عباس کیارستمی، کارگردان سینمای ایران، پس یک دوره بیماری، روز دوشنبه ۱۴ تیر (۴ ژوئیه) در بیمارستانی در پاریس درگذشت. او که هنگام مرگ هفتاد و شش ساله بود در تهران چندین بار به اتاق عمل جراحی رفت و حتی به خواب مصنوعی فرو برده شد، اما در نهایت یک هفته پیش، با تصمیم خود به فرانسه انتقال یافت.
خبر بیماری کیارستمی که برای اولین بار در نوروز گذشته از سوی فریدون جیرانی، سینماگر و مجری پیشین برنامهی تلویزیونی «هفت» رسانهای شد، موجی از واکنشها را در رسانهها و شبکههای اجتماعی به دنبال داشت. برخی از سرطان روده عباس کیارستمی خبر دادند، اما رضا میرکریمی، مدیرعامل خانه سینما که به عیادت کیارستمی در بیمارستان رفته بود، سرطان این فیلمساز را رد کرد.
مقامات دولتی و پزشکان نیز دقیقاً در این زمینه سخن نمیگفتند و مشخص بود که خود کیارستمی و خانوادهی او مایل به انتشار جزئیات بیماری نبودند.
با وجود اینکه وزیر بهداشت ایران به عیادت کیارستمی در بیمارستان جم تهران رفت و از بهبود او خبر داد، اما احمد کیارستمی، فرزند این کارگردان، روز هشتم ژوئن، دربارهی بیماری پدرش در فیسبوک نوشت: «وضعیت درمان پدرم بسیار نامناسب بود و صدمههایی غیرقابل برگشت ایجاد شد که عمدتاً به دلیل اشتباه پزشکان معالج بود.»
عباس کیارستمی که اول تیر ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمده بود، علاوه بر فیلمنامهنویسی و کارگردانی، تدوین و عکاسی هم میکرد. همچنین در زمینهی تیتراژ و طراحی پوستر نیز فعال بود و در کارگاههای آموزشی به کارآموزان ایرانی و خارجی فیلمسازی درس میداد. او که جوایز معتبری از جمله نخل طلای جشنواره فیلم کن را در سال ۱۹۹۷ برای فیلم «طعم گیلاس» از آن خود کرده بود، به عنوان داور نیز در جشنوارههای مختلف جهانی دعوت میشد.
کیارستمی بیش از پنجاه فیلم کوتاه و بلند در کارنامهی خود داشت که با استقبال فراوان منتقدان و سینمادوستان همراه بود. «مسافر» (۱۳۵۳)، «خانه دوست کجاست؟» (۱۳۶۵)، «کلوزآپ» (۱۳۶۸)، «زیر درختان زیتون» (۱۳۷۳) و کپی برابر اصل (۱۳۸۹) عناوین برخی از مشهورترین فیلمهای کیارستمی است.
کیارستمی در دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران، نقاشی آموخته بود، اما سال ۱۳۴۹ با ساخت فیلم «نان و کوچه» در همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، وارد دنیای فیلمسازی شد. او سال گذشته، در گفتوگویی در حاشیهی پانزدهمین دورهی جشنوارهی سینمایی مراکش گفت: «این فروتنی نیست بلکه عین حقیقت است که من اول قصد داشتم نقاش بشوم اما در این رشته شکست خوردم و به دنبال رشتهای از اتفاقات به ساختن فیلم پرداختم.»
کیارستمی در حوزهی کتاب نیز فعالیت کرد. در سال ۱۳۸۵کتابی از اشعار حافظ شیرازی منتشر شد که در آن، کیارستمی با سبکی مدرن به برجستهسازی برخی از مصرعهای شعر حافظ پرداخت. او سپس در کتابی با نام «سعدی از دست خویشتن فریاد» همین روش را دربارهی اشعار سعدی دنبال کرد.
کیارستمی بدون شک تأثیرگذارترین کارگردان سینمای ایران و معتبرترین از نگاه جهانیان بود؛ گواهِ این مدعا نه فقط جوایزی است که آثار او به دست آورد، بلکه مقالات و کتابهایی است که دربارهی سینمای او به زبانهای مختلف به ویژه زبان فرانسه نوشته شده است.
موزهی لوور پاریس در سال ۲۰۱۳ با برگزاری بزرگداشتی برای کیارستمی بر «زبان تصویری» این سینماگر تأکید کرد. بسیاری از منتقدان، فیلمهای کیارستمی را «سینمای شعر» میدانند که ریشه در عرفان ایرانی دارد، اما خود کیارستمی گفته بود که شعر در کارهای او آگاهانه و با تصمیم قبلی نیست، بلکه از «کل افق فرهنگی» او ریشه گرفته است.
کیارستمی دربارهی مسائل روز کمتر اظهارنظر میکرد. از معدود اظهارنظرهای جنجالی او حرفهایش در سال ۲۰۱۴ در یک جلسهی پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه سیراکیوز آمریکا بود که جنگ ایران و عراق را بدون «هیچ مفهومی» خواند.
همچنین کیارستمی مارس ۲۰۱۰ در واکنش به بازداشت جعفر پناهی و محمد رسولاف، دو سینماگر ایرانی، در نامهی سرگشادهای نوشت که «مسئولیت وخیم و بازتاب عواقب زشت و غیرفرهنگی جهانی» این بازداشتها متوجه «مدیریت سوء و سیاستهای غلط» وزارت ارشاد در این سالهاست.
دو ماه بعد، جواد شمقدری معاون وقت وزارت ارشاد گفت که فیلم «رونوشت برابر اصل» به دلیل پوشش ژولیت بینوش هنرپیشهی فرانسوی قابلیت پخش ندارد.
ژان کلود کاریر، فیلمنامهنویس و منتقد فرانسوی، در مقدمهای بر کتاب «عباس کیارستمی و درسهایی از سینما» نوشته است: «باید از او درس شهامت و همچنین درسِ «نه» گفتن گرفت و در وهلهی اول درس نه گفتن به تقلید از خود. خط شخم خویش را دائم عمیقتر کردن، خود را شگفتزده کردن، تا عمیقترین و پنهانترین زوایای خویش را کاویدن. درس اصلی او همین است.»
منبع: RFI – ار اف ای فرانسه