بحران معنوى در عالم مدرن سبب شده است که مسئلهی معنویّت به عنوان مسئلهاى اساسى هم به صورت مستقل و هم از حیث نسبتى که با ادیان دارد، در جهان طرح شود. میل جویندگان به دانستن دربارهی معنویّت در ادیان، ناشران متعدّدى در غرب را بر آن داشت که به چاپ کتابهایى مرتبط با این موضوع همّت گمارند و بابى را در آشنایى با سنن مختلف معنوى در ادیان و آیینهاى مختلف ــ از ادیان ابراهیمى تا هندو و تائویى ــ بگشایند. از جمله آثار منتشره در اینباره مجموعه معنویّت در جهان: تاریخ دانشنامهاى جست وجوى دینى با عنوان فرعى دانشنامه معنویّت جهانى است که عرفان و حکمت معنوى نوع انسان را شرح مىدهد.
این مجموعه که شامل بیست و پنج جلد است و چاپ آن از سال ۱۹۹۱م آغاز شده است، زیر نظر گروهى از اساتید متخصّص در ادیان مختلف جهان همچون میرچا الیاده، سیّد حسین نصر، استیون کَتز، جاکوب نیدلمان، آنه مارى شیمل و هیوستون اسمیت و نظارت کلّى اِوِرت کازینز تألیف شده است. دو مجلّد از این مجموعه ــ مجلّدات نوزدهم و بیستم ــ تحت عناوین معنویّت اسلامى: مبانى و معنویّت اسلامى: تجلیّات با مقدّمه، تألیف و تدوین استاد دکتر سیّدحسین نصر به رشتهی تحریر درآمده و در سال ۱۹۹۷م منتشر شده است. در این دو مجلّد معنویّت اسلامى در تمامى ابعادش به شرح و بیان درآمده است. جلد نوزدهم این مجموعه با عنوان معنویّت اسلامى: مبانى، چنان که از عنوان فرعىاش برمىآید مشتمل بر چهار بخش است که بنیادهاى معنویّت اسلامى را نشان مى دهد. بخش اوّل عنوان کلّىاش «ریشههاى سنّت و معنویّت اسلامى» است و دربرگیرندهی سه مقاله دربارهی قرآن مجید به عنوان اوّلین منبع معنویّت اسلامى و تفسیرهاى عرفانى آن است. مقالات بعدى این بخش دربارهی پیامبراکرم(ص)، حقیقت محمّدیه، سیره و سنّت نبوى، معناى باطنى شعائر اسلامى و عبادات است.
عنوان کلّى بخش دوم «جنبه هاى سنّت اسلامى» است و چهار مقاله دربارهی مذاهب سنّى و شیعهی دوازده امامى و اسماعیلى و معنویّت نزد زنان را در بر مى گیرد. بخش سوم با عنوان کلّى «تصوّف: بُعد باطنى اسلام» مشتمل بر چهار مقاله دربارهی ماهیّت و مبدأ تصوّف و عرفان، سیر اوّلیه، آداب معنوى آن و معرفت نفس است. بخش چهارم، عنوان کلّىاش «معرفت حق» است و مشتمل است بر چهار مقاله دربارهی خدا، فرشتگان، عالم و نظام طبیعت، انسان و آخرتشناسى. هر یک از مقالات این بخشها را یکى از استادان که غالباً مشهور و صاحبنظرند نوشتهاند، البّته به جز دکتر نصر که نگارش چهار مقاله را به عهده داشته است. امّا بخش اعظم مطالب در جلد بیستم این مجموعه ــ معنویّت اسلامى: تجلیّات ــ دربرگیرندهی موضوعاتى دربارهی عرفان و تصوّف اسلامى و تجلیّات مختلف آن در طریقههاى تصوّف، تعالیم، آداب، آثار و تأثیر این طریقهها است و جایگاه معنوى خاصِ این طریقهها و در نهایت اهمیت معنوى تعالیم آنها را در عالم اسلام نشان مىدهد.
این مجلّد از سه بخش تشکیل شده است: بخش اوّل که بخش مستقلى است، دربارهی معنویّت اسلامى است، آن گونه که در تصوّف و عرفان در طى زمان و مکان تجلّى کرده است. از این رو دربارهی دورهی آغازین تصوّف و دلایل ظهور سلسلههاى عرفانى و تاریخچه و تعالیم این سلسلهها سخن مىگوید و با فصلى دربارهی فتوّت خاتمه مىیابد. در بخش دوم، آثار ادبى مهم جهان اسلام به زبانهاى مختلف ــ از عربى و فارسى و ترکى تا بربرى و سواحیلى ــ به عنوان آینه معنویّت و عرفان اسلامى مطرح مىشود. بخش سوم و نهایى این کتاب با عنوان «پیام معنوى اندیشه و هنر اسلامى» به دیگر بازتابها و تجلیّات معنویّت اسلامى مىپردازد. این بخش داراى چهار فصل به این شرح است: علم کلام، فلسفه و معنویّت; علوم باطنى، رقص و موسیقى مقدّس در اسلام، معنویّت هنر اسلامى. کتاب حاضر ترجمهی بخش اوّل جلد بیستم است که مفصّلترین جزء و تقریباً دوسوم آن است. این فصل همانطور که ذکرش به میان آمد، تاریخچهی مختصرى است از طریقههاى تصوّف و عرفان در جهان اسلام و از جهت جامعیّت و دقّت مطالب فعلاً کمنظیر است. در اینباره منابع موجود بسیار اندکند و آنچه هست نیز بیشتر به طریقه یا طرایق خاصّى در یک کشور یا قوم مىپردازد و کتابى که جامع سلسلههاى موجود در کلّ جهان اسلام باشد، وجود ندارد. شاید آخرین کتاب مفصّلى که به سبک تذکرهنویسى قدما در اینباره به زبان فارسى نوشته شده، طرائق الحقایق محمّد معصوم شیرازى است که آن هم از تاریخ انتشارش حدود یک قرن مىگذرد و از اینرو به وضعیّت و جایگاه فعلى این طریقهها نپرداخته است؛ مضافاً بر اینکه به دلیل فقدان منابعِ کافى ناقص است و متعرّض همه سلسلهها نشده و مثلاً در مورد تصوّف و عرفان در سایر نقاط جهان اسلام مانند آفریقا سخنى نمىگوید.
مهمترین مأخذ دربارهی تاریخ تصوّف که به سبک و روش جدید تاریخنگارى به زبان فارسى تحریر شده، کتابهاى جستوجو در تصوّف ایران و دنباله جستوجو در تصوّف ایران مرحوم استاد عبدالحسین زرّینکوب است که آن هم چنان که از عنوانش برمىآید دربارهی ایران است. هر یک از فصلهاى کتاب حاضر را متخصّصان آن نوشتهاند؛ با این حال، دقّت و تتبّع نویسندگان به یک حدّ و اندازه نیست و در یکى دو مورد تعلّقخاطر و چه بسا تعصّب آنها در نوشتهشان اثر بسیار بر جاى گذاشته است. براى نمونه مىتوان به فصل نقشبندیه اشاره کرد که برخى مطالب مندرج در آن محلّ تأمّل و تردید است. غرض از تألیف این کتاب همانطور که استاد نصر گوید صرف تاریخنگارى نیست بلکه بیان ظهور معنویّت اسلام در طریقههاى عرفانى است و جایگاهى است که آنها در طىّ تاریخ ۱۴۰۰ سالهی اسلام در توسعهی اسلام و بسط فرهنگ و تمدّن اسلامى داشتهاند. این امر یک واقعیّت انکارناپذیر تاریخى است و از این رو این کتاب محلّ نقد و داورى یا ردّ و قبول هیچکدام از طریقههاى مذکور نیست. ترجمهی کتاب “جلوههای معنویت در جهان اسلام” که از سوی انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب منتشر شده است، را سرکار خانم فاطمه شاهحسینى بنا بر خواهش نگارنده در حدود شش سال پیش آغاز کردند و اینجانب نیز در رفع مشکلات و بازنگرى ترجمه و مقابله عمدهی آن با متن اصلى با ایشان همکارى مىکردم. ولى بىتردید کار اصلى به عهدهی خودشان بود؛ کارى که فقط منحصر به ترجمه نبود و تحقیق همهجانبهی وسیعى را ــ از یافتن اصل منابع ارجاع شده مؤلّفان بخشهاى مختلف کتاب تا یافتن ضبط صحیح اسامى اعلام ــ مىطلبید و ایشان با دقّت تمام آن را به انجام رسانیدند.
دکتر شهرام پازوکى