امروز چهارشنبه مصادف است با صدور فرمان مشروطیت، در همین راستا سایت مجذوبان نور مقالهای از آقای حسین عبدلی یکی از شاگردان دکتر باستانی پاریزی با عنوان (در آرزوی آزادی ؛ نگاهی به کتاب تلاش آزادی ) که در گروه کوچه باغ پاريز منتشر شده را باز نشر مینماید.
کتاب تلاش آزادی نوشتهٔ محمدابراهیم باستانی پاریزی. در این کتاب, مؤلف کوشیده است در خلال شرح زندگی ‘حسن پیرنیا مشیرالدوله’ ـ یکی از دولتمردان عصر مشروطیت ـ در حقیقت پنجاه سال تلاش ملت ایران برای دریافت آزادی و مشروطیت را بازگو نماید. …’این شرح احوال بهانهای بود برای بررسی سی چهل سال از تاریخ معاصر ایران…. اما حسن پیرنیا, مشیرالدوله بعدی و برادرش حسین مؤتمن الملک, بچههایی هستند که با پدر اختلاف سلیقه دارند, قائل به آزادی هستند, زبان خارجه میدانند, دنیا را دیدهاند, با قانون سر و کار دارند… و بالاخره تا آن جا پیش میروند که لفظ کنتی توسیون را در مورد قانون اساسی به کار میبرند و فرمان مشروطه را برای متحصنین و در حضور جمع به صدای بلند میخوانند و در واقع فرمان مشروطه از دهان بچههای صدر اعظم استبداد [نصرالله خان مشیرالدوله] خارج میشود و در جامعه پراکنده میشود’… این کتاب با تصاویر رجال سیاسی دوره مشروطه همراه است.
کتاب تلاش آزادی یکی از پر تیراژترین کتب استاد باستانی پاریزی است. این کتاب که در ابتدا با عنوان «مشیرالدوله» منتشر گردید به شرح حال و زندگی سیاسی – اجتماعی «میرزا حسن خان مشیرالدوله» و تلاشهای او در استقرار نظام مشروطه در ایران اختصاص یافته است.
استاد باستانی دربارۀ شکلگیری این کتاب، در مقدمۀ چاپ دوم آن که در سال ۱۳۴۷تحت عنوان «تلاش آزادی» تجدید چاپ گردید مینویسد: «شرح حال مشیرالدوله در مهرماه ۱۳۴۱ش/ اکتبر۱۹۶۲م چاپ شد و علت آن بود که به سبب تجدید چاپ ایرانِ باستانِ مشیرالدوله، من به استخراج اعلام این کتاب دو هزار و هفتصد صفحهای پرداختم و این کار یک سال عمر مرا گرفته بود، ناشر محترم ابراهیم رمضانی از من خواست که چندصفحهای شرح حال مشیرالدوله را نیز بنگارم که در اول کتاب چاپ شود. من با کمال علاقه شروع کردم و ضمن نگارش شرح احوال این مرد بزرگ متوجه شدم که کار از یک صفحه و دو صفحه بیرون است، او بیست سالِ تمام در پرهیجانترین دورانِ تاریخِ ایران، در کلیۀ امور، ذی دخل و ذی نفوذ بوده و رکن اشدّ و ناب احد به حساب میآمده، علاوه بر آن برای کتاب ۲۷۰۰صفحهای که نمیشود مقدمۀ ده پانزده صفحهای نوشت! به هر حال آن شرح حال در ۱۴۴صفحه بهعنوان مقدمۀ ایران باستان و همچنین جداگانه به چاپ رسید.[۱]»
در سال ۱۳۴۴ که کتاب «مشیرالدوله» منتشر شد، مرکز کمیسیون یونسکو در پاریس تصویب نمود تا به کتب مفیدی که در کشورهای عضو آن سازمان چاپ میشود، جوایزی تعلق گیرد. بدین منظور کتاب مشیرالدوله بهعنوان کاندیدای دریافت جایزه معرفی گردید و نویسنده، جایزۀ خود را از دست رئیس کمیسیون ملی یونسکو در ایران، علیاصغر حکمت، دریافت نمود.
با نایاب شدن نسخههای کتاب، باستانی به پیشنهاد کاوه دهگان، با افزودن مطالبی از اوضاع اجتماعی دورۀ حیات مشیرالدوله به متن قبلی، «تلاش آزادی» را آفرید. وی دربارۀ عنوان جدید کتابش مینویسد: «چون این دورانِ پنجاه ساله، یا دورانِ تلاشِ ملتِ ایران برای دریافت آزادی و مشروطیت بوده است، و یا دورانِ تلاشِ آزادی و مشروطیت برای نجاتِ خود، از این جهت کتاب را به نام «تلاش آزادی» عنوان دادم.[۲]»
باستانی مانند بسیاری از مورّخین معتقد است که زمان، مکان و انسان، اضلاع سه گانۀ مثلث تاریخ را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر؛ تاریخ دارای سه بُعد زمان، مکان و انسان میباشد و همهٔ حوادث تاریخی در زمان و مکانی مشخص روی داده و انسانها در ایجاد و پیدایش آن رویدادها دخیل بودهاند. بر این اساس و بر حسب اینکه کدامیک از این مؤلفههای سهگانه از نگاه مورخ دارای اهمیت باشد، کتب تاریخی انتظام یافتهاند. برخی از مورخین بر مبنای سالشمار و توالی تاریخی و بعضی از منظر جغرافیای تاریخی به تنظیم آثار خویش پرداختهاند. در این میان عدهای نیز به تأثیر عوامل انسانی در تکوین حوادث تاریخی توجه بیشتری کردهاند و به نگارش شرح احوال رجال پرداختهاند. باستانی در مقدمۀ چاپ ششم این کتاب مینویسد: «مخلص به دلیل اینکه مثل بعضیها، نقش شخصیتها را در تاریخ بهعنوان یک تصادف تلقی نمیکنم، بالنتیجه لابد از جنس کسانی هستم که گمان میکنند هر شخصیتی، ولو آنکه در اثر عوامل و مقتضیاتِ زمان و مکان به وجود آمده باشد، از آن ساعت که وارد صحنۀ تاریخ میشود، دیگر صاحب اثر و صاحب نفوذ و صاحب نفَس است».
باستانی در تلاش آزادی، ضمن بیان وقایع مرتبط با جنبش مشروطیت، به تشریح زمینههای آن و تأثیر عمیق این انقلاب بر شئون مختلف اجتماعی ایرانیان پرداخته، این حادثۀ مهم را مقدمۀ بسیاری از دگرگونیها و تحولات بعدی برمیشمارد.
وی در آثار خود، بیآنکه از مطلب اصلی دور افتد، به نکات مهمی از پیش و پس حادثه اشاره میکند و برای گیرایی بیشتر و جلب مخاطب در خلال مطالب عنوان شده از آیات، روایات، اشعار و ضربالمثلها، استفادهٔ بجا و شایسته مینماید و البته همواره و به هر بهانهای، ذکری هم از زادگاه خود مینماید؛ که این اثر هم از دیگر آثار او مستثنی نیست.
استاد باستانی بر چاپ زندگینامۀ بزرگان تأکید فراوان داشت. خود در این باره میگوید: «علت اصرار من در تجدید چاپ شرح احوال امثال مشیرالدوله یکی هم این است که حقشناسی از شخصیتها در جامعه، زمینۀ پرورش رجال بعدی را فراهم میسازد.