یک کارشناس اقتصادی با اشاره به نقش پر رنگ محیط پیرامونی در موفقیت برنامههای اقتصادی دولت گفت: برنامهی خروج از رکود دولت از لحاظ نظری سیاست مثبتی بوده ولی از جنبهی عملیاتی موفقیت دولت در حصول نتایج آن کافی نبوده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران تسنیم (پویا)، مشکلات از جهتهای مختلف اقتصاد کشور را فرا گرفته است و دولت برای حل این مشکلات طرحها و برنامههای مختلفی را ارائه کرده و یا در دست تدوین دارد. این که اولویتهای سیاستی دولت در این زمینه چه باید باشد و کدام بخشهای اقتصاد بیشتر مورد توجه قرار گیرد؟ آیا دولت در برنامههایش موفق بوده است؟ و برجام چه تأثیری در این زمینه داشته است از جلمه پرسشهایی است که در این خصوص مطرح میشود. در همین راستا به گفتوگو با دکتر بیژن بیدآباد نشستهایم. این گفتوگو در دو بخش منتشر خواهد شد که در بخش اول ایشان به مشکلات برنامهریزی در کشور اشاره میکنند و در بخش دوم به مسائلی همچون نظام بانکی، یارانهها و نرخ ارز میپردازند.
تسنیم: به نظر شما چالشهای برنامهریزی در اقتصاد ایران به طور کلی چه مسائلی هستند؟
دکتر بیژن بیدآباد: بخش اقتصاد کشور از سایر بخشها جدا نیست؛ یعنی نمیتوان برای بخش اقتصاد برنامهریزی کرد بدون اینکه سایر بخشها را در نظر گرفت. البته متأسفانه در شرایط فعلی تمام مباحث از حیطهی مباحث اقتصادی عبور کرده است و به مباحث سیاسی گره خورده است؛ یعنی عملاً سیاست در اقتصاد دخالت میکند و چارچوبهای اصلی اقتصاد کشور را مشخص میکند. این موضوع در کوتاهمدت میتواند پیآمدهای مثبت و منفی گوناگونی را داشته باشد ولی در بلندمدت برای اقتصاد کشور آثار مخربی دارد. در این شرایط باید نگاه ما به اقتصاد کشور نگاهی بلندمدت باشد؛ یعنی توسعهی اقتصادی، رشد اقتصادی و رفاه یا به طور کلی تعالی اقتصاد کشور بهعنوان یک هدف بلندمدت در نظر گرفته شود و متناسب با این اهداف، برنامههای اقتصادی طراحی شوند.
این چارچوب همیشه در برنامهریزیها لحاظ شده است؛ یعنی یک چشماندازی در نظر گرفته میشود و اهداف کوتاهمدت و میانمدتی در راستای آن طراحی میشوند. اما برای اینکه اهداف این برنامهها محقق شود باید ساختار سیاسی کشور اصلاح شود؛ یعنی ساختار قوای سهگانه و نوع روابط آنها با بخشهای مختلف اقتصادی و سیاستگذاریهای اقتصادی آنها، همه باید اصلاح شود. در چنین شرایطی است که برنامههای اقتصادی کشور موفق خواهند بود و اگر اصلاحات فوق صورت نگیرد شرایط سیاسی کشور با برنامههای اقتصادی همخوانی نخواهد داشت. برای مثال اگر در کشوری قوهی قضاییه ضعیف باشد؛ احقاق حق با چالش روبهرو خواهد شد؛ در شرایطی که احقاق حق با مشکل روبهرو شود ما شاهد وقوع منازعات و درگیریهای مختلفی بین فعالان اقتصادی خواهیم بود. این موضوع در مسیر رشد اقتصادی مشکل ایجاد میکند هرچند که در برنامه هدف ما ایجاد سازوکارهایی برای رشد اقتصادی باشد.
قوهی مقننه نیز اینچنین است. برای مثال اگر مجلس شورای اسلامی هر چند وقت یکبار قوانین را تغییر دهد؛ یک میزان ریسکی را با فعالیتهای اقتصادی همراه کرده است. این ریسکها میتواند روند حرکتی فعالیتهای اقتصادی را از مسیر اصلی دور کند. در نتیجه برای اینکه برنامههای اقتصادی دولت به ثمر برسد چارهای جز اصلاح محیط سیاسی، تقنینی، قضایی و … وجود ندارد.
کاهش نرخ تورم برای مردم محسوس نیست / بانکها علیه سیاستهای دولت تبانی کردند
تسنیم: نظر شما در ارتباط با سیاستهای اقتصادی دولت چیست؟
دکتر بیژن بیدآباد: همانطور که در ابتدا گفتم این محیط پیرامونی سیاستگذاریها است که بر اقتصاد کشور غلبه دارد. اگر دولت فعلی یا دولتها بخواهند سیاستهایی با اهداف بسیار خوبی نیز طراحی کنند؛ مثل برنامههای اول تا پنجم توسعه که بهترین اهداف در آنها مشخص شده بودند و در این سالها اجرایی شدهاند اما موفق نبودهاند، باید با محیط پیرامونی متناسب باشند در غیر اینصورت محیط پیرامونی اجازه نمیدهد که اقتصاد مطابق با برنامهی مورد نظر حرکت کند. در حال حاضر نیز سیاستهای اقتصادی دولت فعلی با همین مشکل روبهرو هستند؛ برای مثال سیاستهایی که در جهت خروج از رکود یا کاهش نرخ بهرهی بانکی یا گسترش روابط تجاری با دنیای خارج در نظر گرفته شد یا حتی سیاستهای مختلف پولی که در ارتباط با مدیریت حجم نقدینگی به کار گرفته شد و همچنین سیاستهای بخشهای شبهاقتصادی چون بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، آموزش عالی، فرهنگ و ارشاد، راهسازی، بنادر و کشتیرانی و … همه به معضل محدودیتهای پیرامونی دچار شدند و موفق نبودند.
هرچند دولت موفقیتهایی در مورد کنترل نرخ تورم داشت ولی معضلات اقتصادی به حدی جدی است که حتی همین کاهش نرخ تورم نیز برای مردم محسوس نیست و مردم همچنان کالاها و خدمات را با قیمتهای گزافی تهیه میکنند بدون اینکه توزیع عادلانهی درآمد تحقق پیدا کرده باشد. برای مثال در ارتباط با همین موضوع باید بیان کنم که دولت با تبانی بانکها مواجه شد و بانکها با هماهنگی یکدیگر مثل یک کارتل عمل کردند و نرخ بهرهی سپردهها را پایین آوردند ولی نرخ بهرهی تسهیلات بانکی را پایین نیاوردند که این به معنی فشار بر درآمد صاحبان سرمایههای نقدی نزد بانکها است که این موضوع، رفاه مردم را کاهش میدهد. در صورتی که اگر نرخ بهرهی بانکها پایین میآمد این توقع را ایجاد میکرد که بخش سرمایهگذاری نیز حرکت کند. نتیجهگیری من این است که سیاستهایی که دولت فعلی اتخاذ کرده است اکثراً در مسیر رشد و تعالی اقتصاد کشور بوده است ولی محیط پیرامون اجازهی موفقیت به این سیاستها را نداده است.
تسنیم: لطفا شرایط پیرامونی را بیشتر توضیح دهید؟
دکتر بیژن بیدآباد: اتفاقاً من در توضیح شرایط پیرامونی یک گزارشی را در گذشته نوشته و به مسئولان مربوطه ارسال کردم. نکتهی مهم این است که اصلاحات زیادی باید در بخشهای مختلف کشور صورت بگیرد. این اصلاحات در همه زمینهها است؛ به طور مشخص در هر بخشی که قوهی مجریه بهعنوان دستگاه اجرایی حضور دارد به این اصلاحات نیاز است. میتوان گفت تا این اصلاحات ساختاری صورت نگیرد ماشین دولت نمیتواند حرکت کند و همواره با دستاندازهای مختلفی مواجه خواهد شد. بالاتر از مبحث دولت در ایران مبحث حاکمیت است؛ ساختار قانون اساسی و شکلگیری حکومت در ایران به گونهای است که مداخلاتی از سوی غیر از قوهی مجریه در اموری که به این قوه مرتبط است، وجود دارد. یعنی اگر قوهی مجریه تصمیم به اجرای سیاستی بگیرد یک نهاد بالاتری است که میتواند در کار او مداخله کند و سیاستهای آن را محدود کند. پس میتوان گفت که این مسائل پیرامونی انواع و اقسام گوناگونی دارد؛ برای مثال ابزارهای حاکمیتی به عقیدهی بنده میتواند ترمز سیاستهای دولتی باشد.
میتوان به برجام اشاره کرد و گفت که عدهای مخالف سیاستهای برجام بودند و نباید عدهای توانایی این را داشته باشند که دولت را از اجرای سیاستهایش منع کنند. در چنین فضایی سیاستهای دولت موفق نخواهند بود. زمانی سیاستهای دولت میتواند به مرحلهی اجرا و موفقیت برسد که بین دستگاه اجرایی و نهادهای حاکمیتی وحدت وجود داشته باشد. مسئلهی دیگر گروههای ذینفوذ هستند؛ در محیط اقتصادی کشور گروههایی حضور دارند که با بدنهی سیاسی کشور در ارتباط هستند و از منافعی که ناشی از این اتصال است بهرهمند هستند. زمانی که این اتصال قوی باشد عملاً باعث خواهد شد که بسیاری از قوانین در بخشهای مختلف اجرا نشود. همانطور که در بسیاری از تخلفات مالی که رسانهها اعلام کردند چنین شد ولی برخورد قضایی مثبت و کاملی را با این گروهها ندیدیم. هر چند در بسیاری از سخنرانیهای مقامات مسئول این موضوع مذمت شده است ولی در نهایت شاهد این هستیم که متخلف یا جریمه نشده است یا میزان جریمهی او بسیار بسیار پایین بوده است. این نگاه را اگر وسعت دهیم به این معنی خواهد شد که تخلف در ایران از لحاظ عرف اجتماعی به نوعی قانونی تلقی میشود. البته عرف نیز از منابع قانونی است؛ یعنی قضات در صورت وجود خلأ قانونی میتوانند به عرف رجوع کنند.
ولی ما نباید محیط اقتصاد کشور را بهگونهای تعریف کنیم که تخلف به عنوان عرف تلقی شود که دادگاهها به این سمت و سو کشیده شوند که متخلف را به اندازهی کافی مجازات نکنند. به غیر از گروههای ذینفوذ منافع کشورهای خارجی نیز بهعنوان محیط پیرامونی قابل طرح است. همچنین افرادی در خارج از کشور مخالف آرامش، رشد و توسعهی ایران هستند. این گروهها تعداد کمی نیز نیستند. برای مثال تمام اسلحهفروشان دنیا هدفشان بر این است که نزاعی در بخشی از دنیا اتفاق بیفتد تا آنها اقدام به اسلحهفروشی کنند. میتوان گفت که تجارت اسلحه بهعنوان انگیزهای مادی برای جنگافروزان جهان مطرح است. در نتیجه با هر سیاست و اعمال نفوذی همواره علاقهمند هستند که کشورها با ناآرامی روبهرو باشند. این موضوع از ابعاد مختلفی به خصوص ابعاد تاریخی در چند دههی گذشته قابل توجه است.
ایران از لحاظ ژئوپولیتیک با توجه به جایگاهی که در جغرافیای سیاسی منطقه دارد؛ عملاً در معرض مطامع جنگافروزان بینالمللی قرار داشته و دارد. این گروهها همواره تمایل دارند که ایران در شرایط ناامنی باشد و همچنین منطقهی خلیج فارس که بهعنوان منطقهی نفتی جهان شناخته میشود همواره دچار آشوب باشد تا بتوانند درآمدهای نفتی کشورهای این منطقه را به نحوی مجدداً به کشورهای خریدار نفت برگردانند. موارد اینچنینی بسیار وجود دارد که باید با هر کدام به صورت منطقی برخورد کرد و راه حل صحیح و اساسی آن را تعریف کرد سپس وحدت حاکمیت و قوهی مجریه بر اجرای آن قرار بگیرد تا سیاستهای اقتصادی به ثمر برسد و اقتصاد کشور در مسیر تعالی حرکت کند.
منافع جنگطلبان آمریکا در گرو توقف برجام است
تسنیم: شما برجام را برای اقتصاد کشور مثبت ارزیابی میکنید یا منفی؟
دکتر بیژن بیدآباد: یک اصلی که در جهان امروز وجود دارد این است که هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی به حیات سیاسی و اقتصادی خودش ادامه دهد این موضوع میطلبد که ایران در تعامل جدی و واقعی با کشورهای خارجی باشد. البته این تعامل وجوه مختلفی دارد. یکی از این وجوه تعامل سیاسی است که باید بر اساس احترام متقابل با کشورهای دیگر برقرار شود. مسئلهی دیگر ارتباط اقتصادی بر اساس قوانین بینالمللی است. برای حصول این مسئله باید ارتباطاتی بین داخل با خارج از کشور برقرار شود ولی زمانی که ایران در شرایطی باشد که همواره نسبت به کشورهای خارجی حالت دفاعی داشته باشد، عملاً اجازه نخواهد داد که کشورهای دیگر به آن نزدیک شوند. همچنین اگر ایران از لحاظ شرایط سیاسی به گونهای باشد که کشورهای دیگر از جانب ایران احساس تهدید کنند؛ عملاً باز ایران نمیتواند به آنها نزدیک شود. در چنین شرایطی ارتباط متقابل و لازم بین ایران و کشورهای خارجی برقرار نمیشود. پس در نتیجه باید قدمهایی را در راستای ایجاد این تعامل بینالمللی برداشت.
برجام قدمی در این راستا بود؛ یعنی باب گفتوگو و مذاکره را باز کرد برای اینکه این تفاهم و احترام متقابل را به کشورهای خارجی تحمیل کند و به جهان بگوید که شما باید بر اساس احترام متقابل با ما تعامل کنید و نه با زبان تهدید و گزینههای روی میز. این یک پیشرفت بود چراکه وقتی به تاریخ ۴ دههی گذشتهی ایران مینگریم؛ کشور ما همواره در شرایطی بوده است که از سوی کشورهای خارجی مورد ظلم واقع میشده است و مجبور به اتخاذ حالت تدافعی در مواجه با غرب میشده است. دولت از لحاظ سیاسی به موفقیت دست یافت هرچند آثار اقتصادی برجام در کوتاهمدت مشاهده نشده است. یک علت آن شبهاتی بوده که در داخل کشور از سوی گروهای ذی نفوذ مطرح شده است، علت دیگر اینکه وقتی لابیهای صهیونیستی در آمریکا قدرتمند هستند و بسیاری از مقامات خارجی و داخلی نیز یهودیتبار هستند با برجام مقابله میکنند. در نتیجه وقتی در عرصهی بینالملل ما برای منافع صاحبان قدرت و ثروت تهدید تلقی شویم این نکته مسلم است که آنها از طریق کانالهای نفوذی خودشان بسیاری از منافعی که میتواند برای ما جذب شود را محدود کنند.
در نتیجه این منافع نئوکانها در آمریکا و سایر مناطق که غالبا نیز اسلحهفروش هستند مایل نیستند که روابط ایران با کشورهای خارجی به صورت مسالمتآمیز باشد چون از این عدم ثبات سود میبرند. این چنین شد که قدمهای بعدی برجام اتفاق نیفتاد. ولی برجام این اثر را داشت که شاید در قدمهای بعدی ایران بتواند تعاملات بینالمللیاش را بهبود بخشد.
آثار برجام از ۳ سال بعد ظاهر میشود
تسنیم: آثار اقتصادی برجام را بیان میکنید؟
دکتر بیژن بیدآباد: اگر بخواهیم آثار برجام را بشماریم احتیاج به مطالعه در ریزبخشهای اقتصادی داریم ولی از لحاظ کلی زمانی که ریسک در اقتصاد کاهش یابد؛ در حالت تثبیت قرار میگیریم. برای مثال اگر روند نوسانات نرخ ارز را قبل و بعد از برجام در نظر بگیریم از لحاظ آماری میبینیم که نوسانات بعد از برجام کمتر است؛ یعنی فعالان اقتصادی کشور توقع و انتظاراتشان نسبت به فعالیتهای اقتصادی بهبود یافته است. همچنین زمانی که این هزینههای برنامهریزی نشده در اقتصاد کاهش یابد؛ هزینههای سرمایهگذاری نیز کاهش مییابد و این موضوع باعث خواهد شد که در میانمدت آثار این کاهش هزینهی سرمایهگذاری در اقتصاد نمایان شود. البته آثار سرمایهگذاری در یک سال مشخص نمیشود بلکه از حدود سه سال به بعد آشکار میشود. پس آثار برجام از لحاظ تثبیت اقتصادی کاملاً قابل توجه است؛ یعنی این آثار را از لحاظ آماری میتوان دید هر چند ظهور آن در بخش عرضهی سرمایهگذاری را نتوان در کوتاهمدت دید.
دولت نمیتواند با یک برنامهی ساده و کوچک اقتصاد را از رکود خارج کند
تسنیم: نظر شما در مورد بحث خروج رکود اقتصادی چیست؟
دکتر بیژن بیدآباد: خارج کردن اقتصاد یک کشور از رکود مثل وضع یک قانون یا تصویب یک سیاست اقتصادی نیست. اقتصاد وقتی که در چرخهی رکود و رونق قرار دارد، غالباً بین ۸ تا ۱۱ سال به طول میانجامد تا یک سیکل کامل از رکود به رونق را طی کند. میتوان گفت که اقتصاد وقتی وارد شرایط رکودی میشود؛ حدود ۵ سال در شرایط بحرانی قرار میگیرد. به واسطهی همین نکته باید گفت که دولت نمیتواند با یک برنامهی ساده و کوچک اقتصاد را از رکود خارج کند و به رونق و شکوفایی برساند. حالا اگر در چنین شرایطی سیاستهای دولت با همان شرایط مخرب محیطی که بیان شد همراه شود؛ آن ۵ سال بحرانی طولانیتر نیز خواهد شد. برای همین نکته بود که بیان کردم وحدت رأی بین قوهی مجریه و حاکمیت، اساس موفقیت سیاستهای اقتصادی دولت است.
تسنیم: ارزیابی شما از میزان موفقیت برنامهی خروج از رکود دولت چیست؟
دکتر بیژن بیدآباد: این سیاست از لحاظ نظری سیاست مثبتی بوده ولی از جنبهی عملیاتی موفقیت دولت در حصول نتایج آن کافی نبوده است.
مشکلات کشور نتیجهی خانهنشین شدن برنامهریزانِ با تجربه است
تسنیم: نظر شما در ارتباط با برنامهای که دولت تحت عنوان برنامه ششم توسعه به مجلس شورای اسلامی فرستاد چیست؟
دکتر بیژن بیدآباد: باید یک نکتهی اساسی را در ارتباط با برنامهها بیان کنم؛ برنامهریزی در کشورهایی که دارای حکومت سوسیالیستی هستند یا چارچوب فعالیتها در آن کشور سوسیالیستی است با برنامهریزی در کشورهایی که دارای حکومت سرمایهداری هستند، متفاوت است. برنامهریزی در حکومتهای نیمهدولتی مثل ایران نیز ویژگیهای خاص خودش را دارد. میتوان گفت که این ویژگیها به این شکل است که هدفگذاری برای هر سیاست چارچوبهای لازم خود را میطلبد؛ در ایران که همه چیز از لحاظ چارچوب سیاستگذاری در اختیار دولت نیست، دولت میتواند در رفع بسیاری از موارد موثر باشد؛ برای مثال در بودجهی دولت ۲۴ فصل از فعالیتهای مختلف اقتصادی وجود دارد که این نشان دهندهی میزان دخالت دولت بهعنوان قوهی مجریه در اقتصاد است.
ولی باقی مسائل در اختیار دولت نیست؛ برای مثال دولت نمیتواند مردم را مجبور کند که یک فرم لباس یا رفتاری خاص را انتخاب کنند ولی میتواند سطح آموزشی را در کشور به گونهای برنامهریزی کند که تا ۵ سال آینده بیسوادی نداشته باشیم. به طور کلی آن مواردی که در چارچوب اقتدار دولت مطرح میشود برای دولت قابل برنامهریزی هستند ولی باقی موارد خیر؛ این باقی موارد نیز در ایران بسیار است. اما اگر ایران دارای حکومت سوسیالیستی صرف بود این حیطهها نیز زیر نظر قوهی مجریه قرار میگرفت. اما با توجه به اینکه بسیاری از این فعالیتها زیر نظر قوهی مجریه نیست؛ سیاستگذاریهای دولت جنبهی ارشادی دارد. برای مثال دولت نمیتواند به راحتی بخش کشاورزی را وسعت دهد. دولت فقط میتواند کشاورزان را ترغیب به انجام کاری کند ولی نمیتواند بخش کشاورزی را که دارای اهمیت بسیاری است به تنهایی رشد و توسعه دهد. علت این مسائل اختلاطی است که بین دو بعد سرمایهداری و سوسیالیسم در کشور وجود دارد. برنامهریزانِ با تجربه با این اختلاطها آشنایی دارند و میدانند که چطور برنامهریزی کنند که اهداف برنامه قابل دسترس باشد اما متأسفانه افراد با تجربه خانهنشین شدهاند و جوانان امور را به دست گرفتهاند. و نتیجه مشکلاتی شده است که میبینید.
تسنیم: شما برنامه ششم را مثبت ارزیابی نمیکنید؟
دکتر بیژن بیدآباد: این مسائل را به طور کلی مطرح کردم ولی تا زمانی که یک برنامه به مرحلهی اجرا نرسد نقد آن بیپایه خواهد بود.در برنامههای اول و دوم توسعه چارچوب کلی سوسیالیستی بود و برنامههای سوم به بعد چارچوب اصلاحات ساختاری داشتند ولی همهی این برنامهها بدون توجه به بعد سرمایهداری در اقتصاد ایران نوشته شدند. البته برنامههای توسعه را نمیتوان در یک محیط منفک از شرایط پیرامونی مطالعه کرد. برای بررسی یک برنامه ابتدا باید محیط پیرامونی را در چند سالهی آینده بررسی کرد سپس با توجه به این محیط پیرامونی گفت که آیا برنامهی مورد نظر به اهدافش میرسد یا نه.