بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
در تاریخِ وقایعی که مینویسند غالبأ اختلاف زیاد است اما در سیزده رجب که تولد علی(ع) است اختلاف نیست و حال آنکه قبل از تولد علی(ع) قطعأ وقایع زیاد مهم نبودند. مثلأ میگفتند سال فیل یا عامالفیل و اینکه این مثلأ سال فیل چند سال پیش بوده، یک سال یا دو سال مهم نبوده یا مثلأ در عامالفیل چنین شد. یعنی آن سالی که داستان فیل پیش آمد، همان داستان ابرهه که آمد کعبه را خراب کند. اما در مورد تولد علی(ع) حتی در مورد روزش که سیزده رجب است اختلافی نیست. در واقع دلهای ما شیعیان را حفظ میکند ولو شیعیانی که الآن به خون پیروان علی تشنه هستند. هرچند اگر ساختمانی که نام علی دارد را خراب کنند باز آن ساختمان درست میشود. در دلهای ما جا دارد. این است که ما همیشه سیزده رجب را در واقع جشن ملی، ملی به معنای شیعه بودن میگیریم و همیشه مواظب آن هستیم. برخی از افراد تولد اولین فرزند را حفظ نیستند اما سیزده رجب را حفظ هستند. از هر کسی بپرسید که تولد علی(ع) کی است؟ میگوید سیزده رجب. همین نام علی و سیزده رجب کافی است که نحوست را از عدد سیزده بردارد. بنابراین اگر سیزده فروردین را ما به در میکنیم، آن سیزدهای که با علی در میافتد، آن سیزده را به در میکنیم. ولی سیزده رجب را به در نمیکنیم، از سیزده رجب میخواهیم که در را باز کند و همهی ما را بپذیرد. برای شیعیان یعنی مسلمانان خالص.
در مورد اسلام خدا در قرآن میفرماید که: «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ» (توبه/33) که بر همهی دینها غلبه میکند. غلبه میکند یعنی جامعیت دارد نه به این معنا که با بقیهی دینها دعوا دارد. مثل حالا که در هر حکومتی، بر مخالفینش غلبه میکند مثل عقاب که لاشهای را گیر میآورد و میخورد غلبه میکند، ولی اینطور غلبه نه! بلکه غلبهای که در برگیرنده است «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ».
جامعیت در اسلام است که هم به دین بپردازد، هم به قلب و هم به زندگی عادی. حقیقت دین، تشیّع است. یعنی آن جمعیت بشر که روی کرهی زمین را گرفته طاقت تحمل احکام دین را ندارد و حتی عدهای ظاهراً از فشار دین (البته دین نبود که فشار بیاورد) ناراحت شدند و میگفتند این چه اسلام و چه شیعهای است؟ از شیعه گروههای مختلفی جدا شدند. در تاریخ عیاران گروهی هستند که [راجع به آنها] شنیدهاید. ولی اصل و واقعیت تشیّع در ائمهی دوازده گانه و شیعهی واقعی عثنی عشری بود. به همین طریقی که میبینیم شیعهی عثنی عشری را در دنیا چقدر بد جلوه دادهاند، این است که خلاصهی معنوی تشیّع در تصوف است. که حتی خیلی از مورخین و نویسندگان در کتابهایی که نوشتهاند، گفتهاند که تشیّع همان تصوف و تصوف همان تشیّع است، یعنی عادات معنوی است. اما تشیّع یعنی استنتاج و استخراج دستورات الهی و واقعیِ اسلام به دست ائمه عثنی عشر(ع). برای اطمینان خاطر ما هم فرمودند به امام دوازدهم دیگر دسترسی ندارید که مثل دیگر ائمه ایشان را بکشید. اینقدر شیعیان و ائمهی گذشته را کشتید، به ایشان دسترسی ندارید. ایشان دور از شما مراقب شما هست. مواظب باشید. با این وجود معذلک خیلیها شرم نکردند. امیدوارم از زمرهی آنهایی باشیم که علی(ع) از زمانی که به دنیا آمد ما را مورد توجه قرار داده است. علی مجسمهی اسلام بود. نمیشود گفت مسلمان، اصلاً اسلام بود. علی(ع) آنچه کرد و گفت و آنچه خواست عین اسلام بود. ولی همین اسلامی که، مسلمانان آن زمان دیده بودند که علی چه فداکاریها میکند و پیغمبر چه توجه خاصی به علی دارند. پیغمبر به صراحت فرمودند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ. أَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ» خدایا دوستانش را دوست بدار و با دشمنانش دشمنی کن. همین علی را با نام جدا شدن از اسلام و انحراف به قتل رساندند.
اینکه داستان ابن ملجم و قطامه را گفتند، این طور نیست دارند خفیف و سبک میکنند. نه! از راه انحراف فکری بود که ابن ملجم عهد کرد علی را بکشد. بعد قطامه هم او را تشویق کرد و به او وعدههایی دادند. نه اینکه او باعث شد. نباید ما گناهش را از گردن ابن ملجم برداریم و به گردن قطامه بیندازیم، هر دو شریک بودند. نه تنها آنها شریک قتل علی بودند بلکه تمام کسانی که این وضع قطامه را بوجود آورده بودند، آنها در قتل علی شرکت داشتند. علی جانش را در آن راه داد. وقتی از علی پرسیدند از چه ناراحت هستی، چه کسانی بد هستند؟ فرمود دو گروه: یک گروه آنهایی که کفر میورزند، گروه کفار و یک گروه آنهایی که مبالغه میکنند. شما تصور نکنید دشمنان علی همگی کافر بودند، نه! مسلمان بودند علی(ع) هم حکم اسلام را در موردشان جاری کرد.
یک شب علی(ع) در جنگ جمل شب گردی میکرد که قرار شد فردا جنگ شروع شود. صدای خیلی زیبای قرآنی شنید با قرائت صحیح، (آنهایی که فقط به قرائت توجه دارند به این داستان توجه کنند). خیلی زیبا آیات قرآن را میخواند، به طوری که کسی که همراه علی(ع) بود مجذوب این صدا شد به علی عرض کرد میشنوی که چقدر قرآن را زیبا میخواند؟ (شاید دعایی هم در ادامهاش کرد). علی فرمود فردا صبح خواهی دید. او دیگر نپرسید که من از فردا نگفتم که شما فرمودید فردا خواهی دید. فرمایش علی را شنید، فردا شد در کشتهها میگشتند آنهایی که در جنگ با علی و دشمنی با او کشته شدند. به جایی رسیدند که یک کشته افتاده بود علی(ع) فرمود: دیشب این قرآن میخواند. خوارج میگفتند علی از دین بیرون رفته است، این چه دینی است که علی رفته بیرون؟! اگر علی از دین بیرون رفته و اگر دوستان علی را از دین بیرون میکنند در این صورت خیلیها از دین بیرون میروند. آن دینی که علی را نپسندد علی از دینش بیرون برود. انشاالله خداوند ما را در دنیا و آخرت دنبالهرو علی قرار دهد، نگذارد یک قدم کج برویم.