ای جوانان وطن کز همه سو جلوه گرید بیش و کم جمله ز اوضاع جهان باخبرید
گیتی امروز به سرحد هدف، برقآسا هست تازنده و این قافله را پشت سرید
این هدف چیست؟ ترقی به کمالات بدیع تا تواند ره صد ساله به ده سال برید
بیم آن است کزین قافله واپس مانید گرنه از علم و عمل خالق نیکو اثرید
باید اکنون به خود آیید و برافراشته قد به شتاب و به شعف راه تکامل سپرید
دختران و پسران در ره خدمت همپای باید از بهر وطن گوی سعادت ببرید
در شناسایی وقت است هرآن صرفه که هست وقت را شاید اگر سخت غنیمت شمرید
نتوان غافل ازین ماند که در متن کتاب هست آموزه فراوان که از آن بهرهورید
گر نخوانید کتاب و نفزایید به علم در ره بیخبری رهرو راه خطرید
بال نگشوده پی خواندن آثار بلیغ سوی آفاق ترقی نتوانید پرید
پس نشاید شدن از عادت خواندن غافل مگر از لطف سخن سوی حقایق گذرید
رو به سازندگی آرید و به ابداع فنون خاصه کز قوهٔ خّلاقه بسی مشتهرید
بهره گیرید از آن نادره استعدادی که خدا داد به ایرانی و از جمله سرید
پیشه آزاد بگیرید و به سعی و به عمل سوی دیوان مگرایید که آزاده فرید
نیست جز فکر و تعقل شرفاندوزِ حیات با چنین مسئله با دیدهٔ عبرت نگرید
ای جوانان، به سرافرازی ایران کوشید تا بدانند وطنپرور و نیکو سِیَرید
در پی خیر شما گر سخن آورد «ادیب» بپذیرید و بخوانید که نور بصرید
ادیب برومند