جشن مهرگان پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانی و بازماندهای از دین مهر است. این جشن در شانزدهم مهرماه و در زمان برابری پاییزی برگزار میشود. «جشن مهرگان»، بزرگترین جشن پیروان دین مترا یا مهر بوده است که در گذشته آن را «میتراکانا» یا «متراکانا» (Metrakana) مینامیدند. این جشن در مهر روز از مهرماه، یعنی روز شانزدهم ماه مهر برگزار میشد. اما در زمان هخامنشیان در نخستین روز مهرماه برگزار میشد. این جشن پس از نوروز یکی از بزرگترین جشن ایرانی است در ستایش ایزد «میثرَه» یا «میترا» و بعدها «مهر» که از مهر روز آغاز شده تا رام روز به اندازهٔ شش روز ادامه دارد. مهر در اصل با خورشید تفاوت داشته است اما بعدها به معنای خورشید دانسته شد.روزهای ماه در ایران باستان نامهای خاص داشتند و از جمله روز شانزدهم هر ماه «مهر» بود. بنابراین «روز مهر» در ماه مهر (شانزدهم)، مهمترین روز آیینهای مهرگان بود. آیینهای مهر (جشنهای مهرگان) پس از نوروز، مهمترین عید ملی ایرانیان بوده است. نوروز با بهار و شکوفه و نوید برکت آغاز میشد و مهرگان به خاطر پایان رسیدن کار جمعآوری محصول و آغاز ششماهه شبهای طولانیتر و سرما.
مهرگان بعد از نوروز ردهٔ دوم را از نظر اهمیت جشنها دارا میباشد. شمار جشنهای ایرانی را بیش از ۷۳ جشن در سال برآورد کردهاند. این خود میرساند که مردمان پُشته ایران در هـر روزشان جشن داشتهاند، یا روز پیشش به جشن نشسته و یا چشم به راه برگزاریِ جشن روز آیندهشان بودهاند! از میان این جشنها میتوان از جشنهای ماهانه نام برد. جشنهایی که با همزمان شدن نام روز با نام ماه برگزار میشوند و اگر چه شماری از این جشنها میرفتند که به بوتهٔ فراموشی سپرده شوند، که با کوشش ایرانیان فرهنگ دوست از فراموش شدن رهایی بخشیدند، جانی تازه یافته و دوباره برگزار میشوند.
فلسفهٔ جشن مهرگان چیست؟
فلسفهٔ این جشن مهم ایرانی به دوران ضحاک تازی باز میگردد. ضحاک و اقوام او مدتهای مدیدی بر ایران حکومت میکردند و عدهٔ کثیری از جوانان ایران زمین را به قتل رسانده بودند و مردم از ظلم و جنایات آنان به تنگ آمده بودند. در آن زمان کاوهٔ آهنگر از میان مردم برخواست و با برافراشتن چرم آهنگری خود که بعدها درفش کاویانی نام گرفت رهبری براندازی ضحاک تازی را بر عهده میگیرد و او را با یاری مردم در کوه دماوند زندانی میکنند و به ظلم او پایان میدهند. به گفتههای زیادی در تاریخ، پرچم ایران نیز پس از کاوهٔ آهنگر پدید آمد و درفش کاویانی به پرچم ملی ایرانیان مبدل گردید. سپس با آراء و پشتوانهٔ مردم و کاوهٔ آهنگر، فریدون را بر تخت شاهی ایران نشاندند و ایرانیان زندگی را با آرامش سپری نمودند. گفته شده است که تاجگذاری اردشیر بابکان مؤسس شاهنشاهی ساسانیان مقارن بوده است با جشن مهرگان. زیرا هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان این جشن را از بزرگترین جشنهای ملی میدانستند. بعدها آغاز فصل مهر و آغاز مدارس را به احترام جشن مهرگان شروع نمودند و آن را جشن فرهنگی مهرگان نامیدند.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه دربارهٔ جشن مهرگان مینویسد: در روز مهرگان فرشتگان به یاری کاوهٔ آهنگر شتافتند و فریدون را بر تخت شاهی قرار دادند. سپس ضحاک را در کوههای دماوند زندانی نمودند و مردمان ایران را از گزند او آزاد ساختند. بنیامیه با تعصب ضد ایرانی خود که از افراطیون اسلامی بود زرتشتیان ایران را در روز مهرگان وادار میساخت تا هدایای بسیاری به او تقدیم کنند. جرجی زیدان در کتاب تمدن اسلامی مقدار این باجها و هدایا را پنج تا ده میلیون درهم ذکر کرده است. جشن مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهرافزا ای نگار مهر چهر مهربان مهربای کن و به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی به – به روز مهر و جشن مهرگان واژهٔ مهر پیمان و دوستی معنی میدهد.
در ایران باستان، جشن مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت ویژهای بود. دلیل آن این است که هر دو آغاز فصلهای سال را نوید میدادند. نوروز آغاز تابستان و مهرگان آغاز زمستان را به هر ماه میآوردند زیرا در آن زمان سال به دو فصل تقسیم شده بود. فصل اول، تابستان بود که از جشن نوروز شروع میشد و هفت ماه ادامه داشت. جشن مهرگان که از روز مهر شروع میشد تا شش روز پس از آن ادامه مییافت و جشن شادی بر پا میشد. انگیزهای که به پیدایش جشن مهرگان در تاریخ ایران نسبت میدهند پیروزی ایرانیان بر ضحاک ستمگر، به رهبری کاوهٔ آهنگر است که او را در بند آوردند و فریدون را به عنوان رهبر خود برگزیدند. این جشن در روز ۱۰ مهر، روزی که نام روز و ماه یکی بود جشن گرفته میشد و مانند نوروز سه جنبهٔ نجومی (طبیعی)، تاریخی و دینی داشت. از نظر نجومی، مهرگان چند روز پس از اعتدال پاییزی جشن گرفته میشد. (اعتدال پاییزی اول مهر صورت میگیرد). و جشن برداشت محصولات کشاورزی است. از نظر تاریخی، در این روز نیروی داد و راستی به سرکردگی کاوهٔ آهنگر بر ارتش دروغ و ستمگری آژی دهاک (ضحاک) پیروز شد و فریدون به شاهی رسید. مبارزهٔ راستی و دروغ، داد و ستم در ایران ریشهٔ دینی دارد و همهٔ جشنهای ملی هم به گونهای این مبارزه و پیروزی نهایی حق بر ناحق را نشان میدهد. ولی، در تاریخ مهرگان این جنبه درخشندگی ویژه را دارد. از نظر دینی، در فرهنگ ایرانی مهر یا میترا به معنای فروغ خورشید و مهر و دوستی است. همچنین مهر نگهبان پیمان و هشدار دهنده به پیمان شکنان است. هم اکنون زرتشتیان در روز مهر از ماه مهر به آتشکده و نیایشگاه میروند. با تهیهٔ خوراکهای سنتی از یکدیگر پذیرایی میکنند و با نیایش و برنامههای فرهنگی مانند سخنرانیهای ملی و آیینی سرود، شعر و دکلمه جشن مهرگان را با شادی بر پا میدارند.
آیین جشن مهرگان
در مجموع و بهطور خلاصه، جشن مهرگان، جشن نیایش به پیشگاه «مهر ایزد» ایزد روشنایی و پیمان و درستی و محبت، ایزد بزرگ و کهن ایرانیان و همه مردمانِ سرزمینهایی از هند تا اروپا، به هنگام اعتدال پاییزی در نخستین روز مهرماه و در حدود دو هزار سال اخیر در مهر روز از مهرماه، برابر با شانزدهم مهرماهِ گاهشماری ایرانی (هجری خورشیدی فعلی) برگزار میشود.
آنگونه که از مجموع منابع موجود، همچون نگارهها و متون باستانی و نوشتههای مورخان و دانشمندان قدیم ایرانی و غیر ایرانی (مانند فردوسی، بیرونی، ثعالبی، جهانگیری، اسدیِ توسی، هرودوت، کتسیاس، فیثاغورث،…) و نیز آثار شاعران و ادیبان (مانند جاحظ، رودکی، فرخی، منوچهری، سعدسلمان،…) دریافته میشود؛ مردمان در این روز تا حد امکان با جامههای ارغوانی (یا دستکم با آرایههای ارغوانی) بر گرد هم میآمدهاند؛ در حالی که هر یک، چند «نبشتهٔ شادباش» یا به قول امروزی، کارت تبریک برای هدیه به همراه داشتهاند. این شادباشها را معمولاً با بویی خوش همراه میساخته و در لفافهای زیبا میپیچیدهاند.
در میان خوان یا سفرهٔ مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود؛ گل «همیشه شکفته» مینهادند و پیرامون آن را با گلهای دیگر آذین میکردند. امروزه نمیدانیم که آیا گل همیشه شکفته، نام گلی بخصوص بوده است یا نام عمومیِ گلهایی که برای مدت طولانی و گاه تا چندین ماه شکوفا میمانند.
در پیرامون این گلها، چند شاخه درخت گز، هوم یا مورد نیز مینهادند و گونههایی از میوههای پاییزی که ترجیحاً به رنگ سرخ باشد به این سفره اضافه میشد. میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی.
مهرگان در ادبیات
در ادبیات به ویژه چامههای (شعرهای) پارسی، از مهرگان بسیار سخن به میان آمده است که در اینجا تنها نمونههای کوتاهی از آنها را میآوریم:
مسعود سعد سلمان:
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر بفزا ای نگار ماه چهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان
جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان
کاین جهان را ناگهان از خرمی امروز کرد بوستان نو شکفته عدل سلطان جهان
منوچهری دامغانی:
شاد باشید که جشن مهرگان آمد بانگ و آوایِ دَرایِ کاروان آمد
کاروان مهرگان از خَزران آمد یا ز اقصای بلاد چینستان آمد
نا از این آمد، بالله نه از آن آمد که ز فردوس برین وز آسمان آمد
مهرگان آمد، هان در بگشاییدش اندر آرید و تواضع بنماییدش
از غبار راه ایدر بزداییدش بنشانید و به لب خرد نجاییدش
خوب دارید و فرمان بستاییدش هرزمان خدمت لختی بفزاییدش
قطران تبریزی:
آدینه و مهرگان و ماه نو بادند خجسته هر سه بر خسرو
عنصری:
مهرگان آمد گرفته فالش از نیکی مثال نیک روز و نیک جشن و نیک وقت و نیک فال