بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الحمد للّه ربّ العالمين و الصّلاة على سيّدنا محمّد و آله الطّاهرين قال الشّيخ الامام العالم الكامل المحقّق المدقّق قطب الاولياء و العارفين سلطان العلماء في العالمين بهاء الملّة و الحقّ و الدين قدّس اللّه روحه و نوّر ضريحه.
اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ. گفتم اى اللّه هر جزو مرا به انعامى بشهر خوشى و راحت برسان و هزار دروازه خوشى بر هر جزو من بگشاى و راه راست آن باشد كه بشهر خوشى برساند و راه كژ آن باشد كه بشهر خوشى نرساند. همچنين ديدم كه اللّه مزه جمله خوبان را در من و اجزاى من درخورانيد گويى جمله اجزاى من در اجزاى ايشان اندرآميخت و شير از هر جزو من روان شد و هر صورتى كه مصوّر مىشود از جمال و كمال و مزه و محبّت و خوشىگويى اين همه از ذات اللّه در شش جهت من پديد مىآيد چنانكه كسى جامهٔ آبگونى دارد و بر آن جامه نقشهاى گوناگون و صورتهاى مختلف و لونلون باشد همچنان اللّه از خود صد هزار صورت مىنمايد در من از حس و دريافت او و صور باجمالان و خوبان و عشقهاى ايشان و موزونیها و صورت عقليات و حور و قصور و آب روان و عجايبهاى ديگر لا الى نهايه نظر مىكنم و اين صورتها را مشاهده مىكنم كه چندين جمال آراسته در من مىنمايد و هر صورتى كه مىخواهم مىنمايدم و مىبينم كه اين همه از اجزاى من پديد مىآيد و اللّه را ديدم كه صد هزار رياحين و گل و گلستان و سمن زرد و سپيد و ياسمن پديد آورد و اجزاى مرا گلزار گردانيد و آنگاه آن همه را اللّه بيفشارد و گلاب گردانيد و از بوى خوش وى حوران بهشت آفريد و اجزاى مرا با ايشان درسرشت اكنون حقيقت نگاه كردم همه صورتهاى صورت صورت ميوه اللّه است اكنون اين همه راحتها از اللّه بمن مىرسد درين جهان اگر گويند تو اللّه را مىبينى يا نمىبينى گويم كه من به خود نبينم كه لَنْ تَرانِي اما چو او بنمايد چه كنم كه نبينم (و اللّه اعلم).