خبرگزاری مهر به بهانه انتشار کتاب جدید علیرضا روشن به عنوان «شعر قفس» و قرار گرفتن این شاعر در زمره پرمخاطبترین شاعران بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب تهران گفتوگویی را با وی ترتیب داده است.
این درویش گنابادی تاکنون بیش از ۸ عنوان کتاب در قالب شعر و داستان کوتاه را منتشر کرده و موفق به کسب جایزه شعر «آندره ورده» فرانسه و کاندیداتوری جایزه لاک پشت پرنده ادبیات کودک شده است.
علیرضا روشن با اشاره به مجموعه شعر «شعر قفس» گفت: من کاری به وضعیت شعر و شاعری در زمانه خودم ندارم. این شعرهای برای من آداب تنها دویدن و آداب جلو زدن از خود است. اینها آداب جدال با خویشتن است.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب شعر قفس تازهترین سرودههای علیرضا روشن است که همزمان با نمایشگاه بین المللی کتاب از سوی نشر آموت منتشر شد. روشن که در سالهای گذشته همواره دفتر شعرهای پرمخاطبی را روانه بازار نشر کرده است با «شعر قفس» نیز توانست نام خود را در زمره شاعران پرمخاطب نمایشگاه کتاب ثبت کند.
روشن در پاسخ به خبرنگار مهر، درباره تفاوت مجموعه شعر تازه منتشر شده «شعرِ قفس» با آثار دیگر خود گفت: ارسطو میگوید «همه داستانها را پیش از ما گفتهاند و آنچه ما میگوییم بازتکرار آنهاست، به شیوه خودمان». البته منظور از داستان در اینجا ادبیات داستانی نیست بلکه مضمونی است که درباره آن صحبت میکنیم. به همین دلیل معتقدم بشر در تاریخ زندگى و حیات خود از چند «وضعیت» بیشتر صحبت نکرده است و در شعر امروز نیز همانها را که در تاریخ گفته شده است، بازتاب مىدهد.
وی ادامه داد: البته جامعه امروز نیز خصیصههایى دارد که به هر تقدیر در شعر بازتاب مییابد و از میان آنها میتوان به سیاست اشاره کرد که به قول ارنست فیشر، سرنوشت انسان مدرن است. بشر به همین موضوعات است که در شعر واکنش نشان داده و میدهد و وقتی شعر وارد چنین دامنهای از اتفاقات میشود، رنگى دیگر به خود مىگیرد.
سراینده مجموعه شعر «کتاب نیست» افزود: شعرهای مجموعه «شعر قفس» شعرهای درونی من نیست بلکه شعرهای بیرونی من است. اینها را در فاصله سالهای ۸۵ تا ۸۶ نوشتهام. شاید بپرسید درونى و بیرونی یعنی چه؟ گاهی غم از من است و در درون من است و گاهی هم غم از من نیست و از جامعه آمده. شعرهای این کتاب بیرونى هستند. من البته نمیخواهم بر این غمهای بیرونى اسم اجتماعی بگذارم، چون همه چیز اجتماعی است. حتی غمهای درونی من هم اجتماعی است ولی چیزهایی هست که در بیرون بیشتر دیده شده و تبدیل به کج فهمی شده است. مثل حقایقی که در روز روشن انکار میشوند. شعر قفس گفتن این موضوعات است در کنار مساله زبان. زبانی که خودش را به خودش را به ولنگاری پناهنده کرده است و همه چیز را ندیده گرفته است.
روشن درباره جایگاه و کارکرد شعرش در ادبیات امروز، گفت: من کاری به وضعیت شعر و شاعری در زمانه خودم ندارم. این شعرهای برای من آداب تنها دویدن و آداب جلو زدن از خود است. اینها آداب جدال با خویشتن است. کاری به جامعه ندارم. حرف خودم را میزنم. دنبال تاثیرگذارى نه بر مخاطب که بر خودم هستم.
وی درباره اینکه چه اندازه در اشعار و نوشتههایش به مخاطب و خواسته او مىاندیشید، اظهار کرد: با مخاطب کاری ندارم چون او تنها با کلیشهها کار دارد. من از مخاطب البته بیزار نیستم اما کار من در لحظه شعر گفتن است و به خاطر او چیزی را کم و زیاد نمیکنم و به خاطر او سادهنویسی نمیکنم یا نمىپیچانم. شعر کارش این چیزها نیست. شعر لحظه ترد و ظریف کشف و نزدیک شدن است و در این ورطه، چه جاى مخاطب که چه فکر خواهد کرد یا منتقد که چه خواهد گفت.