Search
Close this search box.

«سهروردی و افکار او» تأملی در منابع فلسفه اشراق

elmo farhangکتاب «سهروردی و افکار او» با عنوان فرعی تأملی در منابع فلسفهٔ اشراق نوشتهٔ دکتر کریم مجتهدی، از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شده است.

در فرهنگ غربی، از قرن دوازدهم میلادی و شاید هم اندکی جلوتر، افرادی چون فارابی، ابن سینا، غزالی و ابن رشد مورد توجه بوده‌اند و سهم آنها را در تحولات فرهنگ علمی و فلسفی آن دیار نمی‌توان نامعتبر تصور کرد. البته نام سهروردی در غرب تا اوایل قرن بیستم میلادی برده نشده و آثار و افکار او تا این اواخر در آنجا کاملاً ناشناخته مانده است، ولی در عین حال و البته به نحوی متفاوت با فلاسفهٔ بزرگی که نام بردیم، جایگاه سهروردی برای فهم سیر تاریخی فلسفه در ایران و مقایسهٔ آن با سیر همین تاریخ در ممالک غربی، استثنائی و درخور تأمل است و از این رهگذر به نکاتی می‌توان دست یافت که اهمیت آنها بیش از آن چیزی است که در وهلهٔ اول تصور می‌رود:

اولاً سهروردی به نحوی از تقابل فلسفهٔ اسلامی با آنچه قبلاً در ایران رایج بوده است کاسته و استمرار و اتصال فرهنگ و تمدن ایران را به طور طبیعی محفوظ و یکدست نگه داشته است.

ثانیاً سهروردی بیش از آنچه معمولاً تصور می‌شود، خواه ناخواه، یکی از حلقه‌های نهایی سنت افلاطونیان متأخر است و برای فهم درست این سنت نه فقط در ایران بلکه در کل خاورمیانه و حوزه‌های مدیترانهٔ شرقی اهمیت فوق‌العاده دارد. نباید فراموش کرد که تفکر سهروردی از یک طرف با جذب گرایش‌های هرمس مثلث، سنت مصری که در فرهنگ دورهٔ یونانی مآبی ادغام شده بود و اعتقادات سریانی و حرانی را نیز انعکاس می‌داد، به گنجینهٔ بزرگی از معارف دنیای کهن دست یافته است. از طرف دیگر او با جذب سنت منطقی و بعضی از اصول اخلاقی رواقیان در مسیری قرار گرفته که در طول بیش از بیست قرن انتقال ارثیهٔ فرهنگ علمی و فلسفی جهان را میسر ساخته است.

از این لحاظ تفکر سهروردی به اندازه‌ای گستردگی بالقوه داشته است که امروزه به سهولت شباهت‌هایی میان بعضی از گفته‌های او و بسیاری دیگر از متفکران ممالک مختلف اروپایی می‌توان یافت. از این لحاظ واقعاً تشابه و قرابت بعضی از نظرات او با افکار فیچینو، متفکر ایتالیایی، بنیانگذار «آکادمی فلورانس» در نیمهٔ دوم قرن پانزدهم میلادی، شگفت‌انگیز است. افکار سهروردی بسیار بیشتر از هر متفکر دیگر ایرانی، بدون اینکه نام او به صراحت برده شود، در خاورمیانه، خاصه در دیاربکر، آناطولی، عراق، شام، دمشق، حلب و غیره رواج داشته است. از این لحاظ، شهاب‌الدین سهروردی تعلق به خانوادهٔ بسیار بزرگی از متفکرانی دارد که همگان از وراث فرهنگی جهان قدیم بوده‌اند، یعنی وارث فرهنگ‌های ایران، کلده، مصر، حران، یوانان و تمام اقوامی که به مدت بسیار طولانی در متصرفات امپراطوری رومی زندگی کرده‌اند.

ثالثاً جنبه‌های صرف و بدیع ایرانی تفکر سهروردی را نیز نمی‌توان انکار کرد. اعتقادات ادیان باستانی ایران و در درجهٔ اول فرهنگ مزدایی در آثار او انعکاس دارد، خاصه موقعی که او عقول سنت مشایی را با رجوع به (امشاسپندان) فرشتگانی که در ضمیر ناخودآگاه ایرانیان همیشه فعال بوده‌اند، توصیف و تبیین می‌کند. شهاب‌الدین سهروردی همچنین از شاهنامهٔ فردوسی استفاده‌های زیادی کرده است و نادرست نخواهد بود اگر بگوییم او حماسهٔ پهلوانی فردوسی را به نحوی تبدیل به حماسهٔ عرفانی کرده است. او در بعضی از رساله‌های خود از قهرمان‌هایی چون زال، رستم، اسفندیار و کیخسرو و سرنوشت و اعمال آنها در جهت تصویر افکار خود بهره برده است؛ مظهر سیمرغ در آثار او جایگاه ویژه‌ای دارد و بر امکان ارتقای روحی انسان دلالت می‌کند.

رابعاً همچنین نباید فراموش کرد که سهروردی خواه‌ ناخواه بیش از تمام فلاسفهٔ دیگر در ایران، قرابت نزدیک و همدلی روحی با عرفا و متصوفهٔ ایران اسلامی داشته است، به نحوی که بعضی از متخصصان بیان کرده‌اند فلسفهٔ اشراق او در واقع بیان خاصی از همان عرفان سنتی ایرانیان است که مجهز به تأملات فلسفی شده و به صورت عقلانی و استدلالی مطرح گردیده است؛ او شناخت بحثی را با مهارت با شناخت ذوقی نه الزاماً برابر، بلکه همسو کرده است. در آثار سهروردی نه فقط می‌توان اسامی افراد زیادی از اهل تصوف و عرفان را مشاهده کرد، از جمله سلمان پارسی، جنید، حلاج، تستری، ابوسعید ابوالخیر و غیره … بلکه شاید همچنین بتوان – از رهگذر آثار او – تحت تأثیر سکوت خاص آنها قرار گرفت و متوجه شد که آنها به سر بزرگی پی برده بوده‌اند، ولی چون آن سر به سهولت به دیگری منتقل نمی‌شود، هرکس برای آشنایی با آن باید شخصاً کمر همت ببندد و بیش از پیش در این مهم راسخ باشد.

زندگینامهٔ شهاب‌الدین سهروردی و مشکلات شناخت آن،  آثار شهاب‌الدین سهروردی،  افکار شهاب‌الدین سهروردی، حکایات تمثیلی شهاب‌الدین سهروردی،  آیا از سرگذشت حماسی کیخسرو به نحوی که فردوسی آن را سروده است، می‌توان یک تحلیل اشراقی به سبک شهاب‌الدین سهروردی کرد؟ شهاب‌الدین سهروردی و فریدالدین عطار، تأملی در منابع فکری شهاب‌الدین سهروردی، سیاست فرهنگی ایلخانان ایران و افکار سهروردی، سرنوشت حکمت اشراق پس از فوت شهاب‌الدین سهروردی، شهاب‌الدین یحیی سهروردی در مغرب‌زمین، از جمله موضوعات و مباحثی است که نویسنده در این کتاب بدانها پرداخته است.

کتاب «سهروردی و افکار او» با عنوان فرعی تأملی در منابع فلسفهٔ اشراق نوشتهٔ دکتر کریم مجتهدی، برای نوبت اول امسال در ۴۰۲ صفحه از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شده است.