افزایش جمعیت سالمندان در عصر حاضر چالشهای فراوانی را برای جوامع سراسر دنیا به وجود آورده است. طبق برآورد سازمان ملل متحد جمعیت سالمندان جهان در سال ۲۰۰۰ میلادی بیش از ۶۰۰ میلیون (۱۰ درصد کل جمعیت جهان) نفر بوده است و تخمین زده میشود که این رقم در سال ۲۰۲۵ میلادی دو برابر شود. ایران نیز مثل سایر کشورهای درحال توسعه از روند رشد سالمندان به دور نمانده است. شمار سالمندان ۶۰ سال و بالاتر در سرشماری ۱۳۷۵ حدود ۷/۳ میلیون نفر یعنی ۶/۶ درصدِ کل جمعیت بوده و تخمین زده میشود که در سال ۱۳۸۲ این جمعیت به نزدیک ۵ میلیون رسیده باشد و در ده سال آینده از مرز ۱۰ درصد جمعیت کل کشور بیشتر شود. سالمندی (Ageing) از دیدگاه پزشکی همان فرایند تدریجی تغییرات جسمی و روانی میباشد که در اثر بیماری و حوادث پیش نیامده بلکه بطور اجتناب ناپذیر فراروی کلیهٔ جانداران از جمله انسان قرار گرفته و افت عملکرد فرد سالمند را به دنبال خود دارد. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) سالمندان را افراد ۶۰ سال به بالا تعیین كرده و به ۳ گروه تقسیم مینماید: افراد ۶۰ تا ۷۴ سال را سالمند جوان (Young Old)، افراد ۷۵ الی ۹۰ سال را سالمند (Old) و افراد بیش از ۹۰ سال را سالمند سالخورده (Old Old) مينامند. باید توجه داشت که سالمندی، بیماری تلقی نمی شود بدین معنی که چنانچه روند کهنسالی طبق اصول علمی پیش رود با وجود افت عملکرد بعضی از ارگانهای بدن، فرد سالمند میتواند سالم و با توانمندیِ قابل ملاحظهای به زندگی خود ادامه دهد کما اینکه در حال حاضر در تمامی کشورهای مترقی جهان بسياري از سالمندان این کشورها تندرست و بدون کمک دیگری به زندگیِ خود ادامه میدهند (Healthy ageing). متأسفانه در کشورهای در حال توسعه به علت عدم شناخت کافی و به دور از رویکرد علمی، پدیدهٔ سالمندی به یک باور با مفهوم یأس و ناامیدی مبدل شده است. گروه کوچکتری از سالمندان را سالمندان آسیبپذیر (Frail) تشکیل میدهند که در معرض بروز بیماری و ناتوانی قرار دارند یا دچار بیماریهای مزمن بوده و یا توانمندی خود را در ابعاد جسمی روانی و اجتماعی از دست داده اند. عدم رسیدگی سازمان یافته به قشر اول (سالمندان سالم) باعث افزایش شمار گروه دوم (سالمندان آسيبپذير) میشود و همچنین عدم برنامهریزی بهداشتی، درمانی، توانبخشی، اجتماعی به این گروه آسیب پذیر باعث رسیدن به وضعیت وخیم و غیرقابل بازگشت میشود که این افراد، سالمندان آسیبدیده با بیماریهای مزمن پیشرفته و ناتوان را تشكيل ميدهند. پس برای رسیدن به سالمندی همراه با سلامت و موفقیت (successful ageing) میبایست با تکیه به طب پیشگیری در قشر میانسال و سالمند به صورت سازمان یافته و با دانشِ روز برنامهریزی نمود. پیشگیری، کنترل و درمان بیماری در سالمندان را حداقل از دو بعد میتوان بررسی کرد. اولین بعد «پیشگیری در سالهای باقیمانده» و بعد دیگر «سالمند شناسی پیشگیرانه» كه در طول عمر میباشد. اول آنکه قطعاً اشتباه است که جمعیت فعلی سالمندانمان را نادیده بگیریم صرفاً به این دلیل که در سالهای آینده اقدامات پیشگیرانه را انجام خواهیم داد. شاید بسیاری از عوامل ناصحیح یک زندگی سالم را نتوان رفع کرد ولی میتوان آنها را تعدیل نمود. باید بخاطر داشت که طول عمر به معنای آن است که یک سالمند هنگامی که به ۶۰ سالگی رسید انتظار چند دهه زندگیِ دیگر را نیز داشته باشد. هدف از مراقبتهای سلامتی تنها به تعویق انداختن یا جلوگیری از بیماری یا مشکلات همراه آن نیست بلکه اهداف مراقبتهای سلامتی در سالمندی شامل اين موارد مي باشد:
بهبود وضعیت سلامت و کاهش محدودیتهای سالمندی، حفظ استقلال در یک محیط خانوادگی و اجتماعی، حمایت از اعضای خانواده در جهت حفظ رفاه فرد سالمند، همکاری در ایجاد اجتماع در جهت رفاه فرد سالمند، نگهداری عملکرد به دنبال بیماریها
در کشورهای توسعه یافته رشتۀ طب سالمندان و سالمندشناسی (Gerontology) يا (Geriatric Medicine) چندین دهه است که فعالیت دارد. اهداف اصلی طب سالمندان لزوماً پرداختن به فرایند پیری نبوده بلکه به حفظ و نوتوانی عملکردی نیز میپردازد. طب سالمندان به معنی مراقبت از افراد سالمند نمی باشد بلکه به مجموعه ای از تئوریها اشاره دارد که با تخصصهای مختلف درآمیخته و منجر به بهبود سطح بهداشتی و کیفیت زندگی بیماران میشود و با هدف ارتقاء عملکرد و سلامت افراد سالمند، بیشتر بر روشهای غربالگری و مداخلههای درمانی استوار است. صاحبنظران از ۲ دهه قبل سفارش نمودهاند که از ابزار بررسی جامع سلامت سالمندان (Comprehensive Geriatric assessment) يا CGA جهت برنامهریزی برای ارتقاء سلامت این قشر به صورت سازمان یافته و با دانش لازم استفاده شود و هم اینک این ابزار در سرتاسر دنيا مقبولیت و اعتبار دارد.
مطالعات در زمینهٔ سالمندی در بیست سال اخیر نشان داده است که بررسی جامع سلامت و بهداشت سالمندان در قالب CGA به منظور غربالگری، تشخیص زودهنگام بیماریها، ارتقاء وضعیت شناختی و عملکردی، افت مرگ و میر، کاهش شمار بستری شدن در بیمارستانها برای سالمندان و احساس رضایت از زندگی، نقش مهمی در ارتقاء سلامت سالمندان ایفا میکند. اين ابزار با ارزیابیهاي کلینیکی استاندارد تفاوت دارد زيرا جنبههای غیر پزشكي همچون بررسی وضعیت اجتماعی و محیطی با تأکید بر توانايیهای عملکردی آنها را هم ارزيابي كرده و برای اینکار تيمي شامل متخصص سالمندان، پرستار، مددکار اجتماعی و داروساز بايد با هم همكاري نمايند.
محورهای اصلی که در تمامی ارزیابیهای سالمندی بررسی میشوند عبارتند از:
توانایی عملکردی:
ارزیابی جامعهٔ سالمندی با مرور بر دو نوع توانایی عملکردی شروع میشود:
انجام فعالیتهای روزانهٔ زندگی
انجام فعالیتهای روزانهٔ زندگی با کمک وسایل
این ابزار به تیم درمانی کمک میکند تا تواناییهای بیمار سالمند را ارزیابی نماید. بطور مثال اگر در بررسی نشان داده شود که بیمار نمی تواند داروی خود را به طور مناسب استفاده کند و پزشکِ تجویز کننده به آن دقت ننموده و راهکاری ارائه ندهد، كل فرايند درمان را با مشكل مواجه است.
سلامت جسمی:
گرفتن شرح حال و معاینهٔ فرد باید با در نظر گرفتن سن وی (سالمند) باشد. به بینایی، شنوایی، بی اختیاری و اختلال ادرار، راه رفتن و وضعیت تعادل باید توجه شود. تست ارزیابی تعادل و راه رفتن ابزار مفیدی برای بررسی میباشد.
وضعیت تغذیه:
بررسی وضعیت تغذیه جزء ابعاد بسیار مهم سلامت سالمندان است و ابزار (MNA) یا (Mini Nutritional Assessment) ابزاری مناسب برای بررسی اولیهٔ تغذیه همراه با بررسی سطح آلبومین خون میباشد. مسلم است که وجود اختلال در بررسی تغذیه و کمبود آلبومین سرم نیاز به بررسیهای تکمیلی دارند تا نوع سوء تغذیه مشخص شده و برنامههای تشخیصی و مداخله درمانی انجام گیرد.
سلامتِ شناختی و ذهنی:
برای بررسی اختلال شناختی، تستهای غربالگریِ بسیاری ارائه شده است که آزمون (MMSE) یا (Mini – Mental State Examination) بیشتر از همه در سالمندان مورد استفاده قرار میگیرد. از میان تستهای تأیید شده برای بررسی افسردگی در سالمندان نیز ابزار بررسی افسردگی در سالمندان (GDS) معرفی شده است.
وضعیت اجتماعی – محیطی:
عواملی که بر وضعیت اجتماعی – محیطی فرد تأثیر میگذارند پیچیده بوده و بر طبق الگوی جهانی قابل اندازه گیری نمیباشند و بسیار مرتبط با فرهنگ و رفاه اجتماعی میباشند. این اطلاعات را میتوان از طریق یک پرستار مجرب یا مددکار اجتماعی بدست آورد. ابزارهای ارزیابیِ بسیاری معرفی شدهاند اما هیچ یک از لحاظ کمی یا کاربرد مورد تأیید نیستند و بسیار با سبک زندگی و فرهنگ جامعه ارتباط دارند.
مزاياي ارزيابي جامع وضعيت سلامت سالمندان را ميتوان به اين صورت خلاصه كرد:
۱- غربالگري و تشخيص زودهنگام بيماريها
۲- كم كردن عوارض جانبي دارودرماني
۳- بهينهسازي مهارتهاي شناختي و عاطفي بهينهسازي استقلال عملكردي
۱- كاهش بستري شدن و زمان بستري
۲- كاهش پذيرش در خانهٔ سالمندان
۳- كاهش هزينهٔ سلامت و مراقبت ۴- كاهش مرگ و مير
استفاده از این روش علاوه بر اينكه میتواند در پژوهش برای نیازسنجی و اولویت بندی و برنامه ریزی بکار رود، در فعالیت روزمرهٔ بالینی نيز باعث ارتقاء سلامت فردی و گروهی سالمندان خواهد شد.