Search
Close this search box.

مصاحبه با حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه (جراحی زیبایی)

photo 2015 12 27 11 46 10

هو ١٢١

بسم‌الله الرحمن الرحیم

در مورد علل اين‌كه كشور ايران بالاترين آمار جراحی زيبايی بينی را در جهان دارد و اين‌كه اصولاً اين كار صحيح است يا خير؟ سؤال شده است.

در مورد آمار باید گفت که چيزی است كه اتفاق افتاده، ولی این کار از اصل، كار صحيحی نيست. در اين زمينه استادان حقوق خارجي ـ به‌خصوص فرانسوی كه من در مورد آن‌ها اطلاع دقيق دارم ـ فقط در موارد ضروری اجازه‌ی اين كار را می‌دهند؛ مثلاً اگر كسی در اثر جنگ يک مشكل عجيب ظاهری پيدا كرده، برای اين‌كه ديگران او را مسخره نکنند و به او در جامعه برنخورد، اجازه داده‌اند که عمل كنند. در یکی از آيات قرآن از قول شيطان می‌گويد « … فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا»؛ یعنی به آنان دستور می‌دهم که (اعمال خرافی انجام دهند، و گوش چهارپایان را بشکافند، و آفرینشِ پاک خدایی را تغییر دهند! (و فطرت توحید را به شرک بیالایند!)» و هر کس، شیطان را به جای خدا ولیّ خود برگزیند، زیانِ آشکاری کرده است. (نساء/ ۱۱۹). قطعاً عملي كه شيطان می‌گويد و می‌كند ضد خداست و آنچه كه خدا آفريده، آن‌ را تغيير می‌دهند؛ بنابراين اصل بر اين است كه اين عمل صحيح نيست منتها در موارد ديگری مثلاً به زن‌ها اجازه داده شده و حتی توصيه شده كه خودشان را زيبا کنند كه ممكن است شامل بعضی عمل‌ها شود.

اما در مورد اين‌كه اين امر در جامعه به صورت همه‌گير و عرف و ارزش در آمده است، باید اشاره کرد که هر عادت و عرف جامعه اگر ريشه‌ی حياتی‌اش مانند ريشه‌ی گياه به يك امر قوی و دائمی برسد، آن عادت متداول می‌شود و اگر نرسد نه. چون‌كه مسأله‌ی زيباشناسی از يک جهت هم ريشه در عادات دارد و هم ريشه در شرع، بنابراين جلوی عملی را كه مربوط به اين ريشه باشد نمی‌توان گرفت. نهايتاً اين‌كه بعضی آداب و رسوم ديگری ممكن است جلوی توسعه‌ی این کار را بگيرد، والاّ خودبه‌خود هميشه هست؛ توجه به صورت و ظاهر به‌خصوص در زن‌ها خيلی مهم است. به‌دليل اين‌كه یکی از مهم‌ترين سرمايه‌ها‌ی يک زن زيبايی است، برای مرد هم همين مسأله وجود دارد؛ ولی زن زيبايی را اهم مشغوليات خود می‌داند، ولی مرد نمی‌داند، به‌علاوه ارتباط صورت ظاهر با معنا قطعی است و بر اين ارتباط هم اگر توجه شود، مانعی ندارد منتها نباید در اهميت آن افراط شود.

همه‌ی اين‌ها را نیز نمی‌شود گفت که عامل روانی در آن دخیل است، ولی در برخی موارد عدم اعتدال روانی دخالت دارد، به اين معني كه بين حالات مختلف نمی‌توانند قضاوت كنند؛ يک طرف شوق زيبا شدن و يک طرف اطاعت پدر يا دستورات مذهبی است. رضايت پدر را هم گاهی اصلاً شرط نمی‌دانند؛ نتيجه‌ی اين عدم تعادل روانی، قبول كردن جراحی است.

جراح، همان‌طوری كه در هر جراحی از اوليای دم بايد بپرسد، در اين مورد هم بايد سؤال كند و پدر نظر خودش را بگويد و بهتر اين است كه دختر طوری تربيت شده باشد كه به حرف پدر گوش بدهد و الاّ كار ديگری نمی‌شود كرد.

شنیده‌ام، برخی با چسباندن چسب پانسمان روی بينی تظاهر می‌كنند كه عمل كرده‌اند، این تصنع و تظاهر هر چند ناخوشایند اما، اگر مانع اين شود كه افرادی عمل نكنند! و بخود ضرر نزنند ، تصنع مفيدی است. رقابت و چشم و هم چشمی در این موضوع مؤثر است، ولی چون پای جان انسان‌ها در ميان است؛ باید توجه بیشتری شود. اگر مثلاً دختر يک خانواده اصرار به جراحی می‌كند ‌و دليلش اين است كه چون دخترخاله‌ام هم عمل كرده، بايد به او گفت: دخترخاله‌ات ممكن است بخواهد برود بندبازی، تو هم بايد بروی روی طناب و بندبازی كني؟ خوب می‌افتی‌ و صدمه می‌بينی.

وظيفه‌ی جامعه‌ی پزشكی اين است كه به وظايف اوليه هر انسانی كه اين‌گونه شغلی را دارد رفتار كند. اولاً امانت‌دار باشد در مراجعه‌ی مريض و خودش مطلع باشد از احكام شرعی و وظايفش تا بتواند شخص را منصرف كند از این عمل؛ وظيفه‌ی ديگر به اين صورت تعريف می‌شود كه ببينند چرا اين رشته را از روز اول انتخاب كرده‌اند؟ مثلاً از يكی از اطبا پرسيده بودند كه تو چرا برای محل خدمتت فلان روستا را انتخاب كردی و حال آن‌كه تو جراح هستی؟ گفته بود هر روستايی و هر نفری از اين روستا دو لوزه دارد!! يعنی نظر به آمار پولی و درآمد داشت.

حكومت هم می‌خواهد جامعه را به همان نحوی که مدّنطر خودش هست، اداره كند و بهانه‌شان هم دموكراسی است و الاّ دولت بايد از منفعت و درآمد در اين زمينه منصرف باشد و فقط بودجه و هزينه برای امور ضروری بگذارد و تعليمات عمومی را هم نبايد فراموش كنند.