کلمه – آرش کیخسروی:
روز چهارشنبه (۳/۴/۹۴) رهبری و ریاست محترم قوه قضاییه طی سخنانی از انتقاد و ایجاد فضای نقد استقبال کرده، از منتقدین خواستند که با در نظر گرفتن جوانب امر و سختی های خاصی که مقامات اجرایی در عمل با آن مواجه هستند به نقد قدرت پرداخته و عملکرد مسوولین را به بوته پرسشگری کشانند.(نقل به مضمون)
ای کاش فرصتی فراهم می شد تا من هم می توانستم بعنوان یکی از افراد مردم آنچه را که در ذهن به آن می اندیشم بدون واسطه به مقامات اعم از اجرایی، قضایی و سایر مسئولان کشورمان منتقل کنم، اما افسوس که تا کنون دست کم من یکی از این اقبال برخوردار نبوده ام و اینک امیدوارم از هر طریقی که شده این چند خط به دست آن بزرگواران دست اندرکار برسد و اگرچه آرزویی نسبتا دست نیافتنی به نظر می رسد لکن در هفته ای که به نام قوه قضاییه نامگذاری گردیده به اقدام مثبت ایشان امید دارم.
و اما آنچه که می خواهم بگویم؛
سالهاست که چند تن از وکلای عزیز ایران به خاطر دفاع از حق در برابر قدرت و بیان بی پرده انتقادهایشان به آرای دادگاه ها، خصوصا عملکرد قضات سه شعبه دادگاه انقلاب اسلامی تهران (آقایان صلواتی، پیرعباسی و مقیسه)، برایشان پرونده سازی، سپس بناحق محاکمه و آنگاه ناباورانه به زندان محکوم شده اند. جمله ای بدین مضمون در جایی خواندم که می گفت” حتی زمانی که می گویم از من انتقاد کنید منتظر شنیدن مدح خود هستم”.
اگر فرمانروایان ما صرفا منتظر مداحی مداحانشان که ماشالله تعدادشان هم بسیار زیاد است نیستند کافی است برای یک بار دستور دهند که پرونده وکلای دربند و همچنین وکلایی که از زندان رها شدند را مورد رسیدگی مجدد قرار دهند. حداقل در یک مورد اطمینان دارم که این عزیزان صددرصد از اتهام وارده تبرئه خواهند شد و قضات صادر کننده این آرای ناعادلانه می باید خود پاسخگوی سوءاستفاده شان از قدرت بوده ، بر صندلی متهم نشسته و قانون درباره ایشان این بار عادلانه حکم فرما باشد گرچه این اطمینان را هم دارم که همکاران ما در این فرض از حق خود گذشت خواهند نمود.
آری؛ “فرصت ها بمانند ابر می گذرند” ، قدر این فرصت ها را باید دانست ، تاریخ مماشات ندارد .آنگونه که ما به قضاوت پیشینیان نشسته ایم و از رفتارهای مستبدانه ایشان که مانع از رشد و پیشرفت کشور و ملت شده است دلخونیم، آیندگان به قضاوت امروز ما خواهند نشست. اینکه ما منتقد را از تریبون های سراسری به بی سوادی محکوم کنیم و به وی بگوییم که تو تمام قانون اساسی را نخوانده ای بی انصافی محض است. جناب لاریجانی من تمام قانون اساسی و خصوصا فصل حقوق ملت را خوانده ام و این آرای ناعادلانه و ظالمانه را برخلاف نص صریح اصول متعدد قانون اساسی می دانم. اوضاع نابسامان قوه قضاییه و کشور با گفتار و خطابه اصلاح نخواهد شد ، اگرچه حضرتعالی به هنگام تصدی این مسوولیت خطیر، سابقه قضاوت ، وکالت و مدیریت در سطح کلان کشور را نداشتید اما به هر روی در این چند سال با ظرایف امور آشنا شده اید و اکنون فرصت آن است تا برای تغییر جریانی که قوه قضاییه ایران را به سرازیری انحطاط می کشاند با شجاعت و درایت لازم اقدام بفرمایید. شما می توانید از توان تمام فرزندان ملت حتی آنهایی که منقد شما بزرگواران هستند برای پویایی هرچه بیشتر قوه قضاییه بهره ببرید و به تعارفات واهی بسنده نکنید.
بیایید انگ زدن را کنار بگذاریم و از این دور بی پایان نکوهش خارج شویم. بیایید مسیر را برای گفت و گوی سازنده ، رقابت سالم و انتقاد راهگشا باز نماییم .راهی که درحال حاضر قوه محترم قضاییه در حال طی کردن است ما را به جایی نخواهد رساند. شعارهای پرطمطراق قوه را در این روزهایی که به نام آن قوه نامگذاری شده، بر دیوارهای شهر می بینیم، اما قضاوت مردم بگونه ای دیگریست!
آری تاریخ مماشات ندارد. آنچه که در درون قوه قضاییه می گذرد شایسته ملت بزرگ ایران با این فرهنگ درخشان و تمدن عظیم نیست، لکن تعارفات و در برخی مواقع تخریب های سیاسی از یکطرف و نگاه سرکوبگرایانه از طرف دیگر مانع از آن شده که واقعیت های ناخوشایند دادگستری ایران آنگونه که شایسته و بایسته است بیان و راه حل های برون رفت از این وضعیت نابسامان مطرح شود. سخن بسیار است اما چون امید دارم این چند خط به دست حاکمان کشورمان برسد، به این مختصر بسنده می کنم و می گویم:
خواهش می کنم در هفته قوه قضاییه و در ماه مبارک رمضان از فرصت استفاده کرده و آن هموطنان عزیزی را که صرفا بخاطر بیان نقدها و باورهایشان به بند و حصر کشانیده شده اند ، آزاد کنید.
امیدوارم از گفته من رنجیده خاطر نشده باشید.
با سپاس – پاینده ایران
چهارم تیر هزار و سیصد و نود و چهار- تهران
منبع: کلمه