تمامی این اسامی حکایت از یک جشن بزرگ در میانههای فصل تابستان در ایران باستان را دارند.
تموز در تقویم کهن ایرانی گرمترین ماه سال است. «چلهٔ بزرگ» یکی از جشنهای ایرانی بوده که امروزه فراموش شده است اما در جنوب خراسان طولانیترین روز سال را هنوز هم گرامی میدارند اما نه با آن اهمیتی که برای شب چلهٔ زمستان یا یلدا قائل هستند. چهل یا چلهٔ تموز حدوداً از اول تیرماه شروع میشده و تا دهم مردادماه ادامه مییافته. معمولاً شروع این چهل روز با طولانیترین روز سال شروع میشود.
این آیین که چلهٔ تابسان هم به آن میگویند پس از اسلام در زمان دیلمیان که خود را وارث حکومتهایی مانند اشکانیان و ساسانیان و هخامنشیان میدانستند رونق گرفت و به نام نوروز بل میان مردم رواج پیدا کرد.
زمان این اقدام مبدأ جدید سالشماری دیلمی شد که این مبدأ دقیقاً برابر است با روز دوشنبه هرمزد روز اولین روز از سال پنج هزار و ۴۵۴ باستانی یزدگردی قدیم و ۷۱ هزار و ۸۲ روز پیش از مبدأ هجری شمسی است.
مراسم آغاز سال جدید نوروز بل بهطور متغیر وابسته به محل برگزاری و نحوهٔ قرار دادن پنج روز کبیسه بین سیزدهم تا هفدهم مردادماه برگزار میشود.
جشن نوروز بل از قبل از اسلام بوده است. این آیین از دیلمان آغاز شده و تا پای کوه دماوند امتداد دارد و به آن در استان گیلان سال دیلمی میگویند و با اختلاف ۱۲ روز در استان مازندران نیز برگزار میشود و در آن ناحیه به تحویل سال طبری معروف است.
از زمانهای قدیم معتقد بودند که برافروختن آتش در نوروز بل موجب کاهش برف و سرما در زمستان میشود در اجرای این مراسم زیباترین لباسهای خود را میپوشیدند و پس از برافروختن آتش، سال نو را به یکدیگر تبریک میگفتند.
قدیم در این فصل کشاورزان توان پرداخت باج و خراج را داشته و میتوانستند با فروش محصول خود زندگیشان را سامان دهند و از همین رو سال نوی خود را در این زمان برگزار میکردند.
در این جشن ۱۰ مرد با کلاه و شولای گالشی به میدان میآیند و دورتادور آتش میچرخند و نوازندههای محلی موسیقی را با شدت و شور مینوازند.
خورشید که در حال غروب باشد و زمان روشن کردن آتش فرامیرسد و هیزمهای آغشته به نفت که شعلهور میشوند، مردم به آن نزدیک میشوند و همه با هم این شعر را میخوانند:
گروم گروم گروم بل با صدای پرهیبت سوختن هیزم و برکشیدن شعله
نوروز ما و نوروز بل نوروز ماه و شعله آتش نوروزی
نو سال ببی، سال سوسال تازه باشد و سال روشنائی
نو بدی خؤنه واشو تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و بابرکت
پس از شعرخوانی همگی سال نو را به هم تبریک میگفتند.
گالشان لباسهای کهنه خود شامل نمد، شولا و دیگر اضافاتی را که نمیخواستند برای سال بعد استفاده کنند در آتش میسوزاندند و بهنوعی هم آتش را وسیله خبررسانی و هم جزء مقدسات چهارگانهٔ آفرینش میدانستند و در کنار آتش به ستایش اهورامزدا میپرداختند و از او برای سال جدید طلب خیر، نیکی و برکت میکردند.
بنا به روایتی دیگر فلسفهٔ آیین نوروز بل را ” آئین خراجی” دانستهاند به این معنا در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و فندق را به بازار عرضه میکردند و از گوسفندان خود شیر و دیگر محصولات لبنی را به دست میآوردند وقت آن میرسید تا اجاره، خراج یا مالیات خود را به ارباب یا فئودال بپردازند و سهم خود را برداشت کنند.
برای سپاسگزاری از اهورامزدا در نوروز بل دور یکدیگر جمع میشدند و به شکرانه نعمت آتش روشن میکردند و سال جدید “خراجی” را به یکدیگر تبریک میگفتند.
این آیین در هر منطقه ایران به شکل خاص خودش برگزار میشود.
با توجه به برداشت محصول.. رویش گل … و وقت فراغت (تعطیلات تابستانی باستانی)
خراسان یکی از جاهایی است که جشن چلهٔ تموز هنوز در آن کم و بیش وجود دارد. در تقویم محلی بیرجند«چلهٔ بزرگ» تابستان از اول تیرماه شروع میشود و تا دهم مردادماه ادامه مییابد و «چلهٔ خرد» تابستان از دهم مرداد شروع و تا سیام این ماه ادامه دارد. از اول دیماه تا دهم بهمنماه را «چله کلو»، از دهم بهمنماه تا آخر این ماه را «چله خرد» میگویند. شعر معروف خراسانی
نه از شو مو منالم نه که از روز – نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا – که آسونی د بعد سختی میه هنوز
نه از شب من گله و ناله دارم و نه از روز- نه از یلدا و نه از تموز. در قدیم روزهای بعد از نوروز را به دو چهل تقسیم میکردند چل روز اول که چلهٔ معتدل است و چل روز بعد که روزهای گرما است بعد از چلهٔ دوم چله تموز شروع میشود. که داغترین روزهای سال است.
سعدی
عمر برَف است و آفتاب تموز (تیر)
اندکی ماند و خواجه غَرّه هنوز (غره یعنی خودخواه و مغرور)
ای تهیدست رفته در بازار
ترسمت پُر نیاوری دستار (سعدی)
یار ناپایدار دوست مدار دوستی را نشاید این غدّار نیک و بد چون همی بباید مرُد خُنُک آنکس که گوی نیکی برُد – برگ عیشی به گور خویش فرست کس نیارد ز پس ز پیش فرست عمر برَف است و آفتاب تموز اندکی ماند و خواجه غَرّه هنوز ای تهیدست رفته در بازار ترسمت پُر نیاوری دستار – هر که مزروع خود بخورد به خوید. خوشه نارس گندم و جو – وقت خرمنش خوشه باید چید.
امروزه نیز زرتشتیان در ۱۲ تا ۱۶ امردادماه بهگونهای دیگر به اجرای این جشن میپردازند و همه در یزد به زیارتگاه پیر نارکی میروند و با سرود و نیایش اهورامزدا را به فردید دادن مهر و نعمت و زندگی میستایند و سرودهایی از اوستا را زمزمه کرده و به نیایش اهورامزدا (دانای هستیبخش) خداوند یگانه میپردازند.
آتش نیایش نیایشی که در جشن سده و نوروز بل خوانده میشده است:
نِمَ. سِ. تِه. آتَرش. مزداوُ. اَهورَهِ. هوذاوُ. مَزیشتَ. یَزَتَ…
خشنَئوترَ. اهورَهِ. مزداوُ … اشم وهو
فرَوَرانِه. مَزدَیَسنوُ. زَرَتوشتریش. ویدَئِوُ. اَهورَ. تکَئِشوُ…
تَوَ. آتَرش. پوترَ. اهورَهِ .مَزداوُ… خشنَئوترَ. یَسنائیچَ. وَهمائیچَ. خشنَئوترائیچَ. فرَسَستَ یَئِچَ… اشم وهو
Nema se te ātarš mazdå ahurahe huźå mazišta yazata,
xšnaoθra ahurahe mazdå ašem vohu….
fravarāne mazdayasno zaraθuštriš vidaevo ahura-tkaešo,
Tava ātarš puθra ahurahe mazdå. xšnaoθra yasnāiča vahmāiča xšnaoθrāiča frasastayaêča… ašem vohu….
درود بر تو ای آتش
ای برترین آفریدۀ سزاوار ستایش اهورا مزدا
به خشنودی اهورا مزدا
برمیگزینم که مزدا پرست زرتشتی باشم و خدایان پنداری را زدوده، تنها به اهورا باور داشته باشم.
به تو ای آتش! ای پرتو اهورامزدا! خشنودی
و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد
جشن نیلوفر
جشن نیلوفر به چلهٔ تموز ارتباط دارد. به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه زمان جشن نیلوفر ششم تیرماه (خردادروز از تیرماه)است. با توجه به شواهد دیگر به نظر میرسد که گل نیلوفر از نظر باورهای مردمی با خورشید و احیاناً با میترا/ مهر در پیوند بوده باشد. زمان شکوفایی سالانهٔ گل نیلوفر (نیلوفر صحرایی و باغی) و نیز زمان شکوفایی روزانهٔ آن با خورشید هماهنگ است. زمان گلدهی آن در چلهٔ تموز(طولانیترین روز) و در ایام عمودیترین تابشهای خورشید و زمان شکوفایی روزانه گل نیلوفر نیز همراه با سپیده و طلوع خورشید است و هر روز همراه با بردمیدن خورشید شکوفا میشود. این ویژگیها موجب شده بوده که نیلوفر و خورشید را از یک خاستگاه و در پیوند با یکدیگر به شمار آورند و گرامیداشت نیلوفر را گرامیداشت خورشید بدانند. خورشید پرستی از اولین ادیان بشری است و در دوران میترایی بهصورت پر و بال یافته و گسترده در رسمهای ایرانی نفوذ کرده است.
هم اکنون این جشن در روز دهم مردادماه ( آبان روز ماه امرتات ) در بعضی از مناطق ایران نظیر قسمتهای جنوبی استان خراسان و سمنان و یزد برگزار میگردد. در این روز نیز بهسان دیگر جشنهای ایرانی به رقص و پایکوبی پرداخته و از میوههای فصل تناول نموده.
تهیه توسط وبسایت مجذوبان نور