دکتر نورعلی تابنده قطب سلسلهٔ دراویش نعمتاللهی گنابادی، بهعنوان چهرهای عارف، حقوقدان و درویش، در گفتار و کردار، ضمن محترم شمردن حقوق شهروندی دراویش، آنها را به سعه صدر، آشتی و مهرورزی دعوت میکند بطوریکه خشونتپرهیزی و مهرورزی به «مرام درویشی» تبدیل شده، از این رو تمام تلاشها و مبارزات این گروه، مسالمتجویانه و غیرخشونتآمیز است. این مهم بدست نیامده است جز با رهبری فرهمند جامعهٔ دراویش ایران طی سالیان متمادی.
این یادداشت در ۲۲ مهرماه ۱۳۹۳ در سایت «مرکز مطالعات بیخشونت» در صدر بخش «قهرمانان بیخشونت تاریخ» منتشر شده است.
حضرت آقای دکتر نورعلی تابنده قطب سلسلهی دراویش گنابادی
مقدمه
جامعهی متکثر ایران، برخلاف جریان حاکم بر آن، جامعهای صلحطلب است که میتوان آن را الگوی همزیستی مسالمتآمیز معرفی کرد. جامعهای که در آن کردها، ترکها، فارسها، شیعهها و سنیها و… در کنار یکدیگر زندگی صلحآمیزی دارند. نمیتوان منازعهای در ایران پیدا کرد که منشأ و ریشهی آن مسائل قومیتی یا دینی و مذهبی باشد. اختلافات و نزاعهای شخصی و بعضاً قبیلهای وجود دارد ولی بههیچ عنوان این نزاعها نزاع بین ترک و فارس یا کرد و بلوچ یا شیعه و سنی نیست. در زیست صلحآمیز ایرانیان، نقش و جایگاه رهبران معنوی جامعه بسیار کلیدی است اما این رهبران به علت سیاستهای حاکم، در حاشیه ماندهاند و جز در موارد اضطرار، نفوذ معنویشان در میان مردم، کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. حال آنکه بدون شک، آراء و اندیشههای آنها در جلوگیری از بروز منازعاتِ جدی در جامعه نقشی تعیینکننده داشته است.
بررسی آراء و اندیشههای رهبران اقلیتها در ایران از منظر خشونتپرهیزی، نشان میدهد که وجود رهبران خشونتپرهیز تا چه میزان در تبعیت تودهی جامعه از اندیشهی خشونتپرهیزی مؤثر بوده است. «دکتر نورعلی تابنده» قطب سلسلهی دراویش نعمتاللهی گنابادی، از جمله رهبرانی است که با تأکید بر «حاکمیت قانون»، جامعهی دراویش را به خشونتپرهیزی و مدارا سوق میدهد. اندیشهای که ریشهها و مبانی آن به آموزههای الهی و دینی این جریان بازمیگردد. نورعلی تابنده ملقب به مجذوبعلیشاه قطب سلسلهی دراویش نعمتاللهی گنابادی، در سال ۱۳۷۱ و پس از مرگ محبوبعلیشاه و با وصیت او به این عنوان رسید. او چهرهای ملی-مذهبی و از نزدیکان بازرگان بود. پس از انقلاب، معاون وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر سازمان حج و زیارت و معاون دادگستری بود. او فارغالتحصیل حقوق از دانشگاه پاریس است.
دراویش بهعنوان چهرههای صوفیمسلک، آرام و بیحاشیه، کمتر کانون توجه رسانهها و محور تحولات جامعه بودهاند ولی حمله به دراویش و تخریب حسینههای آنها در شهرهای مختلف ایران که از چند سال پیش شروع و به فرجامی «حق محور» نرسیده، آنها را از خلوت معنوی و حریم صوفیانهشان به صحن مجادلات و منازعات سیاسی کشانده است. بهطوریکه میتوان گفت سیاستِ سرکوب، بیحاشیهترین و کمآزارترین بخش اجتماعی جامعهی ایران را به میدان مبارزه با حکومت آورده است. در سال ۱۳۸۶ و در پی احضار آقای تابنده به دادگاه، دراویش از سراسر ایران خود را به گناباد رسانده و تحصنی بزرگ را برگزار کردند، تحصنی که نشان از قدرت تشکیلاتی و اتحاد درونی این تشکل داشته و دارد. از این تاریخ به بعد، بیشتر از دراویش در رسانههای داخلی و بینالمللی سخنی به میان آمده است.
«اتحاد در عمل»، «مقاومت خشونتپرهیزانه» و «حمایت و پشتیبانی سازمانیافته» ویژگی کارزارهای مسالمتآمیز دراویش در این سالها بوده است. نقش رهبری در وفاداری به استراتژی خشونتپرهیزی، نهادینه کردن این استراتژی و مقبولیت آن در جامعهی دراویش موضوع مقالهی پیش روست.
مبانی تئوری و عملی خشونتپرهیزی دراویش
از آنجا که سلسلهی دراویش گنابادی براساس یک مجموعه باورهای مذهبی و دینی شکل یافته، اندیشهها و باورهای آنها را باید در نوع نگاهشان به دین و نوع تفسیری که علمای این سلسله از دین عرضه میکنند دانست. تفسیری که میکوشد چهرهای رحمانی و صلحآمیز از دین ارائه کند. دکتر مصطفی آزمایش در تبیین مبانی تئوری و عملی خشونتپرهیزی میگوید: «عموماً پیغمبران و اولیاء خدا، صالح، مصلح و صلحطلب بودهاند. دراویش نیز پیروان مشی انبیاء و اولیاء هستند. اگر آزردگی خاطر شخصی و فردی برای درویشی پیش آید، او آن را امتحان الهی تلقی میکند و میکوشد با تسلط بر نفس و کظم غیظ، خونسردی خود را حفظ کند و خشونت را با خشونت پاسخ ندهد. چنان که عیسی بن مریم علیهالسلام فرمود در جواب سیلی به طرف راست صورت، طرف چپ را جلو بیاور. اما اگر قصد تعرض به اصول و مبانی ارزشی باشد یا تعرض به جان و مال و ناموس شهروندان باشد آن وقت دفاع واجب میشود و این دفاع به قصد دفع خشونت است.» [i]
از این رو میتوان گفت؛ خشونتپرهیزی در میان دراویش برخلاف بسیاری از جریانهای خشونتپرهیز که از خشونتپرهیزی بهعنوان یک تاکتیک استفاده میکنند، دراویش، خشونتپرهیزی را «مرام» خود میدانند و اتفاقاً از همین روست که حکومت به رغم برخورد خشونتآمیز با آنها سعی میکند در اِعمال خشونت احتیاط را پیشه کند چراکه میداند که با خشونت و ترور نمیتوان این جریان را وادار به سکوت کرد. لیون شیورز در تشریح تفاوت خشونتپرهیزی مرامی با خشونتپرهیزی تاکتیکی میگوید: «اگر کنش خشونتپرهیزانه تنها بهعنوان یک تکنیک به کار گرفته شود، با شدت گرفتن سرکوبگری دشمن، مبارزه تضعیف خواهد شد. آنگاه که هواداران نظریهی خشونتپرهیزی «تکنیکی»، خود را بینیاز از ادامهی مبارزه دیدند، هواداران خشونتپرهیزیِ مرامی توانستند به مبارزه ادامه دهند و به نوآوریهایی در کنش خشونتپرهیز بپردازند. شاهد این مدعا جنبش ضدجنگ آمریکاست، که به دلیل رویکرد تکنیکمحورانهاش، با پایان یافتن جنگ هندوچین به مبارزهی خود پایان داد.» [ii]
نقش رهبری در نهادینه کردن اندیشهی خشونتپرهیزی
اگر مبانی فکری و زایشگاه اندیشهی این سلسله را مبتنی بر آموزههای رهبران و علمایشان در یک سیر تاریخی، محور بدانیم، میتوان بر این باور مُهر تأیید زد که خشونتپرهیزی بهعنوان مرام این سلسله، خواستگاه فکریِ رهبران آن بوده و هست و از این رو تمامِ چهرههایی که مأموریت هدایت و راهبری این جریان را بر عهده گرفتهاند جملگی کوشیدهاند ارزشهایی چون عشق، مهر، دوستی، محبت و صلح را به بدنهی سلسله، یادآوری، و آن را بهعنوان رمز توفیق و تعالی و بندگی حقتعالی، نهادینه سازند. از این رو در هر کلام و گفتاری از حضرت نورعلی تابنده میتوان این ارزشها را دریافت. نورعلی تابنده در پیام نوروزی خود خطاب به دراویش میگوید: «…تمام مؤمنین با یکدیگر برادر روحانی و فرزندان معنوی اولیای دین میباشند که لازمهی این برادری، محبت و صفا و صمیمیت و عفو و اغماض از یکدیگر است زیرا کدورت و افسردگیِ فقرا از یکدیگر موجب رنجش ولیّ خدا و سلب نعمتهای ظاهری و مانع ترقی سالک است لذا باید از هر عمل و گفتاری که سبب کدورت و اختلاف میشود حتیالامکان خودداری نمود.» ایشان در بخش دیگری از پیام خود به «روش عملی» دراویش اشاره دارد و میگوید: «روش عملی و نه تنها شعاری همهی فقرا در طول تاریخ، صلح با همهی خلق خدا و شفقت و خدمت به عموم بندگان خداست و با هیچ شخص یا گروهی سرِ جنگ نداشته و مجاهدهی آنان با نفس و شیطان و مظاهر آن است و از ایجاد فتنه و آشوب میپرهیزند…» [iii]
دکتر آزمایش نقش نورعلی تابنده در گسترش اندیشهی خشونتپرهیزی میان دراویش را برگرفته از دانش حقوقی و اندیشهی قانونمحوری او میداند و میگوید: «آقای تابنده حقوقدان هستند. در این رشته ممارست کردهاند. استاد دانشگاههای کشور در رشتهی حقوق بودهاند. به این دلیل به رعایت قانون التزام دارند، حتی اگر قانون عقلانی نباشد. مانند سقراط که لزوم اطاعت شهروندان را نسبت به قانون گوشزد کرد و خودش نیز ملتزم به آن بود.» [iv] او میافزاید: «به باورِ دراویش، خشونتپرهیزی به منزلهی تسلیم در برابر بیعدالتی و بیحرمتی نسبت به مبانی ارزشی نیست بلکه همانگونه که جناب تابنده تأکید دارد قانون اساسی و اصول اعلامیهی جهانی حقوق بشر بهعنوان دو سند قانونی معتبر که حق اعتراض را برای همگان به رسمیت شناخته است، دراویش در برابر اعمال ضدقانونی و ظلم همواره مقاومت کرده و میکنند.»
مرام خشونتپرهیزی؛ راهبرد کلان دراویش
«ما در دوستی مثل آب روانیم ولی در دشمنی سنگ خارا» این واکنشِ نورعلی تابنده به سرکوب تجمع مسالمتآمیز دراویش در برابر دادگستری است که به ضرب و شتم شدید دروایش و بازداشت جمعیِ آنها در شهریور ۱۳۹۳ منجر شد. وجه تسمیه آب روان و سنگ خارا چیست؟ آیا از این کلام راهبرد خشونتپرهیز و مقاومت مدنی استنباط میشود؟ نورعلی تابنده میگوید: «… بد گفتن به احدی مخصوصاً بزرگِ هیچ قوم و دستهای جایز نیست اما چون بر سر عهد و پیمان خود بوده و اولیای خدا و مقدسات دینی و امکنهی متبرکه را ناموس اکبر میدانند و دفاع از نوامیس الهی را وظیفهی خود میشمرند و کل جامعهی فقری مانند اعضای یک پیکرند لذا هر کس و هر گروهی در هر منصب و مقامی اگر به مجالس فقری، اولیای خدا، مؤمنین و مکانهای مقدس مانند حسینیهها، توهین و تجاوز و تعدی نماید با تمام وجود برای حفظ شعائر مذهبی، دفاع و فداکاری در راه خدا را طبق تعالیم دین مقدس اسلام واجب میدانند.» [v]
دکتر آزمایش نیز در تشریح این راهبرد میگوید: «آب وقتی روان است که گرمای محبت بر فضا حاکم باشد. اما وقتی روابط به سردی میگراید و درجه حرارت به زیر صفر میرسد، همان آب روان یخ میزند و مانند صخره سنگی ایستا و پراستقامت و مقاوم میشود. دراویش دست به خشونت نمیزنند، اما اگر کسی در راه خشونتگستری برای امحای ارزشهای متعالیِ مورد قبول آنها پا در راه سرکوب دراویش بگذارد، دراویش محکم و استوار ایستادگی میکنند. یعنی از جان و مال و هستی خود میگذرند اما از یقین به صحت مکتب خود عدول نمیکنند. همچنان که هماکنون برای محکوم کردن جوّ سرکوب و بیعدالتی، دست به اعتصاب غذا زده و با دست شستن از جانِ عزیز، وصیتنامههای خود را نیز نگاشتهاند.» [vi] از اینرو میتوان گفت راهبرد کلان و استراتژیک دراویش، خشونتپرهیزی، خضوع و افتادگی است و همانگونه که دکتر آزمایش میگوید این راهبرد به هیچعنوان نباید با تسلیمطلبی اشتباه گرفته شود.
رهبری کاریزماتیک
علاوه بر حاکمیت ایدئولوژی که میتواند خشونت را مقدس و ضروری جلوه دهد، رهبری کاریزماتیک نیز میتواند با دستورات و اوامر خُرد و کلان، مردم را به توسل به خشونت برای پیروزی سوق دهد. رهبران کاریزماتیک معمولاً توسل به خشونت را برای پیروزی و حفظ دستاوردها مجاز میشمارند. این ویژگی رهبری کاریزماتیک در جنبشهای سیاسی/اجتماعی است. رهبری کاریزماتیک در بسیاری از جنبشهای اجتماعی-سیاسی، محرک و عامل توسل جنبش به خشونت بوده است چرا که رهبران کاریزماتیک معمولاً مروج یک ایدئولوژی و آرمانی بودهاند که برای تحقق آن هرگونه خشونتی را مجاز دانستهاند. اما وجود رهبری کاریزماتیک در یک جامعهی مذهبی نهتنها میتواند مروج خشونت نباشد بلکه میتواند پیامآور صلح و دوستی باشد همانگونه که در سلسلهی دراویش، رهبری همیشه محور دوستی و صفا بوده است.
دکتر آزمایش در این خصوص میگوید: «ایشان رهبر کاریزماتیک هستند یعنی «ولیّ وقت» و از اولیاء حق میباشند و دارای ولایت معنوی و باطنی هستند. ایشان هرگز دراویش را به خشونت سوق نمیدهند، اما مجریان قانون را به محاکمهی خلافکاران و برهمزنندگان نظم اجتماعی فرامیخواند. در عین حال همیشه دراویش را بر ایستادگی و پافشاری بر عهدی که با خدای خود بستهاند فرا میخوانند.» [vii] از این رو میتوان گفت وجود رهبری کاریزماتیک بهعنوان حلقهی وصل و هادی جامعهای که مرام خشونتپرهیزی در آن نهادینه شده، باعث گشته تا دراویش با هدایت رهبریِ فرهمندشان، اتحادشان را حفظ و از آن برای مقاومت مدنی در برابر ظلم و بیعدالتی استفاده کنند و از آنجا که به مرام خشونتپرهیزی آمیختهاند هیچگاه اعتراضاتشان خشونتپرهیز نیست و بر مدار مسالمتجویانه حقوقشان را مطالبه میکنند. نگاهی به کارزارهای اخیر دراویش نشان از نهادینه شدن مرام خشونتپرهیزی در این جریان است. کارزار «کوچ دراویش از ایران به اوین» یکی از این کارزارهای خشونتپرهیز است.
کارزار کوچ دراویش از ایران به اوین
بینتیجه ماندن اعتراض دراویش به آنچه در زندانها بر دراویش محبوس میگذرد آنها را بر آن داشت تا با راهاندازی کمپینی با عنوان «کوچ دراویش از ایران به اوین» این بار با صدای بلندتر اعتراض خود را اعلام کنند. در بیانیهی این گروه آمده است: «در زمانی که برادران ایمانیمان به جرم دفاع از حریم درویشی و به گناه عدالتخواهی در زندانهای کشور، هر روز مورد ظلم و تعدی مضاعف قرار میگیرند و از ابتداییترین حقوق اولیه محروم شدهاند، برای ما چه چارهای باقی میماند جز آنکه در همراهی و همدلی با آن عزیزان و در اعتراض به عدم اجرای قانون، ترجیحاً از زندان بزرگی به نام ایران به زندان کوچکتری به نام اوین کوچ کنیم؟»
همزمان با تلاش این عده برای راهاندازی این کارزار، نُه نفر از دراویشِ محبوس، در زندان دست به اعتصاب غذا زدهاند. اعتصاب غذایی که هفتهی چهارم آن نیز سپری شده است. خانوادههای نگران دراویش از سراسر ایران به سمت تهران حرکت و تجمعی بزرگ در مقابل دادگستری برگزار کردند تجمعی که با ضرب و شتم و دستگیری شمار کثیری از آنها مواجه شد. نورعلی تابنده در واکنش به دستگیریِ دراویش معترض، «اتحاد و همدلی» آنها را میستاید و به وبسایت مجذوبان نور میگوید: «…ما در همه جا صلح میخواهیم و میخواهیم با همدلی با همدیگر در حال صلح زندگی کنیم. …من امیدوار هستم قولی که این دفعه داده آقای [رئیس پلیس] به بعضی از خواهرانمان داده، این قول این دفعه انشاءالله عملی بشود و فراموش نکنند این را عملی کنند و این را بدانند که ما درویشیم، درویش یعنی بیکاره نه، درویشی همانی است که من اول گفتم، «ما در دوستی مثل آب روانیم ولی در دشمنی سنگ خارا» با ما دشمنی نکنند، ما با هیچکس دشمنی نداریم. و امیدوارم این دفعه این کار را بکنند. ما باز هم به این امید یک مهلتی برای خودمان قائل میشویم که بعد از این مدت فشار بیاوریم.» [viii]
دراویش معترض پیش از این نیز تجمعی دیگر مقابل دادستانی تهران برگزار و با برخورد شدید حکومت مواجه شده بودند. مرکز مطالعات بیخشونت در مقالهای تحت عنوان «چرخه اعتراض/سرکوب نیازمند حلقههای بیشتر» مینویسد: مدافعان حقوق دراویش گنابادی، کمپین اعتراضیشان را بر استراتژی بیخشونت استوار میکنند و تعدادی از فنون مبارزات بیخشونت را اجرایی میکنند. فنونی همچون: نامهنگاری (نامه به حسن روحانی رئیسجمهوری و تقاضا برای رسیدگی به وضعیت دراویش محبوس)، مصاحبه با رسانههای مختلف و افشاگری در خصوص رفتار زندانبانان، برگزاری تجمع و اعتراض علنی در برابر دادستانی تهران (شنبه ۱۷ اسفندماه). کمپین دراویش گنابادی با برگزاری تجمع اعتراضی چند موفقیت را به دست میآورند:
– جلب توجه مردم، رسانهها، فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر
– جلب حمایت عمومی خارجی و دولتهای دیگر
– گسترش کمپین با جلب حمایت افرادی خارج از دایرهی دراویش و خانوادههای آنها
– بالابردن هزینهی برخورد با دراویش و نقض حقوق آنها برای حکومت»
در واقع دراویش نشان دادهاند که مقاومت مدنی را سرلوحهی فعالیت خود قرار داده و از هر تلاشی برای استیفای حقوقشان فروگذار نمیکنند. «اتحاد در عمل»، «رعایت اصل پشتیبانی و حمایت»، «داشتن هدف مشخص و دستیافتنی»، «پرهیز از عدول از اصول مبارزات بیخشونت» و «انسجام تشکیلاتی» ویژگی فعالیتهای مبارزاتی این گروه است.
نتیجهگیری
سلسلهی دراویش نعمتاللهی گنابادی، همانطور که در اذهان عمومی شکل گرفته، جریانی مذهبی و ایمانی است که صلح، دوستی، مِهر و آشتی از ویژگیهای بارز آن است. کسی در جامعهی ایران دراویش را جز این نمیشناسد و این مهم، مرهونِ تلاشها و اعتقادات و باورهای رهبران این تشکل است که چهرهای رحمانی و صلحآمیز را از دین به رهروان خود آموختهاند. بهطوریکه محسن کدیور استاد دانشگاه در واکنش به برخورد نیروهای حکومتی با دراویش در نامهای به نورعلی تابنده قطب این سلسله مینویسد: «من از نزدیک شاهد صلح، صفا، سلوک اخلاقی، قانونمداری، تدین و پایبندی دراویش نعمتاللهی گنابادی به موازین شرعی بودهام. وقتی با این سلسلهی نجیب فقرای الیالله اینگونه سبعانه برخورد میشود با دیگران چه میکنند؟» [ix]
نورعلی تابنده قطب سلسلهی دراویش نعمتاللهی گنابادی، بهعنوان چهرهای عارف، حقوقدان و درویش، در گفتار و کردار، ضمن محترم شمردن حقوق شهروندیِ دراویش، آنها را به سعهی صدر، آشتی و مهرورزی دعوت میکند بهطوریکه خشونتپرهیزی و مهرورزی به «مرام درویشی» تبدیل شده، از اینرو تمام تلاشها و مبارزات این گروه، مسالمتجویانه و غیرخشونتآمیز است. این مهم بهدست نیامده است جز با رهبری فرهمند جامعهی دراویش ایران طی سالیان متمادی.
________________________________________
[i] گفتگوی اختصاصی با دکتر آزمایش، مهر ۱۳۹۳
[ii] لیون شیورز، ده منازعه مطرح در نظریهٔ کنش خشونتپرهیز، ترجمه و ویرایش مرکز مطالعات استراتژیک بیخشونت
Lynne Shivers، Ten Controversies of Nonviolent Theory
[iii] حضرت نورعلی تابنده، قطب سلسله دراویش نعمتاللهی گنابادی، بیانیهٔ نوروزی، فروردین ۱۳۸۹
[iv] گفتگوی اختصاصی با دکتر آزمایش، مهر ۱۳۹۳
[v] حضرت نورعلی تابنده، قطب سلسله دراویش نعمتاللهی گنابادی، بیانیهٔ نوروزی، فروردین ۱۳۸۹
[vi] گفتگوی اختصاصی با دکتر آزمایش، مهر ۱۳۹۳
[vii] گفتگوی اختصاصی با دکتر آزمایش، مهر ۱۳۹۳
[viii] مصاحبه سایت مجذوبان نور با حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده «مجذوبعلیشاه»؛ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۶/۳۰
[ix] محسن کدیور، نامه به نورعلی تابنده قطب سلسلهٔ دراویش گنابادی، ۱۹ اسفند ۱۳۹۲
پژمان تهوری