بسم الله الرّحمن الرّحیم
میگوید:
من چه گویم یک رگم هوشیار نیست
شرح آن یاری که او را یار نیست
خداوند، قرآن را فرستاده یا قبلاً تورات و انجیل را (تورات و انجیل تمامش فرمایشات خدایی نیست. یک مقداری از آن جزو فرمایشات خداوند است.) ما حالا برای اینکه یک قدری بفهمیم که غیر از این وضعیاتی است که داریم، یک دنیای دیگری هست به ما خواب را مقرّر کرده در خواب و خودِ خوابیدن و بعد خواب دیدن این خوابهایی که دیدیم، میبینیم این تصویرها از کجا میآید؟ حتّی در خیلی از نویسندگان، علما یا علمای بهخصوص «سایکولوژی»، روانشناسی و این «سایکو» خیلی حرف است اینها غالباً میگویند که رؤیایی که ما میبینیم، ترکیب تازهای است از چیزهایی که دیدیم، حس میکنیم. این را ما در زندگی عادیمان خیلی میبینیم. یک ساختمانی میبینیم خیلی به نظر ما آشنا میآید بعد خوب دقت میکنیم میبینیم که مثلاً ایوان، پنجرههایش شبیه پنجرههای فلان جا هست. میگویند خواب همینطوری است حتّی بعضیها در اینکه پیدا کنند که این خوابی که این شخص دیده، مربوط به کجاست از کجاست؟ در یکی از این دانشمندان خوابشناس، خوابگذار، خوابگذار مثل آن معبّرین قدیمی نیست، بیاطلاع یک چیزهایی در یک رشتههایی مثلاً خیلی پیشرفت کرده خواب را هم میگوید: خواب دیدم کسی در کشتی نشسته است به شکل هندوستان در دریا دارد میرود به سمت یک خشکی بزرگتری به آن میرسد، میچسبد به آن از وسطش هم یک دودی بلند میشود همینقدر بیدار شدم هر چه گشتند همچون چیزی پیدا کنند، ندیدند. آن دانشمند برای اینکه حرفش را به کرسی بنشاند، میگوید: این خوابش مربوط به دورانهای خیلی قدیم کرهی زمین است که آن کشتی شکل هندوستان است، یعنی قدیم هم همینطور بوده است هندوستان برفرض اینطوری باشد، این شخص کجا بوده که این را دیده بههرجهت گیر کردند.
این فقط نمونهای است برای ما که غیر از دنیایی که ما میبینیم جلوی چشممان هست و کار میکنیم، دنیاهای دیگری هست حتّی دنیاهای دیگری که در آنها از مجموع آنها که ما جمع میکنیم، راهی هم میبینیم. اگر همینطور باشد که ما از چیزهای ندیده میبینیم، پس باز هم یک معنایی دارد مایی که آنوقتی که این خواب را میبینیم یک مایی هستیم اینطوری با این بدن انسان ولی یک خوابهایی میبینیم مربوط به زمانی که اصلاً هیچ وجودی نبوده در جهان این از کجا به شکل آنجا مجسم میشود؟ همهی اینها اگر خیلی فکر کنیم، چنان گیج و سرگشته میشویم که بهقولی مثل دیوانهها میشویم ولی آنچه ما درک میکنیم، یک تعدادی از خوابها معمولی است، خوابهایی که زائد بر مشاهدات عادی ما هست، اینطور خوابها را علامت این بدانیم که از یک دنیای دیگری هست به یک نحوی به ما چشمک زده آنوقت نشان داده میشود آن خوابی که دیده، یک عوالمی یک دنیاهایی غیر از این هست. حالا چرا بعضی وقتها نشان داده میشود؟ دیگر هنوز چیزی نگفتند راجع به آن، البتّه چیزی نگفتند نه اینکه اصلاً چیزی نگفتند و اِلّا وقتی ما راهی غیر از این راهی که عادی هست، طی کنیم در آنصورت خیلی از آن مجهولات بر ما آشکار میشود. برای راه پیدا کردن به این مطلب باید فکر کنیم کسانی که دیدند، رفتند یک چیزهایی گفتند که ما مردم یا قبول نکردیم یا مسخرهشان کردیم از آن راه آنها را پیدا کردند. خیلی اوقات در بیهوشی یا در عوالم مستی بهاصطلاح حتّی یک مسائلی دیده بهنظر شخص میرسد که بههیچوجه سابقه ندارد. برای تنظیم اینها و فهمیدن اینکه اینها چه هست، اگر همین رها کنیم هیچی نگیریم مثل یک جنگل مولا میشود خیلی شلوغ پلوغ ولی راههایی که انبیاء و بزرگان نشان دادند این یعنی تمرکز فکر رو به آن کسی که اینجا را آفریده است، آخر خداوند میگوید: وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي (سوره حجر، آیه ۲۹/ سوره ص، آیه ۷۲) از روح خودم در او دمیدم، آیا خداوند پارهای از روح خودش که در این انسان آفریده را رها میکند که با سایر حیوانات همزمان باشد؟ نه! مسلماً یک مزایایی برای او قائل است اگر استعداد داشته باشد یا لیاقت داشته باشد، آنها را درک میکند و اگر نداشته باشد نه! آنها همانطور. بنابراین همانطوری که از همهی نعمات الهی که به ما داده چشم، گوش، دهان، دست، پا از همهی اینها ما در زندگیمان استفاده میکنیم از این هم باید استفاده کنیم. یعنی راهی را که آنها نشان دادند از همان راه برویم. ما چطور قادریم فرض کنید کرهی ماه نمیدانم مریخ و اینها از اینجا نگاه کنیم، تماشا کنیم کتاب بنویسیم آنوقت حاضر نیستیم از آن طرف همین دیوار چیزی بفهمیم نه! حتماً آن هوش و فتانتی که آن کار را کرده، اینجا هم میتواند اینکار را هم بکند. بسیاری از اینهایی که در کتاب و چیزهای قدیم مینویسند رمالی، فالگیری اینها که یک اختیاراتی، یک قدرتهایی نشان میدهند که مردم عادی، معمولی ما که نگاه میکنیم نمیبینیم. همهی اینها یک موقعیتی است که بفهمیم این دنیا مثل این شهرفرنگها شهرفرنگی که قدیم نشان میدادند قبل از اینکه سینما مُد بشود لابد کمتر شماها دیدید مثل نمایشی بود که دنیا به منزلهی این شهر فرنگ است. تمام چیزهای موجودی که خداوند آفریده در اینجا نمایش داده میشود. اینها در فکر شما اثر میکند اگر فکرتان قوی باشد تمرکز ذهنی داشته باشید، توجّه میکنید که همهی این چیزهایی که آفریده شده در ارتباط با آن روح الهی است که خداوند میفرماید و بنابراین آن روح الهی را همینطوری بیمصرف نگذارید، گوشهای به مسائل معنوی و باطنی بیشتر بپردازید و در آثاری هم که میبینید تمرکز و دقت بیشتری داشته باشید که در این وسط برنامهی مشخص همین برنامهای است که برای طالبین و برای مجذوبین گفته میشود که منظماً مثل دیوارهای است که از وسط این دیواره ما را حرکت میدهد و علّت اینکه به خیلیها گفتند از این دستورات تجاوز نکنید، یعنی نه زیادتر بگویید وقتی میگوید فلان مورد را صد مرتبه بگویید یعنی نه صد و ده مرتبه بگویید و نه نود و نُه مرتبه، درست همان عدد جزء خودش این یعنی در واقع آن دیوارهای که مانع است که شما از هوای طوفانی آن طرف استفاده کنید، این دعاها هم برای همین است واِلّا اصلش همان ذکر است.