Search
Close this search box.

صبح جمعه ۸-۳-۹۴ (من از بی‌نوایی نیم روی‌زرد، غم بی‌نوایان رخم زرد کرد) – خانم‌ها

04

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

من از بی‌نوایی نیم روی‌زرد / غـم بـی‌نوایان رُخـم زرد کـرد

گاهی آنقدر آلام زندگی در انسان زیاد می‌شود بخصوص باید فکر کند که این آلام از کجا آمده است. اگر از خودش آمده باشد باید آن مَثل که می‌گوید خودم کردم که لعنت بر خودم باد را بخواند و دیگر نکند. آلامی که یک قصور یا یک ضعف آدم را نشان می‌دهد جلوه کند خیلی اثر می‌کند. وظیفه‌ای که خداوند برای من مقدر کرده و سهم من این است که همیشه منتظر اخبار خوب، اخباری که حاکی از موّدت فقرا و دوستی فقرا با هم است بشنوم. البته در این مدت الحمدلله بطور کلی فقرا این را نشان دادند، الحمدلله. ولی آنجا که با من است و مسئول مستقیمش من هستم آنجا می‌بینم که شاید خیلی قصور من بوده یا هر چه هست. هر گونه ناراحتی و گرفتاری معنوی‌ای که از فقرا ببینم و بشنوم [ناراحت می‌شوم] به خصوص در مسائل خیلی طبیعی و بدیهی است. ان‌شاءالله خداوند خودش گفته‌ی ما را که باز هم نقل قول خودش است بشنود که می‌گوییم «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ» بفرماید لبیک، صراط مستقیم را نشانت می‌دهم ولی این صراط ان‌شاءالله به سوی بهشت باشد، نه شعبه‌ای از آن به سوی جهنم باشد. سعی کنیم در جهنم نباشیم ان‌شاءالله.

Tags