دکتر محمد استعلامی مولویپژوه و حافظشناس در گفتگو با ایسکانیوز در خصوص کمبود کتابهای مرجع در متون عرفانی و تصوف گفت: کتابهای مرجع و رفرنسهایی که دربارهی عرفان و تصوف است، کارهای قدماست که یا اصطلاحی هستند و یا به زبان عربی و اغلب ناقصاند. یعنی چیزهایی را دارند و چیزهایی را ندارند. دو کتاب هم که در زمان ما افرادی انجام دادهاند که من برایشان احترام قائلم و پیشکسوت هستند و ادبیات صوفیانه را به شکل الفبایی در آوردهاند، هیچکدام آکادمیک نیستند و با متودولوژی تحقیقات امروز انجام نشدهاند.
این استاد سابق دانشگاه کنکوردیا از تألیف فرهنگنامهی جامع عرفان و تصوف خبر داد و اظهار داشت: من از چند سال پیش در فکر این بودم که بعد از پایان یافتن سایر کارهایم دربارهی خاقانی و حافظ، مرجعی تهیه کنم که دقیق و با متود علمی امروز باشد. مرجعی که در آن اطلاعات درست ارائه دهیم و یک اصطلاح عرفانی و صوفیانه را به گونهای تعریف کنیم که انسانِ این روزگار متوجه مفاهیم آن شود. ممکن است در خیلی قسمتها هم عبارات گذشتگان را بیاوریم، اما باید آن را به زبان ساده دوباره گفت. این فرهنگنامه شامل مباحث، اعلام و معرفی شخصیتها، اصطلاحات و تعبیرات است.
استعلامی با اشاره به نادرست بودن تذکرههای موجود گفت: شرح حال ابوسعید ابوالخیر یا بایزید بسطامی یا عطار در روایات تذکرهها آمیخته با میزان زیادی تخیلات نویسندگان و در جاهایی ستایشهای بیجاست. دو نوادهی ابوسعید ابوالخیر که دو شرح حال برای او نوشتهاند و مناقبنامه نوشتهاند هردوی آنها مقدار زیادی از شنیدههای خود را وارد تذکره کردهاند که با واقعیت شخصیت ابوسعید مطابقت ندارد. در این فرهنگنامه شرح حالهای عرفا نیز هست. شرح حال و معرفی آثاری که من در حال نگارش آن هستم همراه با نقد آن روایات است. تمام جهاتی که درست نیست و نباید باور کرد و تخیلات نویسندگان هست را مطرح کردهام.
این شارح مثنوی ادامه داد: از موارد دیگر، مباحث است. ما مباحث تصوف که هرکدام یک مقالهی نسبتاً حجیم و مفصل دارد را مطرح میکنیم. یکسری از آنها درست است و بر پایهی قرآن و معتقدات مذهبی است و یک قسمتهایی نقش بیدار کردن جامعه را دارد. اینها را باید در کنار هم سنجید و به مردم ارائه داد.
وی همچنین دربارهی بخش تعبیرات این فرهنگنامه بیان کرد: تعبیرات به معنای ترکیبهای دو یا سه کلمهای است که مثلاً مولانا یا عطار به کار بردهاند و اینها را باید به عنوان مدخل ذکر کرد. بسیاری از این تعبیرات را ما همراه شاهد مثال از شعر مولانا یا حافظ آوردهایم.
استاد سابق دانشگاه مک گیل دربارهی میزان پیشرفت این پروژه نیز گفت: این یک کار بزرگ است که با وجود آنکه هفت سال تاکنون بر روی آن کار شده شصت درصد آن پیش رفته است و پیشبینی چیزی نزدیک به پنجاه هزار ساعت کار است. تا الان نیز حدود سی هزار ساعت روی آن کار شده است. من به ناچار تنها کار میکنم چون در غربت زندگی میکنم و اگر بخواهم دستیاری داشته باشم باید ناشرم هزینهی زیادی صرف کند و این امکانش نیست.
محمد استعلامی در پایان اظهار داشت: سالهایی که شاگرد بدیع الزمان فروزانفر بودم تا زمانی که با او همکاری داشتم، یادداشتها و ذخیرههای ذهنی برایم گذاشته که کار نبود آن دستیار را هم جبران میکند. من همیشه در حال تجدیدنظر هستم. وقتی مقالهای تمام شود یک هفته بعد دوباره آن را میخوانم و خودم کار خودم را تجدیدنظر و اصلاح میکنم. تألیف این فرهنگنامه دستکم سه سال دیگر تمام میشود اما تا زمان انتشار فکر میکنم پنج سال دیگر طول بکشد که البته بخشی از آن اکنون در دست انتشارات فرهنگ معاصر است.
منبع: ایسکانیوز