بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بعضیها خیلی ایراد گرفتند اسلام در همه جا دخالت کرده، غذا چه طوری بخورید دستتان را بشویید. بله دخالت کرده نه اینکه اسلام از خودش درآورده همانی که در زندگیها بوده یک طوری گفته که گردش کارش خوب باشد. در فیلمها دیدهاید مثلاً قدیم همه با دست سر سفره غذا میخوردند. اسلام گفت آقا اینطوری نخورید. حالا هم میگویند اینطوری نخورید چون میکروب دارد ولی ما میکروب را هم تابع امر الهی میدانیم. میگوییم چون خدا گفت دستتان را بشویید ما سعی میکنیم دستمان را بشوییم و امثال اینها. چون اسلام دستوراتی که گفته در نظر دارد که تمام مسلمین مثل یک واحد، یک وجود حساب شوند هرگونه شناخته شدن را منع کرده است.
مثلاً در همینجا وقتی من میآیم یکی بلند میشود [کاری انجام دهد] جا تنگ است همه حواسشان آنجاست، همه حواسشان آنجا نباشد من که باید حرف بزنم حواسم آنجاست. همه ناراحت میشوند یک نفر باید کاری بکند هر نفری که شناختهشده نباشد، نه اینکه بالعکس شناخته شده باشد. بله جایی که کوپن تقسیم میکنند باید یک کاری کند شناخته شود فراموشش نکنند ولی جایی که اینطور نیست شناخته نباید بشود. این جزئیات آداب که گفتهاند برای نظم جلسات و نظم اجتماعات هست و برای این است که همهی اجتماع خودشان را یک وجود حساب کنند. ایثار هم که میگویند برای همین هست یعنی شما که ایثار میکنید یک حقی که مال خود شماست به او واگذار میکنید. برای این است که این اثر را دارد که او را هم جزو جامعه نگه میدارد. نمیگوید من که رفتم هیچ کس [توجه نکرد] و ندید، بنابراین دیگر به این مجلس نمیروم. نه! اولاً باید اینقدر توجه داشته باشند که در چنین مجالسی لازم نیست هرکسی شناخته شود. حتی من هم که حرف میزنم اگر حرف نزنم شناخته نشوم بهتر است ولی چون ناچارم حرف بزنم، شناخته میشوم.
تمام دستوراتی را که میبینید و گفته شده هرکدامش یک جهات تربیتی دارد و همین تربیت در مورد بچههای کوچک هم هست. بچههای کوچک هم حتی از وقتی که شیر میخورد، از وقتی که راه میرود و کمی حرف میزند باید دقت کرد که از الان به عنوان یک عضو جامعه تربیت شود، نه به منزلهی یک نفر که میخواهد سرور و آقای یک جمعی باشد، نه! یا از یک جمع بهرهای ببرد، نه! هر کسی فکر کند چه بهرهای به جامعه و به دیگران میتواند بدهد، بهره معنوی بدهد. انشاءالله ما موفق شویم که در هر موردی این چیزهای کوچک، یعنی ظاهراً کوچک [را رعایت کنیم] ولی هیچ یک از دستورات بزرگان الهی کوچک نیست. همهاش یک طور هست. نمیتواند بگوید چون نماز صبح مهمتر است من میگویم ولی نماز ظهر و عصر، نه! همهاش یکطور است همانطور که تعلیمدهندگانش هم یکی هستند. اگر یک بزرگی رحلت میکند و بعدی میآید اگر تفاوتی هست، تفاوت در آداب جامعه است که تغییر کرده است.
فرض بفرمایید در صد-صدوپنجاه سال پیش بزرگی (قطبی) که میآمد مثل دیگران روی زمین مینشت الان هم جایی اگر صندلی نباشد من روی زمین مینشینم. [شاید] بگویید هر وقت میآید روی صندلی مینشیند برای این است که اولاً این وسیله فراهم است مثل قدیم نیست. به علاوه کسی قدرت بدنیاش اقتضا میکند که مراعات خودش را کند. ولی خود معنویت یعنی حرفهایی که میزنیم، آن معنایی که در نظرمان هست همیشه یکی است. که الان بحث کردیم: «ثبت است در جریدهی عالم دوام ما» یعنی همیشه هست دوام دارد.
گفتهام که در مجلس ذکر خدا که وارد میشود یک عدهای هم هستند، هرجا جا هست بنشینید. هرجا جا هست. خیلیها دیدم در یک جایی خیلی به زحمت هستند وسط مجلس همه را ناراحت میکنند و خودشان هم ناراحت میکنند. اینچنین آمدن به مجلس مضر است و فایدهای ندارد. کسی را فرض کنید مثل من خودم گوشم سنگین است. کسی مثل من آمد میخواهد جلو باشد که بشنود. خوشبختانه در دنیای امروز این مشکل حل شده بلندگو آفریدند که در امریکا حرف میزنند اینجا گوش میدهند، صدا میآید. منتهی یک مسئله هست در وقتی این مشکلات نبود. یعنی در مجلسی که ده-پانزده نفر بیشتر نیستیم همه میشنوند در آنجا آن ادب و احترامی که نسبت به متقدمین میشود آنهایی که قدیمیتر هستند، آنجا اقتضا میکند که کسی بلند شود و جایش را به کسی بدهد که قدیمیتر است. اینها آداب بسیار سادهای است که در وضعیت فعلی جامعه لازم است رعایت شود. برای اینکه جامعه از هم نپاشد. انشاءالله خداوند خودش دست ما را بگیرد و هر جا لازم هست مثل بچه که دستش را میگیرند دست ما را بگیرد و ببرد.
اثر تربیت از بچگی این است بزرگ هم که شدند همان تربیت را دارند. الان خیلی شکایت میکنند جوانهای امروز چنین و چناناند. آخر جوانهای امروز همان بچهای دیروزند همانهایی هستند که شماها مادرشان بودید و تربیتشان کردید. توجه به تربیت نشده است توجه کنید. البته توجه به بیتربیتی هم شده خیلیها علاقمندند که همه بیتربیت باشند آنها موفقتر شدند. ولی نه، اینطور نیست. آتشی که خداوند روشن میکند خاموش نمیشود.