از ورود عکاسی به ایران تا ابتدای دههٔ ۳۰ قریب به ۱۰۰ سال از عمر عکاسی گذشته بود. عکاسی در ابتدا همچون دیگر مظاهر تجدد بیشتر ابزاری تفنّنی بود در دست شاهان و شاهزادگان قاجار. با انقلاب مشروطه و دایر شدن تدریجی عکاسخانهها در شهر، عکس و عکاسی جنبهای مردمی در ثبت و تبلیغ انقلاب یافت.
عکاسی، در دوران مدرنیزاسیون رضاشاهی، توسعهٔ آمرانه او را تبلیغ می کرد و از سوی دیگر با پدیدهٔ نوظهور برگههای شناسایی و نیاز به عکس چهرهٔ افراد بر روی این اوراق، عکاسخانههای بیشتری دایر شد.
گسترش عکاسخانه ها در کنار ساده تر شدن استفاده از ابزار عکسبرداری، بر سرعت عمومیت یافتن عکاسی در جامعه و رسوخ هر چه بیشتر آن در بین طبقات اجتماعی افزود.
در سال های پس از جنگ جهانی دوم و با توسعهٔ روزنامهنگاری آزاد، عکاسی مطبوعاتی توسعهٔ شایانی یافت و تصاویر عکاسی در مقیاس وسیعتر و موضوعات متنوعتری منتشر شد. اما با تمام اینها نشانهای از نمایش عکس به عنوان اثر هنری در این صد سال مشاهده نمیشود. تنها در اوایل دههٔ سی است که نسل جدیدی از عکاسان با برپایی نمایشگاههای گروهی عکاسی پدید میآیند، عکاسانی که سعی میکردند عکسهایشان تنها بر پایهٔ الگوهای مطبوعاتی و عکاسخانهای استوار نباشد. بروز چنین نمایشگاههایی را نمیتوان صرفاً رویدادهایی از سر اتفاق قلمداد کرد.
موج تجددگرایی در دهههای پیشین که اینک با ظهور و رشد سریع کلانشهر تهران همسو شده بود، عکاسان با ذوق و آماتوری را پدید آورد که عکسهایشان را به مثابهٔ آثار هنری در نمایشگاهها و مجلات به نمایش میگذاشتند.
برگرفته از گروه عکس خبری در تلگرام