کيهانيان اينگونه مي پسندند که دولتي سرکار آيد که بدون ايستادگي منطقي بر مواضع خود،با هر چراغ سبزي به حرکت درآيند و هيچ نيانديشند که چرا غرب و آمريکا با دولت خاتمي بر سر سازش نيامد.
سايت باران، متعلق به بنياد باران كه حلقه اوليه ياران خاتمي را شامل مي شود و مرتضي حاجي مديرعاملي آن را برعهده دارد، امروز در يادداشتي با عنوان (رد صلاحيت به سبک کيهان!-اين همه سراسيمگي چرا؟) به سرمقاله روز دوشنبه حسين شريعتمداري در روزنامه كيهان پاسخ گفت.
به گزارش دسترنج، متن كامل اين پاسخ در پي مي آيد:
روزنامه کيهان در "يادداشت روز" شماره امروز خود به قلم مدير مسوولش به نقل از اخبار موثق مدعي نگراني سيد محمد خاتمي از رد صلاحيت از سوي شوراي نگهبان در صورت کانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري شده و استدلال کرده:«اين نگراني از آنجا ناشي مي شود که متأسفانه برخي از عملکردها و مواضع آقاي خاتمي مخصوصاً بعد از پايان دوره رياست جمهوري ايشان و در سفر به آمريکا و چند کشور اروپايي، با مباني تعريف شده انقلاب و نظام و در پاره اي از موارد با آموزه هاي صريح اسلام مغايرت آشکار داشته است و اين موارد از نگاه قانون مي تواند رد صلاحيت ايشان براي نشستن بر کرسي رياست جمهوري را درپي داشته باشد و گفتني است که مطابق قوانين جاري افراد زيادي با کمتر از اين موارد رد صلاحيت شده و مي شوند.»
اينکه روزنامه فخيمه کيهان با وجوديکه خاتمي تصميمي براي ورود به عرصه انتخابات رياست جمهوري نگرفته،چنين آشفته خاطر شده و دست به دامن"اخبار موثق"شده ناشي از همان بيماري "خاتمي هراسي"است که به هر ترفندي مي خواهد خاتمي را از ورود به عرصه انتخابات رياست جمهوري بازدارد و اين بار هم رئيس جمهور پيشين را تهديد به رد صلاحيت کرده است.عجب اينکه کيهانيان که چند سالي است دور سفره پهن حاکميت اصولگرايان نشسته اند و سور پايان اقبال مردم به اصلاح طلبي را گرفته اند، از هول "خاتمي هراسي" به چنين جوسازي هايي روي آورده اند.
اما بر اين منطق سست بنياد کيهانيان، يادآوري نکاتي بايد و آن اينکه در دوره اي که چراغ سبز آمريکا به اصولگرايان چنين اهالي کيهان را ذوق زده کرده و آمريکاستيزي پرآوازه شان چنين رنگ باخته،بايد هم خاتمي را به خاطر عملکردها و مواضعش در سفر به آمريکا و چند کشور اروپايي مستحق رد صلاحيت بدانند.اين خاتمي بود که درخواست جيمي کارتر رئيس جمهور اسبق آمريکا را براي ديدار در ايالات متحده بي پاسخ گذاشت،وگرنه اگر چنين درخواستي به هم مسلکان اصولگراي کيهان داده مي شد،چرا که نبايد ملاقات مي کردند؟! شاهدش درخواست هاي مکرر رئيس جمهور محبوب کيهان براي مناظره تلويزيوني(بخواندي مفاهمه) با جورج بوش همتاي آمريکايي اش است که پس از مکاتبه بي پاسخ با وي،بي جواب مانده و حال روي درخواستشان را به نامزدهاي رياست جمهوري آمريکا گردانده اند و آقاي احمدي نژاد خبر از ديدار با يکي از کانديداهاي آمريکايي داده است.حال اگر چنين حرفي را خاتمي مي زد و همزمان اظهارات معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مبني بر "دوستي با مردم اسرائيل" منتشر مي شد،مسلم است که کيهان چه ها مي نوشت که ننوشت!
البته کيهانيان اينگونه مي پسندند که دولتي سرکار آيد که بدون ايستادگي منطقي بر مواضع خود،با هر چراغ سبزي به حرکت درآيند و هيچ نيانديشند که چرا غرب و آمريکا با دولت خاتمي بر سر سازش نيامد؛ که کنار آمدن با دولت هاي مردم گرا و منطق مدار به مراتب سخت تر است و دولت خاتمي بحق که لايق چنين سازشي نبود!اين به معني نفي گام هاي مثبت صورت گرفته براي رفع تنش با آمريکا نيست که قاطبه اصلاح طلبان با نظرداشت به منافع ملي خواهان آنند،اما قطعا نشان مي دهد که کدام طيف و جريان سياسي براي سازش مناسبتر است!
از ياد نرفته خبرسازي ها و جوسازي هاي کيهان در بهار سال 1376 و وقتي نام خاتمي بر تارک انتخابات رياست جمهوري نشست و گرچه کيهان پيشاپيش سرخوش از پيروزي رقيب خاتمي بود،اما از هيچ مرحمتي دريغ نکرد که با بزرگنمايي و معرفي بلندبالاي ضد انقلابيون،آنان را بر نام خاتمي بچسباند که البته وصله ناجور بود و مردم در دوم خرداد پاسخ اين رفتار کيهان و هم مرامانشان را دادند که در جاي خود قابل بازخواني است. ولي اينکه در دوره مهرورزي، کيهان چنين به تکاپو افتاده و آسيمه سر به اين ترفندها متوسل شده، مگر نه اينکه نشان مي دهد هنوز از خاتمي در وحشت است.
منبع: سایت دسترنج