مدت ۱۸۴ سال از مرگ «گوته» میگذرد، شاعری که در واپسین لحظات زندگی واژههای “نور بیشتر…” را بر زبان راند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، به مناسبت سالروز درگذشت «یوهان ولفگانگ گوته» که شیفتگیاش در برابر حضرت حافظ زبانزد است، نگاهی داریم به جملاتی ماندگار و قابل تأمل از این شاعر برجستهی آلمانی:
* تنها با لذت و اندوه است که افراد همه چیز را دربارهی خود و سرنوشتشان میفهمند، آنها میفهمند چه باید بکنند و از چه اجتناب کنند.
* زندگیِ من به چه دردی میخورد، اگر برای دیگران مفید نباشم؟
* هرکاری که میتوانید یا رؤیای انجام آن را دارید، انجام دهید. جسارت در خود، نبوغ، قدرت و جادو دارد.
* دانستن کافی نیست، باید آن را به کار ببیندیم. تمایل کافی نیست، باید دست به کار شویم.
* جادو یعنی خود را باور داشتن. اگر این کار را انجام دهی، هر چیزی را ممکن میکنی.
* به محض اینکه به خودت اعتماد کنی، میفهمی چطور باید زندگی کرد.
* تصحیح، کارساز است، اما تشویق بیشتر از آن.
* نوع نگاهِ تو به مردم، همان نحوهی رفتار تو با آنهاست و آنها همانی میشوند که با آنها برخورد میکنی.
* تنها دو میراث است که امیدواریم برای فرزندانمان برجا بگذایم: ریشهها و بالها.
* آنچه در زندگی مهم است، زندگی است، نه نتیجهی آن.
* هیچ چیز بیشتر از چیزی که فرد به آن میخندد، شخصیت او را آشکار نمیکند.
* دوست عزیز، همه نظریهها خاکستری هستند، اما درخت طلایی زندگی همیشه سبز میروید.
***
«یوهان ولفگانگ گوته» یکی از شخصیتهای مطرح ادبیات آلمان و جنبش «ویمار کلاسیسیسم» در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بود. او در کنار پدرش و معلم خصوصیش بسیاری از معلومات، از جمله زبانهای لاتین، یونانی، فرانسوی، انگلیسی و عبری را فراگرفت.
گوته بین سالهای ۱۷۶۵ تا ۱۷۶۸ در لایپزیگ به تحصیل حقوق پرداخت و در آنجا به شعرهای «کریستین فورشتگوت گلرت» علاقه پیدا کرد. پس از سال ۱۷۶۸، گوته به زادگاهش بازگشت و مدتی نیز در دارمشتات بود.
شاعر بلندآوازهی آلمانی پس از اینکه تعدادی از آثار بزرگش را به پایان رساند، سال ۱۷۷۵ به وایمار رفت و در آنجا بین سالهای ۱۷۷۶ تا ۱۷۸۶ وزیر حکومت شد. سپس او تا سال ۱۷۸۸ به ایتالیا رفت و در آنجا به تحصیل هنر و مجسمهسازی باستانی پرداخت و خود را با کارهایی از جمله «میکل آنژ» و «رافائل» مشغول کرد.
آثار گوته در حوزههای متعددی چون؛ ادبیات، شعر، نمایشنامه، علوم، نقاشی، نظریهپردازی و انسانشناسی برجسته هستند. شاهکار او که به عنوان یکی از بهترینهای ادبیات جهان محسوب میشود، شعر دراماتیک «فاوست» است. از دیگر آثار برجستهی او از رمان نامهوار «رنجهای ورتر جوان» یا رمان نیمه شرححال «خویشاوند اختیاری» میتوان نام برد.
تأثیر گوته در سرتاسر اروپا گسترش یافته بود و آثارش در قرن بعد از او، منبع اولیهی اطلاعات در زمینههای موسیقی، شعر، نمایشنامه و فلسفه بودهاند. از او به عنوان مبتکر مفهوم ادبیات جهانی نام میبرند، که در ادبیاتهای انگلیس، فرانسه، ایتالیا، یونان کلاسیک و ایران علاقهمندان زیادی داشت.
تأثیری که گوته در فلسفهی آلمان داشت، قابل سنجش نیست؛ بهخصوص تأثیری که بر نسل کسانی چون «هگل» و «شلینگ» داشت. او در زمینهی علمی نیز بسیار فعال بود و بر «داروین» هم اثرگذار بود.
آثار شعری گوته هم به عنوان یک الگو برای جنبش شعر آلمان به نام «برونگرا» استفاده میشدند و سرودههای وی الهامبخش موسیقیدانان بزرگی چون «موتزارت» و «بتهوون» شدند.
پس از مرگ همسرِ گوته، کریستیان، در سال ۱۸۱۶، خودِ او نیز پس از ۱۶ سال بر اثر عفونت ریوی در شهر وایمار درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. گفته میشود آخرین گفتهی شاعر، پیش از مرگش، “نورِ بیشتر” بود.
او الهامبخش افرادی چون «گونتر گراس»، «شوپنهاور»، «هگل»، «نیچه»، «کاسیرر»، «ویتگنشتاین» و «چارلز داروین» بود.
منبع: رادیو زمانه