Search
Close this search box.

شناخت نام‌هاي خداوند؛ پنجره تماشاي او

Asma Elahiهُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (حشر/٢٤)

اوست خداوند، آفريدگار، پديدآور، صورتگر، او راست نام‌هاي نيك و آنچه در آسمان‌ها و زمين است او را تسبيح مي‌گويند و اوست پيروزمند فرزانه.

بحث اسماء حسناي الهي در همه اديان و مكاتب بخصوص در مكاتب عرفاني اسلام جايگاهي رفيع دارد.

عارفان شناخت نام‌هاي خداوند را پنجره تماشاي او دانسته‌اند و هستي و جهان را بستر تجلي اين اسماء شمرده‌اند و در‌باره اسماء الهي صبغه‌ايي خاص و هياتي ممتاز دارند‌. گزافه نيست اگر گفته شود كه سلوك عارفانه و جهان بيني صوفيانه در هيچ يك از مراحل و مراتبش بدون توجه به اسماء الهي در خور تحليل و تعليل نمي‌نمايد‌. اينكه صوفيه معرفت عارفانه را به اسماء و صفات حق پيوسته دانسته‌اند و در بدايت سلوك، تاثير پذيري سالك مقيدي را از اسماء‌الله محك سنجش و ارزيابي درون وي تلقي كرده‌اند و در جست‌و‌جوي مناسبتي بين باطن او با نام‌هاي خداوند بوده‌اند و اينكه ترقي در سلوك خانقاهي را بعضي از آنان بر اثر تلقين اسماء حسني ميسر مي‌يافته‌اند و هم اينكه حتي سماع صوفيانه را براي سالكاني تجويز مي‌كرده‌اند كه معرفت اسماء و صفات الهي آشنا مي‌بوده‌اند مويد اهميت خاص اين موضوع بوده است تا جايي كه پس از ظهور ابن‌عربي و اتباع او در قلمرو عرفان اسلامي مثلث هستي‌شناسي، جهان‌شناسي و انسان‌شناسي عرفاني در مكتب بر مبناي اسماء الهي مطرح مي‌شود.

معرفت عالم و امور آن نزد صوفيه بدون شناخت اسماء‌الله ميسر نمي‌گردد زيرا مبناي ايجاد عالم اسماء و صفات خداوند است و با آنكه عالم چيزي است جدا و سوا از خداوند‌، اما به اعتبار آنكه هر جزئی از اجزاء هستي مظهر اسمي از اسماء‌الله است‌، ناگزير شناخت اسماء و صفات خداوند لازمه شناخت عالم است‌. هر يك از تعنيات و اعيان عالم هستي مظهر يك يا چند اسم الهي‌اند‌، مگر انسان كه صورت جامع اسماء الهي‌‌ست زيرا همه اسماء متقابله خداوند – اعم از اسماء جمالي و جلالي – بر حسب قابليت انسان در او جمع آمده است تا جايي كه هر يك از اعضاء و قواي او مظهر اسمي است‌. عقل او مظهر اسماء لطيفه است و نفس او مظهر اسماء قهريه‌. اين جامعيت عالم انساني نتيجه لطف ازلي خداوند بوده كه مشيت او از حيث اسماء تقاضاي آن داشته است كه كون جامعي چون آدم بيافريند و در اين آينه تمام نما جميع اسماء نيكوي خود را مشاهده كند‌. از همين روي‌، خداوند كه همه اشياء و اعيان ممكنات را با يك دست و به امر كلمه «كُنْ» آفريده بود، آدم را با دو دست خود خلق كرد ، چنانچه همه اسماء نيكويش را در ميان دو دست جمع نمود و صورت جامع آدم خداوند را كه مظهر همه اسماء اوست بوجود آورد.

مبحث اسماء از نظر صوفيه خاصه ابن‌عربي و اتباع او- با نظريه انسان‌شناسي عرفاني پيوندي استوار پيدا مي‌كند و جمع شئون صوري و معنوي انسان با معرفت اسماء ارتباط مي‌يابند تا جايي كه به گمان صوفيه اگر در آفرينش انسان جمع اسماء‌الحسني دخيل نمي‌بود و همه اسماء در انسان ظهور نمي‌يافت‌، نه تنها انسان خليفه نمي‌بود و از حيث علم و وی معرفت بر فرشتگان برتري نمي‌يافت بلكه همچون حيواني انسان‌نما مي بود‌.

انسان از آن روي كه جامع جميع اسماء‌الله است و خداوند او را بصورت خود آفريده است نسبت اسمايي او با پروردگارش نسبيتي جامع است و صورت انساني را بر اثر ظهور همه اسماء به دست آورده و با چنين صورتي و نسبتي است كه مستحق خليفه الهي گرديده و بار امانت الهي را كه به قولي چيزي جز اسماءالله نيست – بر عهده گرفته است‌. البته همه افراد نوع انسان شايستگي مرتبه خلافت و امامي ندارند‌، بلكه اين مرتبه امري بالقوه است كه تا فعليت نپذيرد مرتبه خلافت بالفعل حاصل نمي‌شود اما اينكه انسان چگونه مي‌تواند اين كيفيت را به فعل در آورد و نسبت اسمايي خود را با خالق تحقق بخشد و به مرتبه انسان خليفه دست يابد‌، نكته‌اي‌ست كه اساس و راه و روش صوفيه بوده است و بر پايه ميان اسماء الهي و سلوك عرفاني به سوي كمال پيوندي عميق ايجاد كرده‌اند‌.

اين ارتقا البته بر اثر كشش الهي و كوشش بنده در حوزه اسماء رخ مي‌نمايد‌. كشش الهي همان تجليات اسمائيه است‌. كه خداوند همواره از پس حجاب‌هاي اسماء خويش بر بنده افاضه مي‌كند و بنده به اندازه استعدادش از آن بهره مي‌برد‌. با تجلي اسمائي است كه بنده دگرگون مي‌گردد و با تجلي هر اسمي در او حالي و حالتي پديدار مي‌شود و نكته‌ايي بر او آشكار مي‌گردد.

گفتني است كه تجليات اسمائي در سلوك عرفاني و ارتقاء به مراتب كمال به ميزان معرفت عرفاني به اسماء الهي هر چند مثلا تجلي صفات رخ نمايد صوفي به معارف تفصيلي و وصول به مراتب كمال نايل نمي‌گردد‌. برخي صوفيان تخلق به جمع اسماء الهي را ممكن دانسته‌اند‌، اما بيشتر آنان تخلق به اسم الله را ناممكن و آن را اسم عَلَم و خاص ذات باري تعالي مي‌دانند گرچه بعضي تخلق به اسم رحمان را هم در وسع و طاقت بنده نمي‌دانند‌. پس از تخلق به اسماء‌الله مرحله كمال پيوند اسمائي مقدور مي‌گردد و آن مرحله تحقق است در اين مرحله است كه دل بنده عرش اسماء مي‌گردد و با آثار و احكام اسماء يار و همراه مي‌شود و مصاديق اسماء در عالم خلق از او – كه متحقق به اسماء شده است به ظهور مي‌رسد و گفتار و كردار او قائم مقام آثار اسماء الهي مي‌گردد.

بنده ايي كه به اسماء و صفات حق تخلق يافته و متحقق به آثار اسماء شده است‌، در وراي اسماء حقايق و مفاهيمي خاص مي‌يابد‌، چنانكه در پي اسم الله هيبت و كبريا و در وراي نام‌هاي رحمان و رحيم محبت مودت، عون و نصرت مشاهده مي‌نمايد و خود از آن مفاهيم و حقايق بهره مي‌برد و به درجه «انسان خليفه» مي‌رسد چنانچه اگر به حقيقت اسم رحمان تحقق يافت و حظ خود را از آن اسم برداشت متصف به همان اسم يعني «عبدالرحمان» مي‌شود و چون به حقيقت رحيم رسيد و از آن بهره‌مند شد به حقيقت همان اسم يعني «عبدالرحيم» مي‌گردد اينگونه «عبد»‌ها كساني‌اند كه به مرتبه انسان خليفه رسيده‌اند اينان تجليات اسمائي‌اند و به حقيقت اسمي كه بر آنها تجلي كرده است‌، متحقق شده‌اند و پيشواي آنان «عبدالله» ناميده مي‌شود كه حق تعالي با همه اسماء خود بر وي تجلي كرده و به همه اسماء تحقق يافته و او نبي اكرم(ص) است.

از همين روي نام عبدالله از روي حقيقت خاص اوست و از پس او به اقطاب – كه با تجليات و تكميل نسبت اسمائي از طريق تخلق و تحقق در زمره ورثه و اتباع اويند تعلق مي‌گيرد‌. بدين سان اسماء‌الله كه مثلث هستي‌شناسي‌، جهان‌شناسي و انسان‌شناسي عرفاني را نزد صوفيه ترسيم مي‌كند‌، همچون زينت و زيوري الهي است كه سالك بايد در سلوك عرفاني خود به آن آراسته گردد‌، آراء مربوط به اسماء‌الله هويت صوفيه را در جهان اسلام به رايج ترين نام خدا نزد آنان يعني «حق» پيوند زده است. اين نام جهان‌بيني عرفاني را – كه از حق و ما سواي حق، جز حق تعالي چيزي نمي‌طلبد – تبيين كرده و شناخت آن لازمه سلوك صوفيان شده است.
.

فهرست منابع :
القسم الهي
انشاء الدوائر
فصوص‌الحكم (محي‌الدين عربي)
اسماء و الصفات: احمد بيهقي

توضیح تصویر مطلب: آیه هُوَ اللَّـهُ الَّذِي لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ‌ الْمُتَكَبِّرُ‌ (حشر/23) / طراح: سینا افشار