «موفقیت ارتش عراق در عملیات کربلای ۴، نتیجه آموزشها، اهدای رادارها و همچنین اطلاعاتی بود که از طریق دستگاه اطلاعاتی «آواکس» به عراق داده شده بود تا کار جمهوری اسلامی ایران توسط ارتش عراق به پایان برسد».
سردار سردار حسین نوری تبار که در عملیات کربلای ۴ حضور داشته اما به مرصاد گفته است که عراقیها از طریق پروازهایی که بر منطقه داشتند و با استفاده از منورها از حضور نیروها اطلاعاتی به دست آورده بودند اما از کیفیت و زمان عملیات اطلاعات دقیقی نداشتند.
خبرگزاری ایسنا هم به نقل از سردار قاسم سلیمانی نوشته که عملیات کربلای ۴ آنگونه که میگویند ناموفق نبوده، این در حالی است که محمداسماعیل کوثری، از فرماندهان سپاه در زمان جنگ دی ماه ۹۲ به خبرگزاری فارس گفته بود که «شدت شکست در عملیات کربلای ۴ به حدی بوده که اکبر هاشمی رفسنجانی در جلسه فرماندهان سپاه به آنها گفته نمیتواند خطبههای نمازجمعه تهران را بخواند چون نمیداند باید به مردم چه بگوید». به گفته او، هاشمی رفسنجانی با انتقاد از آشفتگی فرماندهان گفته است که در همین جلسه «۲۵ نفر از فرماندهان سپاه آمدند و صحبت کردند و حرف ۲ نفرشان هم یک جور نبود.
جنگ ۸ ساله ایران و عراق هرچند در سال ۶۸ به پایان رسید اما با گذشت سالها خانوادههای چشم انتظاری هستند که فرزندان یا اعضای خانوادهشان در این جنگ مفقودالاثر شدهاند؛ خانوادههایی که چشم انتظار استخوانهای باقی مانده از پیکرهای عزیزانشان هستند که تنها نشان آنها پلاکی است به نشانه هویت. طی سالهای گذشته با تلاش کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح تعدادی از این خانوادهها از چشم انتظاری درآمده اما پیکرهای گمنامی نیز تشییع شدهاند که با عنوان شهدای گمنام در گوشه کنار ایران به خاک سپرده میشوند. جنگ ۸ ساله سالها پیش پایان یافته اما برای ایرانیان این جنگ پایانی ندارد.