زمانی که در دههی نخست قرن هشتم هجری، سلطان محمد خدابنده به تشیع گروید، یکی از کسانی که به ایران و مرکز حکومت آن یعنی سلطانیه سفر کرده و بیشترین نقش را در تشیع سلطان داشت، علامه حلی بود. این مطلبی است که در جای دیگری به تفصیل بدان پرداختهایم.[۱]
در اینجا بر آن هستیم تا بر اساس کتاب استاد مرحوم علامه سید عبدالعزیز طباطبائی که این مجموعه بهعنوان یادوارهی ایشان نشر مییابد، شرحی بر تأثیر اندیشههای کلامی و فقهی علامه در ایران ارائه کنیم. کتاب استاد با عنوان مکتبه العلامه الحلی در شمار آثار زیبای ایشان است که در طول سالها به صورت مخطوط در اختیاراین و آن بود و همهی کسانی که به نحوی با کتابهای علامه و تصحیح آنها سر و کار داشتند، از آن بهره میبردند. در آن زمان بنده بارها از ایشان خواستم تا اجازه دهد آن را نشر دهیم. در این باره حضرت حجة الاسلام و المسلمین سیّد محمود مرعشی نیز موافقت فرموده بودند که در ردیف انتشارات کتابخانه منتشر شود اما متأسفانه توفیق این کار نصیب بنده نشد و خوشبختانه پس از درگذشت ایشان به سرعت چاپ و منتشر شد.
استاد حقِ عظیمی بر بنده و دیگر عزیزانی دارد که گرچه بصورت رسمی نزد ایشان تلمذ نمیکردند اما بطور غیر رسمی به طور مداوم چه حضوراً و چه تلفناً از وجود پرفیض ایشان بهره میبردند ـ سماحت علمی استاد مرحوم مهمترین ویژگی اخلاق علمی ایشان بود آنگونه که کمترین بخلی در ارائه آنچه میدانستند نداشتند. درِ خانهی ایشان به روی هر پژوهشگری باز بود و روی ایشان در برابر هرگونه درخواستی در مسائل علمی گشاده. تبحر ایشان در شناخت آثار شیعی کممانند و دقت ایشان در نگارش کمنظیر بود. همت ایشان در دفاع از تشیع و مکتب اهل بیت علیهم السلام ستودنی و خدمت ایشان به فرهنگ مکتوب شیعی قابل تقدیر. خداوند ایشان را با اجداد بزرگوارش محشور گرداند.
در اینجا برآنیم بر اساس آن کتاب که موضوعش یاد از نسخ خطی کتابهای علامه در سراسر دنیاست، کوشیدهام تا از دو راه تأثیر افکار علامه را در ایران نشان دهم. نخست آن که کاتب کتابها، ایرانی باشند و ثانیاً آن کتابها در شهرهای ایران کتابت شده باشد. در این باره یک شرط را رعایت کردم و آن این که تنها کتابهایی را ملاک قرار دهم که قبل از روی کار آمدن دولت صفوی یعنی پیش از سال ۹۰۶ کتابت شده باشد. نتیجهی این کار آن است که تا اندازهای نشان میدهد که اولاً تشیع تا چه اندازه در ایران رواج داشته و ثانیاً آن که افکار و اندیشههای علامه حلی در آن دو قرن تا چه حد در میان اندیشمندان شیعی این دیار مورد استفاده بوده است.
گفتنی است که در حوزهی درسی علامه حلی و فرزندش فخر المحققین در حله، شماری از شیعیان ایرانی از خراسان، اصفهان، طبرستان، و جز آنها بودهاند. این افراد نسخههایی از کتابهای علامه و فرزندش را با دست خویش نوشتهاند که بر جای مانده و ما از روی آنها میتوانیم حوزهی گسترش آثار فقهی و کلامی علامه را در ایران دنبال کنیم.
* * *
نسخهای از کتاب ارشاد الاذهان علامه حلی باقی مانده که به خط حسن بن حسین سبزواری است که در سال ۷۱۸ کتابت آن انجام یافته است[۲]. نسخهای دیگر از همان کتاب که توسط برهان بن حسین بن محمد المحمود الفقیر و قمی[۳]! کتابت شده و برخی از قسمت های آن به فارسی نیز در آمده باقی است. این نسخه در سال ۷۳۰ یعنی چهار سال بعد از درگذشت علامه کتابت شده[۴] است. و نشانگر آن است که علامه شاگردان ایرانی فراوانی داشته که در جهت نشر آثار او و ترجمه آنها به فارسی کوشش میکردهاند. از همان کتاب نسخهای هم که در سال ۷۳۶ کتاب شده از ایرانی دیگری با نام محمد بن حسن بن علی طبری بر جای مانده است.[۵] نسخهای دیگر که در سال ۷۷۲ کتابت شده، کاتبش شیعهای است با نام مجدالدین بن شرفالدین بن مغیث الدین اصفهانی.[۶]
نسخهای دیگر از حسین بن حسن بن حسین حاجی اسدآبادی در دست است که در سال ۷۹۹ در استرآباد نوشته شده است.[۷] طبعاً این افراد با یکی دو واسطه در شمار شاگردان مکتب حله بودهاند. به عنوان نمونه بر روی اجازهای در نسخهای از همان کتاب ارشاد الاذهان، کاتب آن که حسن بن حمزه حسینی نجفی بوده و آن در سال ۸۳۷ کتابت کرده گفته است که شیخ او زین الدین علی بن حسن استرآبادی است که او شاگرد حسن بن ضیاء الدین اعرج و او شاگرد فخر المحققین و او شاگرد پدرش علامه حلی بوده است.[۸]
نسخهای از کتاب إرشاد الأذهان علامه حلی در دست است که در سال ۸۳۰ توسط هبة الله بن محمد استرآبادی تلفائی نوشته شده و به سعد الدین ابن مجد الدین بن فضل الله ساکن مشهد مقدس رضوی علیه الصلاه و السلام تقدیم شده است.[۹]
سید حیدر آملی فیلسوف متصوف که از شاگردان فخر المحققین است نسخهای از کتاب استقصاء البحث و النظر فی مسائل القضاء و القدر علامه حلی را کتابت کرده که در کتابخانه مجلس نگهداری میشود.[۱۰]
نسخهای از کتاب الالفین علامه حلی توسط محمد بن احمد … مخلوف مدنی در سال ۸۵۳ در شهر ساری مازندران کتابت شده است[۱۱].
نسخهای از کتاب ایضاح المقاصد من حکمه عین القواعد علامه حلی توسط جعفر استرآبادی در سال ۷۰۷ هجری نوشته شده که شهر آدانای ترکیه نگهداری میشود.[۱۲]
نسخهای از کتاب تبصره المتعلمین علامه حلی در دست است که بر روی آن انهائی آمده که ضمن آن فخر المحققین تصریح کرده است که کتاب مزبور را: مولانا الاعظم افضل المحققین سلطان الحکماء و المتکلمین تاج الدنیا و الدین عماد الاسلام و فخر المسلمین ابو سعید ابن الامام السعید عماد الدین یحیی ابن الامام السعید فخرالدین احمد کاشی بر وی خوانده است. در آنجا تصریح کرده است که وکانت الاستفاده منه اکثر من الافاده له. تاریخ این اجازه ربیع الاخر سال ۷۵۹ هجری است.[۱۳]
نسخهای از کتاب تحریر الاحکام الشرعیه علامه را احمد بن حسن بن یحیی فراهانی در ۲۳ ربیع الاول سال ۷۵۹ کتابت کرده که در کتابخانه حضرت عبدالعظیم نگهداری می شود. نسخهای دیگر از همین کتاب را حسین[۱۴] بن علی بن محمد استرآبادی در ۲۸ شعبان سال ۷۲۶ کتابت کرده است. نسخهای دیگر از آن را حسن بن حسین بن حسن سرابشنوی در شهر کاشان در ۲۲ جمادی الاولی سال ۷۳۵ در محله باب و رده کتابت کرده است. نسخهای دیگر از همین کتاب را محمد بن علی طبری در ۲۴ صفر سال ۷۳۷ کتابت کرده که بر روی آن تملکی با تاریخ رجب سال ۶۲ د از محمد بن نعمه الله عقدائی به چشم میخورد. بر روی نسخهای دیگر از آن یادداشتی از محمد بن محمد بن علی آملی به تاریخ ۷۵۲ وجود دارد. نسخهی دیگری از همین کتاب به خط سلطان حسن الحسینی موجود است که آن را در سال ۸۳۳ نوشته و آن را بر زین الدین علی بن حسن استرآبادی قرائت کرده است. ایضا نسخهای با تاریخ ۱۲ صفر سال ۸۶۰ از عماد بن علی جرجانی موجود است.[۱۵]
نسخهای از کتاب الخلاصه فی علم الکلام علامه حلی را علی بن حسن بن الرضی العلوی الحسینی السرابشنوی در ذی حجه سال ۷۱۶ نگاشته است. از پایان این نسخه برگی افتاده که در ۱۱ جمادی الثانیه سال ۸۰۴ عبدالملک بن اسحاق بن عبدالملک ابن فتحان الواعظ القمی الکاشانی آن را نوشته است.[۱۶]
گفتنی است که خاندان فتحان از خاندانهای شیعی مشهور است که از قرن هفتم به بعد، عالمانی از آنها شناخته شدهاند. شماری از آنها را استاد مدرسی معرفی کردهاند[۱۷]. یکی از این عالمان مولانا عمادالدین محمد بن محمد بن فتحان است که علامه حلی با یک واسطه از او حدیث نقل کرده است. این نکته نیز افزودنی است که سند حدیث مزبور نشان میدهد که علامه در قم حدیث را شنیده است. سند حدیث مزبور که در کتاب عوالی اللئالی ابن ابی جمهور از علامه به بالا چنین است: قال: حدثنی الشیخ العلامه الفهامه استاذ العلماء جمال الدین حسن بن یوسف بن المطهر، قال: رویت عن مولانا شرف الدین اسحاق بن محمود الیمانی بقُم عن خاله مولانا عمادالدین محمد بن محمد بن فتحان القمی عن الشیخ صدر الدین الساوی[۱۸]. از خاندان فتحان یکی نیز شمسالدین اسحاق است که یادداشتی از وی با تاریخ صفر ۷۷۳ بر نسخهای از تفسیر ابوالفتوح رازی و یادداشت دیگری با تاریخ سال ۷۸۰ بر نسخهای از فقه القرآن قطب راوندی موجود است. فرزند وی رضیالدین عبدالملک نیز از برجستگان خاندان فتحان در اواخر قرن هشتم و اوائل قرن نهم هجری است که در کاشان اقامت کرده و پس از وی خاندان فتحان در این شهر بودهاند.[۱۹]
نسخهای از رساله السعدیه علامه حلی در ربیع الثانی سال ۷۶۴ در شهر اردبیل کتابت شده است.[۲۰] نسخهای از همین رساله را جمالالدین علی بن مجدالدین سدید منصوری استرآبادی در سال ۸۶۵ کتابت کرده است. کتابت نسخهای دیگر از این کتاب، در ۲۲ رمضان سال ۸۸۱ در شهر اصفهان خاتمه یافته است[۲۱]. آشکار است که این تاریخ، مربوط به ۲۵ سال پیش از پیروزی صفویان در ایران است.
نسخهای از کتاب غایه الوصول و ایضاح السبل علامه حلی، توسط محمد بن محمود بن محمد ملک طبری در تاریخ ربیع الاول سال ۷۰۴ در شهر سلطانیه کتابت شده است[۲۲]. این تاریخ مربوط به زمان حیات خود علامه حلی است.
یکی از مراکز علمی این عصر در ایران که توسط سلطان اولجایتو تأسیس شد مدرسه سیاره بود که بر پایه نامی که برای آن برگزیدند، همراه اردوی سلطانی بود. در عباراتی که پیش از این آوردیم از این مدرسه یاد شده بود. این مدرسه از مراکزی است که علامه حلی در آن تدریس کرده و از مراکز اصلی نشر اندیشههای شیعی او در ایران است. دربارهی این مدرسه آمده است که:
سلطان سعید از غایت محبت دین اسلام و دوستی محمد رسول صلی الله و علیه و آله وسلم و اهل بیت او، دائماً با علما در مناظره و مباحثه میبود و اهل علم را رونقی تمام و چنان علم دوست بود که بفرمود به استصواب و فکر خواجه رشیدالدین تا مدرسه سیاره بساختند از خیمههای کرباس و دائماً با اردو میگردانیدند و در آنجا مدرسی چند تعیین فرمود چنانکه شیخ جمالالدین حسن بن المطهر و مولانا نظام الدین عبدالملک و مولانا نورالدین تستری و مولانا عضدالدین آوجی و سید برهانالدین عبری و قرب صد طالب علم را در آنجا اثبات کردند و ترتیب مأکول و ملبوس و الاغ و دیگر ما یحتاج ایشان مهیا فرمود تا در بندگی حضرت میباشند.[۲۳]
شاهد موجود بر این مطلب آن که نسخهای از کتاب ارجمند قواعد الاحکام فی معرفه الحلال و الحرام علامه حلی در دست است که کاتب آن محمد بن ابراهیم حسینی دشتکی است. وی که شاگرد علامه حلی بوده این کتاب را سال ۷۰۳ در مدرسه سیاره کتابت کرده و در پایان آن نوشته است: و فرغ المستنسخ من الاصل… یوم الثلاثاء الثانی و العشرین من ربیع الاول سنه ۷۱۳… بالسلطانیه شید الله ارکان دوله بانیها فی المدرسه الشریفه الایلخانیه المسماه بالسیاره[۲۴]. کتاب دیگری از آثار علامه که یکی از شاگردان وی در مدرسه سیاره کتابت کرده، کتاب کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد است.
نسخهای از این کتاب را شمسالدین محمد بن محمود بن محمد آملی (م ۷۵۳ در شیراز) شاگرد علامه حلی در مدرسه سیاره برای استادش علامه نوشته و به تاریخ روز جمعه بیستم محرم سال ۷۱۳ در شهر کرمانشاه کار کتابت آن پایان یافته است.[۲۵] دو نسخهی دیگر این کتاب یکی توسط محمد بن محمد اسفندیار آملی در سال ۷۴۵ کتابت شده و بر فخر المحققین خوانده شده، و دیگری را ابو محمد بن محمد بن أبی تراب ورامینی در رجب سال ۷۱۶ کتابت کرده که نسخههای آنها موجود است.[۲۶]
کتابت نسخهای از کتاب قواعد الاحکام را نیز محمد بن محمد بن مهدی بن مخلص قمی در هفتم رمضان سال ۷۱۸ به پایان برده است.[۲۷] نسخهی دیگری از قواعد را حسین بن أبی الحسن بن محمد بن حسن کاشانی در هفتم صفر سال ۷۲۸ کتابت کرده، نسخه دیگری با تاریخ سال ۷۳۲ از علی بن الحسین بن علی بن ابی المجد خوارزمی در دست است. علی بن فخرالدین أبی طالب طبری که کاتب نسخهای دیگر از قواعد در سال ۷۴۶ است اجازهای نیز از فخرالمحققین در پایان نسخه آورده که در سال ۷۶۰ در شهر حله برای وی نوشته شده است. این نشانگر حضور شاگردان ایرانی در درس فخرالمحققین است[۲۸]. نسخهای دیگر از قواعد را فضلالله بن محمد بن علی القمی در سال ۸۱۴ در نجف اشرف کتابت کرده است. نسخهای دیگر به کتابت محمد بن علی بن حیدر بن حسن بن علی بن طاهر بن منصور مقرئ کاشانی با تاریخ شوال ۸۴۹ در دست است. اجازهای در پایان آن آمده که نوشته احمد بن معین بن همایون بن علی الکاشی… بمحروسه کاشان میباشد.[۲۹] مخطوطات دیگری از این کتاب که توسط عالمان ساکن در ایران در قرن نهم کتابت شده عبارتند از: نسخه کتاب شده در سال ۸۵۴ از محمد بن حسن بن محمد بن سلیمان طبری، نسخه کتابت شده در سال ۸۵۹ از علی بن عبدالعزیز استرآبادی، نسخه کتابت شده در ۸۸۰ توسط محمد بن حسن اصفهانی، نسخه کتابت شده توسط معین بن محمد بن علی… بن دانیال الرهقی در سال ۸۹۸ در کاشان[۳۰]. نسخهای نیز با کتابت حسن بن محمد بن یحیی بن ابوالقاسم آوی با تاریخ ۷۱۸ در کتابخانهی علامه فیض در کاشان موجود است.
از کتاب قواعد الاحکام بالغ بر هفتاد نسخه تا قرن نهم موجود است. که نشانی از کثرت شیعیانی است که در بلاد مختلف از آن استفاده می کردهاند.
کتاب قواعد الاحکام علامه یکبار هم در سال ۷۳۲ طی ده ماه ترجمه شده است. مترجم محمد بن محمد بن أبی عبدالله المدعو به حاجی ، گویا از شاگردان خود علامه حلی بوده است. نسخه منحصر آن که در سال ۷۸۰ کتابت شده در مدرسهی خیرات خان مشهد موجود است.[۳۱]
نسخهای از کتاب مبادیء الوصول الی علم الاصول را یکی از شاگردان علامه با نام هارون بن حسن بن علی طبری در شعبان سال ۷۰۰ کتابت کرده که یادداشتی به خط علامه نیز بر آن هست. نسخه دیگری از همین کتاب را شاگرد دیگر علامه جمالالدین ابوالفتوح احمد بن عبدالله بلکو بن أبی طالب آوی در رمضان سال ۷۰۳ کتابت کرده و بر مصنف خوانده و اجازهی مولف با تاریخ ۷۰۵ بر آن موجود است[۳۲].
از کتاب مختلف الشیعه علامه هم نسخههایی که در همان قرون نخست پس از تألیف کتاب، که توسط ایرانیها کتابت شده باشد موجود است. نسخهای با تاریخ سال ۷۰۲ تنها چند ماه پس از تالیف کتاب، توسط ابراهیم بن یوسف استرآبادی، نسخهای با تاریخ ۷۰۴ توسط محمد بن أبی طالب آوی، نسخهای با تاریخ رمضان ۷۰۵ توسط جعفر بن حسین استرآبادی[۳۳]، نسخهای با تاریخ جمادی الثانیه سال ۷۳۳ توسط احمد بن حسن بن یحیی فراهانی، نسخهای با تاریخ شوال ۷۳۷ توسط محمود بن محمد بن بدر رازی.[۳۴]
از کتاب مراصد التدقیق و مقاصد التحقیق نسخهای به خط شمسالدین محمد بن أبی طالب ابن الحاج محمد آوی موجود است که آن را در سلطانیه در جمادی الاولی سال ۷۱۰ نوشته و اجازهای از فخرالمحققین بر روی آن است. این نسخه در ملکیت فتحالله بن خواجگی شیرازی انصاری بوده که در تاریخ ۷۶۷ به فرزندش همامالدین محمد هبه کرده است.[۳۵]
از کتاب مناهج الیقین علامه نیز نسخهای توسط علی بن حسن طبری با تاریخ شعبان سال ۷۲۴ موجود است.[۳۶] از کتاب منهاج الصلاح فی اختصار المصباح هم نسخهای با تاریخ شوال ۷۳۳ موجود است که توسط محمد بن علی طبری کتابت شده است.[۳۷]
از کتاب منهاج الکرامه فی اثبات الامامه نسخهای با تاریخ رجب سال ۸۷۸ موجود است که توسط کمالالدین بن عبدالله بن سعید جرجانی کتابت شده و تعلیقات فارسی و عربی نیز در میانهی سطور آن وجود دارد.[۳۸] ترجمهای هم از این کتاب مربوط به قرن هشتم یا نهم در کتابخانهی فرهاد معتمد موجود است که در نشریهی نسخههای خطی دانشگاه شناسانده شده است[۳۹].
از کتاب نهایه الاحکام فی معرفه الاحکام علامه نیز نسخهای موجود است که در مکتبه المدرسه السلطانیه کتابت شده است.[۴۰] نسخهای از نهج المسترشدین توسط شمسالدین محمد بن أبی طالب بن الحاج محمد بن حسن آوی در سال ۷۰۵ کتابت شده است. نسخهای دیگر هم توسط جمالالدین ابوالفتوح احمد بن أبی عبدالله بلکو آوی با تاریخ سال ۷۰۵ کتابت شده است، نسخهای دیگر هم توسط احمد بن بزباش دزفولی در تاریخ ۸۲۴ کتابت شده است.[۴۱]
دکتر رسول جعفریان
۱. نگاه کنید به: مجله نامه مفید، ش ۷.
۲. مکتبه العلامه الحلی ، ص ۳۵.
۳. کذا.
۴. فهرست نسخههای خطی کتابخانه مجلس ، ج۱۰ ، ص ۲۱۸ ـ ۲۲۰.
۵. مکتبه العلامه الحلی ، ص ۳۵.
۶. همان، ص ۳۶، کتابخانه ملی تبریز، ج ۱ ص ۴۶.
۷. مکتبه العلامه الحلی ، ص ۳۶ ، فهرست مرعشی ، ج ۱۷ ، ص ۲۷۶.
۸. مکتبه العلامه الحلی ، ص ۳۷ ـ ۳۸.
۹. همان، ص ۳۷، فهرست مرعشی ، ج۸ ، ص ۷، ش ۲۸۰۵.
۱۰. فهرست نسخههای خطی کتابخانه مجلس، ج ۱۴، ص ۲۲۴ـ ۲۲۵، مکتبه العلامه الحلی، ص ۴۹.
۱۱. فهرست نسخههای خطی کتابخانه مجلس ، ج ۵ ، ص ۴ ـ۸ ، مکتبه العلامه الحلی، ص ۵۴.
۱۲. مکتبه العلامه الحلی ، ص ۶۳.
۱۳. همان، ص ۷۲ ـ ۷۳.
۱۴. یا حسن.
۱۵. همان ، ص ۷۸ ـ ۸۷.
۱۶. همان ، ص ۱۱۶.
۱۷. خاندان فتحان ، قم، ۱۳۵۲.
۱۸. همان، ص ۹.
۱۹. همان، ص ۱۱ ـ ۱۳. استاد مدرسی در آنجا چهرههای دیگری از این خاندان شیعی را شناساندهاند.
۲۰. فهرست نسخههای مجلس ، ج ۱۴، ص ۲۲۵ ، ش ۶۳۴۲.
۲۱. مکتبه العلامه الحلی، ص ۱۳۰.
۲۲. همان ، ص ۱۳۴.
۲۳. مجمع التواریخ ، نسخه ملک، جلد سوم، برک ۲۳۷ ، به نقل از: مسائل عصر ایلخانان، ص ۲۵۰.
۲۴. مکتبه العلامه الحلی، ص ۱۳۷.
۲۵. طبقات اعلام الشیعه ، القرن الثامن ، ص ۲۰۴، مکتبه العلامه الحلی ، ص ۱۶۳.
۲۶. مکتبه العلامه الحلی، ص ۱۶۴.
۲۷. فهرست مرعشی، ج ۱۱، ص ۲۷۵، ش ۴۲۷۳، مکتبه العلامه الحلی، ص ۱۳۹.
۲۸. مکتبه العلامه الحلی، ص ۱۴۱.
۲۹. همان ، ص ۱۴۷.
۳۰. همان، ص ۱۴۹، ۱۵۰.
۳۱. همان، ص ۱۵۸.
۳۲. همان، ص ۱۶۹.
۳۳. همان، ص ۱۷۴، ۱۷۵.
۳۴. همان، ص ۱۷۷.
۳۵. همان ، ص ۱۸۵.
۳۶. همان، ص ۱۹۲.
۳۷. همان، ص ۱۹۸.
۳۸. همان، ص ۲۰۰.
۳۹. نشریه نسخههای خطی، ج ۳ ، ص ۱۶۰؛ مکتبه العلامه الحلی، ص ۲۰۳.
۴۰. مکتبه العلامه الحلی، ص ۲۰۷.
۴۱. همان، ص ۲۰۴ ، ۲۰۶.
منبع: بنیاد محقق طباطبایی