در فرهنگ ایرانِ باستان، اعیاد ملی مختلف و بیشماری وجود دارد ازجمله مهرگان، شب یلدا، جشن سده، چهارشنبهسوری، عید نوروز و … که مشخصهٔ اصلی اینها برپایی آتش هست، بهعنوان عنصری که زایش ایجاد میکند. بر طبق تقویم سالنامهٔ ایرانِ باستان، سال به دو قسمت اصلی تقسیم میشده است. تابستانِ ۷ ماهه و زمستانِ ۵ ماهه؛ تابستان از فروردین شروع میشده تا اول آبان، و زمستان از اول آبان تا آخر اسفند بوده است. ایرانیان صد روز پس از آغاز زمستان، جشن سده را برگزار میکردند. این جشن هنوز در ایران نهتنها توسط زردشتیان انجام میگیرد، بلکه در سایر نقاط ایران ازجمله کرمان نیز بهصورت عام توسط مردم برگزار میگردد.
جشن سَده:
جشن سده، یکی از جشنهای ایرانی است که در آغاز شامگاه دهم بهمنماه یعنی آبان روز از بهمنماه برگزار میشود.
روز یا آبان روز از بهمنماه با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه، بر بامِ خانهٔ خود یا بر بلندی کوهستان گرد آوردهاند، این جشن آغاز میشود.
در اشارات تاریخی، این جشن همیشه به شکل دستهجمعی و با گردهمایی همهٔ مردمان شهر و محله و روستا در یک جا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار میشده است. مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر مشارکت میکنند و بدین ترتیب جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان است.
براى اسمگذاری اين روز نقلقولهای زيادى وجود دارد اما سدهٔ معروف، صدمین روز زمستان است. از ابتدای زمستان(اول آبان ماه) تا ۱۰ بهمن که جشن سده است صد روز، و از ۱۰ بهمن تا نوروز و اول بهار ۵۰ روز و ۵۰ شب بوده است. و به علت اینکه از این روز به بعد انسان به آتش دست پیدا کرده است شب هم مانند روز روشن و گرم و زنده است و شبها هم شمرده میشوند.
یکی دیگر از دلایل گرامیداشت این شب این است که ایرانیان، دو ماهِ میانی زمستان را، همان دی و بهمن را، بسیار سخت و هنگام نیرومند گشتن اهریمن میدانستند و برای پایان یافتن این دو ماه، نیایشهای ویژهای برگزار میکردند. از شب چله که چلهٔ بزرگ نیز نامیده میشد و در آن مهر برای مبارزه با اهریمن دوباره زاده شده بود تا شب دهم بهمنماه که جشن سده و چلهٔ کوچک نامیده میشد برابر ۴۰ روز است. و به سبب اینکه آتش(مظهر گرما و نور و زندگی) در روز سده کشف شده بود و وسیلهٔ دیگری برای مبارزه با اهریمن و بنا بر آیین، باعث روشنایی شب مانند روز شد از شب چلهٔ کوچک تا اول اسفند ۲۰ روز و ۲۰ شب(جمعاً چهل شب و روز) است.
یکی از نشانههای پیوندِ این دو پدیده مراسمی است که در بین عشایر سیرجان و بافت برگزار میشود:
شب دهم بهمن، آتش بزرگی بنام آتش جشن سده، با چهل شاخه از درختان هرس شده که نشان چهل روز “چلهٔ بزرگ” است در میدان ده برمیافروزند و میخوانند:
سده دهقانی
چهل کُنده سوزانی
هنوز گویی زمستانی
و برخی گفتهاند که این تسمیه به مناسبت صد روز پیش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است.آداب انجام این جشن:
این جشن در شب روز ۱۰ بهمن برگزار میگردد. همگان به صحرا میرفتند و کوههایی از بوتهها فراهم میساختند و آنها را برمیافروختند و شادی و پایکوبی میکردند و معتقد بودند که این آتش بازماندهٔ سرما را نابود میکند. گردآوری این بوتهها فریضهای عمومی شمرده میشد و بزرگان و مادران، کسانی را اجیر میکردند تا به جای ایشان بوته گردآورند. ملوک و سلاطین، مرغان و جانوران صحرایی را گرفته و آنها را به نفت میآغشتند و بر پاهای ایشان دستههای گیاه خشک میبستند و در پرنده یا گیاه، آتش میافکنند و ایشان را رها میساختند تا در صحرا و آسمان تیره به پرواز درآیند، در شب چراغ میافروختند.
به دلیل اینکه امروزه در کرمان، این جشن و آیین بهصورت عام برگزار میگردد و بیگمان از آیینهای کهن این منطقه به شمار میرود، تدارک برگزاری جشن از چند روز قبل برگزار میشود و در سالهایی که هنوز شیوهٔ کشاورزی، سنتی بود، از اول بهمنماه باغداران و مالکینِ زمینهای کشاورزی که بیشتر زردشتی بودند، بهتدریج هر یک به مقدار همت و ثروت، چند بارِ هیزم جمعآوری میکردند و تا روز نهم بهمن به محل میآوردند. سده که خرمن بزرگ از هیزم به قطر ۱۲ تا ۱۴ و به بلندای ۵ تا ۶ متر است به شکل مخروطی از قبل آماده شده، نزدیک غروب ۲ موبد، لاله به دست، با لباس سفید،(که پوشاک رسمی موبدان در اجرای آیینهای دینی است) زمزمهکنان به سده نزدیک میشوند. و از سوی راست ۳ بار گِرد آن میگردند، سپس این خرمن هیزم را با شعلهٔ لالهها که روشنی آن از آتشی است که بامداد از آتشکده آوردهاند، از ۴ سوی، آتش میزدنند. برخی از کشاورزان میکوشیدند مقداری خاکستر سده را برداشته و به نشانهٔ پایان یافتن سرمای زمستان گرما را به کشتزار خود ببرند. در این شب ستارهٔ گرما به زمین میآید.
زنان زردشتی برای این مراسم آش و سیروک میپزند. کفرش آجیل که شامل تخمه، پسته، مغز بادام، فندق و… میشود را هم نیز خانوادههای زردشتی و مسلمان با خود دارند.
کشاورزان معتقدند که وقتی ذرات آتشِ سده به زمین میافتد، زمین نفس میکشد و برای رویش گیاهان آماده میشود. به همین دلیل خاکسترِ آن را متبرک میدانند، آن را در کیسههای کوچک میکنند و بر روی آرد قرار میدهند و یا اینکه آن را در محل میگذارند و دعا میکنند که روی آن باران ببارد تا سال خوبی در پیش داشته باشند.