نوروز، خجسته جشنی است که از این سرزمین برخاسته، طول اعصار را پیموده و بار فرهنگ ایرانی گرفته و در ایران فرهنگی جا باز کرده و اکنون در سرتاسرِ جهان نامآشنا و دوستداشتنی شده است. این افتخارِ فرهنگ ایرانی است که بارها در تاریخ تکرار شده است.یکی از شاهکارهای ویژهٔ نوروز آن است که در پی تقسیم شادی نیست، بلکه اثرش افزایش شادی در میان انسانها و پخش آن بین همه، فارغ از رنگ و نژاد و باور و جنس است. وقتی چشم زمان روشن میشود، نوروز در راه است و در کالبدمان شادی، دوستی و محبت جوانه میزند.
نوروز کهنترین جشنِ بهجا مانده از ایرانِ باستان
نوروز یکی از کهنترین جشنهای بهجا مانده از دوران باستان است. به همین دلیل میتوان دریافت که خاستگاهِ نوروز در ایرانِ باستان محسوب میشود. کوروش دوم، بنیانگذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ پیش از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای عمومی و منازل شخصی و بخشش محکومان را اجرا میکرد. این آیینها در زمان سایر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشده است.
در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تختجمشید برگزار میشد. البته در سنگنوشتههای بهجا مانده از دوران هخامنشیان، بهطور مستقیم اشارهای به برگزاری نوروز نشده است اما مطالعات روی این سنگنوشتهها نشان میدهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشنهای نوروز آشنا بودهاند.
هخامنشیان نوروز را با شکوه و عظمت جشن میگرفتهاند و شواهدِ باستانشناسی نشان میدهد داریوش اولِ هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ پیش از میلاد، سکهای از جنس طلا ضرب کرد که در یک طرفِ آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است.
رمز و رازهای سفرهٔ هفتسین
هر یک از نشانهها و نمادهای هفت سین، بیانگر رمز و رازیاند که در هر زمان و مکان، مفهوم خاصِ خود را بیان میکنند، زیرا نشانهشناسی یک علم در زبانشناسی و انتقال مفهوم و دریافت اعلانات است. هر یک از این اشیاء سخنی برای گفتن و اندرزی برای شنیدن دارند. از این رو باید به چشمِ پندآموز به آنها نگریست و گوشِ پندآموز داشت تا به رمزگشایی این نشانهها دست یافت.
«سنجد»، گام نخستِ سفرهٔ هفتسین به نشانهٔ ورود به سرزمینِ خرد و ندای خردگرایی و دعوت به عقل است. گام دوم، «سیب»، راهیابی به شهر سلامتی و نماد صحت، سلامت شخص و جامعه است، سومین قدم، «سبزه» رسیدن به ساحلِ ایثار و مفهوم آن صلای از خودگذشتگی و ایثار است. پایهٔ چهارم «سمنو»، دستیابی به خانهٔ توانایی و نیایش قدرت و مبارزه با ضعف است. گام پنجم، «سیر»، نماد و نشانهٔ مناعت طبع، که شایسته است انسان همواره با قناعت بر جهان بنگرد. شاخهٔ ششم، «سرکه»، نماد پذیرش ناملایمات و پذیرش واقعیتهای حیات است و گام هفتم، «سماق»، نماد و نشانهٔ صبر، بردباری و شرط دستیابی به پیروزی و نشستن بر اریکهٔ کامیابی، مبارزه و مقاومت است.
برگرفته از كتاب «نوروز و فلسفهٔ هفتسين» نوشتهٔ محمدعلی دادخواه