حمیدرضا مرادی، فعال حقوق دراويش كه اخیراً از زندان آزاد شده است، در صفحهٔ شخصیاش در فیسبوک، متنی را برای مادر شهید وحید بنانی در چهارمین سالگرد شهادت فرزندش، منتشر کرده است که متن کامل آن بدین شرح میباشد:
خواهر بزرگوارم
در سالگرد شهادت فرزند سربلندت چه مىتوانم بگويم كه آرامشى باشد بر زخم دلت! هر چند رفتنش آزمون ايمان و غريو طلب يار بود اما چگونه رفتنش نِشترى بود در قلب من و دوستانم و متأسفم كه به گاه نبوديم! تا كه نه شايسته مرهمى، اما شايد همدم و همراهى باشيم بر خستگى اين اندوه. دريغ كه رخصتمان ندادند! كه زهر دردت را در قلب خود بچِكانيم و تنها چارهمان در آنسوى ميلهها گريستن از سويداى جان شد براى وحيد كه اينچنين مظلومانه در خاک خفت و تنها دلگرمىمان پشت آن ديوارهاى بلند اين شد كه اگر جسم نازنينش را از دست داديم ولى وجودش تا هميشه ماندگار و همه بانگى شد در حنجرهٔ دوستدارانش كه هجاى عشق را رساتر از قبل در ميدان بسرايند.
خواهر عزيزم درد مىكشم از اينكه بگويم بسيار مادران و زنان اين دیار همدرد تو هستند! اما شايد اين اندوهت را سبکتر كند كه تو تنها نيستى و مردم اين سرزمين در اين هزارههاى پرتلاطم تا كنون براى به سامان شدن و رهايى از ناراستى و رسيدن به صلح و پاكيزگى فرزندانى چون وحيد و مادرانى چون تو بسيار به خود ديدهاند. مادرانى كه دامانشان دشتىست بيكرانه و سبز كه از آنجا مىتوان به بلنداى آسمان راستىها و سبكبالىها پر كشيد كه اگر شما مادران پولادزادهٔ عشق نبوديد، وحيدها چگونه میتوانستند بیباكانه پرچمدار افتاب شوند!
خواهرم سرِ تعظيم فرو مىآورم بر موى سپيد و قامت خميدهات. اما باور دارم كه تو بىدريغ خودِ آفتابى، پس، از حضور ظلمت دلتنگ نشو كه سِزاى ظالمان همان بس كه توان ديدنِ جانِ صيقلىات را ندارند و از آيينهات مىگريزند. آن كه به مصاف با فرزند تو آمد، به تقابل با عشق و پاکانديشى برخاست و يقيناً نادانتر از اين بود كه بداند در اين مكتب كه همه بر حَسبِ عشق رهروند و هر كه مقبول خاطر عشق است جان بىبهاترين هديهٔ راه است.
اين راه كسى رود كه در هر قدمى صد جان بدهد كه روى واپس نكند
خواهرم اين دلسپردگان به سياست ناراستى را دعا كن شايد كه با دعاى شما و همهٔ مادران داغديده، قبل از فرجام كارشان پرودگار درى و ديدهاى برايشان بگشايد تا شايد نشانهٔ رهايى را دريابند!
حميدرضا مرادى