Search
Close this search box.

پیدایش و کارکرد اماکنی که دیگر نیستند

karvansaraکاروانسرا؛ عمری به درازای ۲۵ قرن

کاروانسرا‌ها از مهم ترین یادگار‌های گرانقدر معماری ایرانی به شمار می‌روند که از دوران هخامنشیان برای اسکان موقت و استراحت کاروان‌ها در مسیر راه‌ها ایجاد شدند، در دوران صفویه به اوج شکوفایی خود رسیده و تحت تأثیر تحولات اخیر در عرصه حمل و نقل، کارایی خود را از دست داده و به مخروبه تبدیل شدند، ضمن اینکه، کاروانسرا‌ها همواره مردمانی از سرزمین‌های مختلف را هرچند برای مدت کوتاهی در خود جای می‌دادند که این اجتماع، معمولا ً این بنا‌ها را  به محلی برای برخورد و تبادل آرا و اندیشه‌های اجتماعی، مذهبی و سیاسی اقوام مختلف تبدیل می‌کرده است.

پیش از پرداختن به تاریخچه‌ی پیدایش کاروانسرا، لازم است، ضمن ارائه‌ی تعریفی از این بنا، تفاوت‌ها و شباهت‌های آن با سایر ابنیه‌ی میان‌راهی مانند: ساباط‌ها، رباط‌ها، کاربات‌ها و خان‌ها مشخص شود. برای نمونه، رباط منحصراً به ساختمان‌های کنار راه و بویژه بیرون از شهر و آبادی اطلاق می‌شد که علاوه بر حوض و آب انبار، دارای اتاق‌های متعددی بودند که گرداگرد حیاطی را فرا گرفته و مسافران می‌توانستند یک یا چند شب در آن استراحت کنند و بیشتر برای نگهداری اسب و چارپایان مورد استفاده قرار می‌گرفت. اما کاروانسرا به رباط‌های بزرگ و جامع مربع یا مستطیل شکلی اطلاق می‌شد که با اتاق‌ها و ایوان‌هایی که در انتهای دیوار آن بادگیر قرار گرفته بود  به طرز ساده ای داخل و یا خارج شهر بنا می‌شدند، ضمن اینکه معمولاً یک دالان با طاق قوسی که مابین ورودی و حیاط داخلی ایجاد شده بود، فضایی را برای جا دادن حیوانات بارکش فراهم می‌ساخت که شامل: باربند، طویله و انبار نیز بود و اغلب ورودی آن را بازار کوچکی به نام «غلاف خانه» تشکیل می‌داد و بر سر در آن یکی دو اتاق مجلل به نام‌های کاروان سالار بنا می‌شده است. طاقگان‌هایی نیز در پیرامون محوطه‌ی حیاط کاروانسرا واقع شده بود که نمای داخلی را مفصل ‌بندی می‌کرد و در پس آنها نیز، حجره‌های کوچکی برای اسکان مسافران در نظر گرفته شده بود. درکاروانسراهای دو طبقه نیز، حجره‌های پایین برای انبار کردن کالا و حجره‌های بالا برای منزل دادن مسافران مورد استفاده قرار می‌گرفت. کاربات نیز که خانه‌ی کاروان معنا می‌شود، پیش از اسلام به جای کاروانسرا به کار می‌رفته و مانند رباط دارای اتاق و حوض و یا پایاب بوده و گاهی فقط به دو تا سه اتاق مجهز بوده است. ساباط نیز به کلیه‌ی بناهایی که به منظور آسودن در داخل و یا خارج از شهر بنا  شده اطلاق می‌شود و در شهرستان‌های جنوبی ایران، هنوز هم این واژه درست در جای خود به کار می‌رود و در نهایت خان که در واقع معادل عربی همان کاروانسرا است.

کاروانسرا در دوران هخامنشی
اما منابع تاریخی پایه‌گذاری نخستین اقامتگاه‌های میان راهی را به هخامنشیان نسبت داده‌اند، چرا که، کوروش به دلیل توسعه‌ی مرزهای جغرافیایی تحت استیلای خود که با تسخیر همدان توسط سپاهیانش آغاز شد، موجبات تشویش سه دولت نامی آن زمان یعنی لیدیه، بابل و مصر را فراهم آورد که به شکل‌گیری توافق بر سر مبارزه‌ی دول مذکور علیه سلسله‌ی تازه تأسیس هخامنشی منجر شد. بنابراین قوای نظامی هخامنشی، همواره در تکاپو و حرکت به نقاط مختلف ایران بودند تا اقتدار خود را حفظ کنند و به همین سبب، در آن دوران علاوه بر اینکه راه‌ها  توسعه یافت، در میان مسیر‌های طولانی و پر تردد، کاروانسراهایی ساخته شد که محل اسکان و استراحتگاه موقت جنگجویان و بازرگانان به شمار می‌رفت، چنانچه هردوت مورخ یونانی نوشته است که مقیاس راه ها « پر سنگ» بوده است و به مسافت هر چهار «پرسنگ» منزلی تهیه شده و در آنها میهمانخانه‌های خوب دایر گردیده است.

کاروانسرا در دوران اشکانی و ساسانی
 در دوران اشکانیان نیز همانند هخامنشیان توسعه‌ی راه‌ها و ایجاد ایستگاه‌های بین راه و حمایت از کاروان‌ها اهمیت فراوانی یافت و در حوزه‌ی نفوذ و اقتدارشان یعنی از استپ آسیای مرکزی تا منطقه‌ی تحت نفوذشان در غرب که بین‌النهرین را در بر می‌گرفت، ایستگاه‌های ارتباطی ایجاد کرده بودند و در اغلب جاده‌ها و به ویژه در جاده‌ی ابریشم، ساختمان‌هایی شبیه آنچه در دوران بعد کاروانسرا نامیده شد، احداث کردند، اما در معماری و توسعه‌ی کاروانسرا‌های پیش از اسلام، عصر ساسانی از اهمیت فراوانی برخوردار است، چرا که با احداث بناهای ارزشمندی مانند: «دیر گچین» در جاده‌ی تهران – قم، «رباط انوشیروان» بین جاده سمنان – دامغان  که در مسیر جاده‌ی ابریشم واقع شده است و در نهایت، «دروازه گچ» و «کنار سیاه» در استان فارس نقش مهمی در توسعه‌ی معماری ایرانی ایفا کرده است. نکته‌ی قابل توجه  دیگر در ارتباط با بنای کاروانسرا‌های عصر ساسانی، طرح و نقشه‌ی چهار ایوانی بنا و استفاده از مصالح ساختمانی مانند: لاشه، سنگ، آهک و گچ بوده است که از نشانه‌های آن دوران به شمار می‌رود.

کاروانسرا پس از اسلام
پس از ورود اسلام به ایران نیز، با وجود منابع اطلاعاتی اندک، در ارتباط با توسعه و گسترش کاروانسرا‌ها، می‌توان به علل مذهبی، اقتصادی و نظامی اشاره کرد که از آن جمله، اقدامات سلسله‌هایی مانند: آل بویه، سامانیان و آل زیار  نسبت به احداث بناهای عام المنفعه، کاروانسرا‌ها  و آب‌انبار‌ها از اهمیت فراوانی برخوردار است. اما با روی کار آمدن ایلخانان نیز فعالیت هنری، خاصه در زمینه‌ی معماری با بهره‌گیری از تجربیات و سنت‌های متقدمین ادامه یافت و در این دوران نیز علاوه بر توسعه و تجارت به راهداری و ایجاد کاروانسراها توجه فراوانی صورت گرفت که می‌توان کاروانسراهای مرند، سرچم و جلفا را در آذربایجان، رباط جهان‌آباد یا سپنج در جاده‌ی خراسان و رباط انجیره در جاده‌ی یزد – مشهد را از مهم‌ترین آنها به حساب آورد.
دوره‌ی تیموری نیز با پیشرفت‌هایی در حوزه‌ی توسعه‌ی کاروانسرا‌ها همراه بود، با این تفاوت که به دلیل توسعه‌ی تجارت، علاوه بر مسیر جاده‌ها در داخل شهر‌ها نیز کاروانسراهایی ایجاد شد که عموماً با نقشه‌ی چهار ایوانی و بعضی از آنها هم با تزئیناتی مانند: کاشیکاری همراه بود.

گسترش کاروانسرا در دوران صفویه
اما در دوران صفویه کاروانسرا‌ها رونق و گسترش بیشتری یافتند، چرا که کشور دارای حکومت مرکزی مقتدری شده بود و این خود موجبات افزایش امنیت راه‌ها و در نتیجه گسترش حمل و نقل را فراهم می‌آورد. ضمن اینکه در دوره‌ی شاه عباس صفوی که عصر شکوفایی معماری ایرانی نیز متعلق به همان دوره است، شرایط برای گسترش کاروانسرا‌ها مهیا شد و چنانچه مشهور است، شاه عباس دستور احداث ۹۹۹ کاروانسرا در ایران را صادر کرد که از آن جمله می‌توان به ایجاد کاروانسراهایی در بین مسیر زیارتی کرمانشاه – مشهد اشاره داشت که سختی سفر طولانی را برای زائران اماکن متبرکه‌ی مشهد مقدس، نجف و کربلا تسهیل می‌کرد. در این زمینه کتاب موریر اذعان دارد: «هیچ چیز نمی‌تواند با کاروانسرا‌های ایران که توسط شاهان صفوی برای آسایش کاروانیان و جهانگردان ساخته شده است قابل مقایسه باشد.»
در عصر صفوی علاوه بر طراحی چهار ایوانی، کاروانسراهایی با نقشه‌های مدور، هشت ضلعی، چند ضلعی، دو ایوانی و با توجه به موقعیت جغرافیایی و مکانی گوناگون احداث شد که این رویه در دوران افشاریه، زندیه و قاجاریه نیز ادامه یافت و بر خلاف دوره‌ی متقدم، مصالح آن را بیشتر خشت تشکیل می‌داد.
پس از فروپاشی سلسله‌ی قاجاریه که با پیشرفت‌های گسترده در حوزه‌ی ارتباطی و حمل و نقل عمومی در سراسر جهان همراه بود، کاروانسرا‌ها پس از ۲۵ قرن کارکرد گذشته‌ی خود را از دست دادند و کمتر مورد استفاده قرار گرفتند و با احداث راه‌آهن سراسری، ورود گسترده‌ی اتومبیل و بهره‌گیری از هواپیما برای سفر‌های طولانی، مبادلات تجاری و حتی نقل و انتقال نیرو‌های نظامی، مناسبات اجتماعی و ارتباطی تغییر کرد و عملاً کاروانسرا‌ها به اماکنی متروکه بدل گشتند که این مسأله در گذر زمان، سبب‌ساز تخریب و ویرانی این ابنیه‌ی با ارزش شد که در واقع نمادی از فرهنگ معماری ایرانی محسوب می‌شدند و امروزه در کنار جاده‌ها هنوز ویرانه‌های بر جای مانده از بعضی کاروانسرا‌های قدیمی به چشم می‌خورد که به دلیل بی‌توجهی برخی از مسئولان حوزه‌ی میراث فرهنگی در گوشه‌ای از بیابان به تلی از خاک بدل شده و بخشی از تاریخ این مرز و بوم را در خود دفن کرده‌اند.

پوریا بهرادکیان
پژوهشگر تاریخ


منابع:
کاروانسرا در ایران، سعید هادی‌زاده کاخکی
تاریخ ایران باستان، حسن پیرنیا (مشیر الدوله)