ترجمهی حضرت آقای حاج سلطانحسین تابنده «رضاعلیشاه»
این سوره در مکه فرود آمده و بعضی هم در مدینه گفتهاند. شش آیه است. [۱]
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ *تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ»
بهدرستیکه ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم. چه چیز تو را آگاه کرد که شب قدر چیست. شب قدر از هزار ماه بهتر است، در آن شب فرشتگان و روح به اذن خدای خود برای هرکاری که مقدر شده فرود میآیند. این شب سلامتی است تا هنگام دمیدن صبح و روشنی سحرگاهی.
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ یعنی ما قرآن را نازل کردیم، تصریح بدان نفرمود و با ضمیر که معنی ابهام را دارد ذکر کرد از نظر تعظیم و احترام آن یعنی او محتاج تعیین نیست و بدون تعیین معین است همانطور که نسبت انزال به ضمیر متکلم برای تفخیم و تعظیم آن است که میفرماید ما خودمان آن را فرو فرستادیم.
قرآن مجید بهصورت فعلی خود در شب قدری که سینهی بیکینه محمد(ص) است نازل شد و در شب قدری که عبارت از نقوش و وجود مکتوبی و همچنین وجود ملفوظی آن است که معانی و حقائق در زیر آن پنهان است فرود آمده است.
بدان که عوالم مختلفهی وجود که در طول یکدیگر واقع میباشند به اعتبار اختلاف بقای آنها و همچنین هریک از مراتب انسانیت در قوس نزول و به اعتبار دور شدن آنها از حقیقت مطلقه شب و در قوس صعود از نظر رو آوردن به مقام حق مطلق روز نامیده میشوند زیرا در قوس صعود از تاریکیهای مراتب و عوالم دور از حقیقت بیرون آمده و رو به سوی انوار مراتب عالیه میروند و در قوس نزول برعکس از انوار مراتب عالیه خارج شده و به تاریکیهای مراتب نازله وارد میگردند همانطور که به اعتبار سرعت و بطوء گذشتن سالکین و کسانی که بدان عالم میرسند و از آن عبور میکنند به ساعات و روز و ماه و سال تعبیر میشوند.
و نیز بدان که مراتب عالیه همه شبهای قدر میباشند که صاحب قدر و مقام هستند و امور عوالم نازله در آنها نیز تقدیر میشود و در عالم مثال اندازه و مقدار و روزیها و مرگها و آنچه سود و زیان برای همهی اشیاء عالم ماده میباشد تعیین و تقدیر میشود و همچنین است وجود انسان که مراتب مختلفه او این حالات را دارند و شبهای عالم طبیعت عموماً مظاهر شبهای مراتب عالیه و عوالم بالا میباشند زیرا آن شبها حکم روح را برای شبهای عالم طبع دارند و تشخص و بقای آنها به آن لیالی عالیه است. ولی در عین حال بعضی از آن شبها دارای خصوصیتی میباشند که ظهور اثرات شبهای قدر عوالم عالیه بهواسطهی آن خصوصیت در آنها بیشتر از شبهای دیگر است. ازین رو اخبار درین باب به اختلاف و به طریق ابهام و شک رسیده که شب قدر شب نیمهی شعبان یا نوزدهم یا بیست و یکم یا بیست و سوم یا بیست و هفتم یا شب آخر رمضان یا غیر آنها از شبها است.
ولی عالم طبع از نظر مادیت و دور بودن کامل از عالم نور و همچنین عالم جن و شیاطین با مراتب متفاوته آن شب قدر نیستند بلکه این دو عالم مربوط به بنی امیه و نهایت دوری از حق دارند از اینرو شب قدر در آنها وجود ندارد و ماههایی که به بنی امیه نسبت داده شده و نامی از شب قدر در آنها نیست کنایه از مراتب این دو عالم میباشند.
وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ذکر دو استفهام برای تفخیم و بزرگ شمردن شب قدر است و چون بیان حقیقت شب قدر ممکن نیست ازین رو به بیان و تحدید آن در جواب نپرداخت و فرمود شب قدر از هزار ماهی که در آنها شب قدر نباشد بهتر است. در اخبار بسیاری از روات شیعه و طرق خاصه رسیده که پیغمبر در خواب دید بنی امیه بعد از او بر منبرش بالا میروند و مردم را از راه دور نموده به قهقری برمیگردانند چون بیدار شد خیلی محزون و اندوهگین گردید جبرئیل بر او نازل شد و پرسید چرا محزون هستی حضرت خواب خود را فرمود جبرئیل عرض کرد به خدا سوگند که من از آن اطلاع ندارم سپس به آسمان بالا رفت و مدتی نگذشت که چند آیه برای مأنوس شدن حضرت آورد که این آیات « أَفَرَأَيْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ * ثُمَّ جَاءهُم مَّا كَانُوا يُوعَدُونَ * مَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يُمَتَّعُونَ »(شعراء/۲۰۷ تا ۲۰۵) یعنی آیا نظر میکنی که ما آنها را به چند سال بهرهمند کنیم سپس عذابی که برای آنها وعده داده شده میآید و وسائل راحتی و آسایش که درین دنیا داشتند از آن عذاب جلوگیری نخواهد کرد. و این سوره [۲] نیز در آن هنگام نازل شد که خداوند شب قدر را برای پیغمبر خود بهتر از هزار ماه سلطنت بنی امیه قرار داد. روایت شده که نزد پیغمبر گفته شد که مردی از بنی اسرائیل هزار ماه بر شانهی خود سلاح جنگ در راه خدا حمل کرد پیغمبر را خیلی خوش آمد و آرزو کرد که در امت او نیز چنین شخصی باشد و به درگاه خدا عرض کرد خدایا تو امت مرا کمعمرترین و کمعملترین امتها قرار دادهای بعدا خداوند شب قدر را به حضرت عطا کرد و فرمود شب قدر برای تو و برای امت تو پس از تو تا روز قیامت در هر رمضان بهتر است از هزار ماهی که آن شخص اسرائیلی سلاح در راه خدا برداشت.
تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ تنزل به معنی پائین آمدن به کندی و نرمی است و در سورهی بنی اسرائیل بیان روح را که از همه فرشتگان بالاتر و رب النوع انسان میباشد مذکور داشتهایم: میفرماید فرشته و روح در آن شب قدر به اذن خداوند یعنی به علم و با اجازهی او برای هر چیزی که در آن شب مقدر گردیده فرود میآیند. بعضی قرائت نمودهاند من کل امرء که آخر آن همزه داشته باشد یعنی برای خاطر هر انسانی از جهت خیر یا شر او. و بعضی گفتهاند مِن کُل اَمر متعلق است به جمله بعد از آن که سَلام هِیَ باشد ولی به ظاهر اینطور به نظر میرسد که متعلق به تنزل باشد و آن مناسبتر نیز میباشد.
سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ یعنی آن شب سلامتی است از هر بدی و هر آفتی یا اینکه تحیت است به طریق مجاز و تقدیر فعل چنان که از حضرت سجاد علیهالسلام رسیده که فرمود خداوند میفرماید: «سلم عليك يا محمد ملائكتی و روحی سلامی من اول مايهبطون الی مطلع الفجر» یعنی میرساند به تو ای محمد فرشتگان من و روح من سلام مرا از نخستین هنگامی که فرود میآیند تا هنگام دمیدن سپیدهی صبح.
قمی در تفسیر خود گفته است تحیت است که امام بدان تحیت میشود تا طلوع فجر. و در خبری رسیده که علامت شب قدر آن است که خوشبو است و اگر هنگام سردی باشد گرم میشود و اگر در گرمی باشد سرد میشود و در خبر رسیده که فرمود نه گرم است نه سرد بلکه معتدل است و خورشید در بامداد آن که طالع میشود شعاع زننده ندارد.
—————————–
[۱] ) این سوره در مکه پس از سوره عبس نازل شده و بعضی هم گفتهاند درمدینه در اواخر که بنی امیه اسلام آورده بودند نازل گردید.
[۲] ) بعضی گفتهاند پیغمبر خواب دید که چهارده میمون بر منبر او بالا رفتند بیدار که شد خیلی محزون گردید جبرئیل نازل شد و آن را به چهارده نفر خلفای بنی امیه تعبیر نمود و این سوره را از طرف خداوند آورد و مژده دادن شب قدر را به وجود مقدس فاطمه زهرا هم تفسیر کردهاند.