غلامرضا تختی، کشتیگیر ایرانی در ۵ شهریور ۱۳۰۹ در تهران به دنیا آمد.
او در تاریخ ورزش ایران به نمادی از پهلوانی و فروتنیِ توأمان تبدیل شد. او در محلهی خانیآباد در جنوب تهران به دنیا آمد. پدر غلامرضا، رجبخان غیر از غلامرضا دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همه از غلامرضا بزرگتر بودند. پدربزرگ غلامرضا، حاج قلی فروشندهی خواربار و بنشن بود.
گفته میشود اولین اتفاقی که برای غلامرضا ضربهای روحی محسوب میشده این بود که پدربزرگ مجبور شد برای تأمین مخارج زندگی خانواده، خانهی مسکونی خود را به فروش بگذارد. تختی به دلیل مشکلات مالی خانواده نتوانست درس بخواند.
غلامرضا سالها بعد در شرح این ماجرا در مصاحبهای چنین میگوید:
«يک روز طلبکاران به خانهی ما آمدند و اثاثيهی خانه و ساکنينش را به کوچه ريختند، ما مجبور شديم که دو شب را توی کوچه بخوابيم. شب سوم اثاثيه را برديم به خانهی همسايهها و دو اتاق اجاره کرديم. چندي بعد روزگار عرصه را بيشتر بر پدرم تنگ کرد تا اينکه مجبور شد يخچال طبيعیاش را نيز بفروشد. اين حوادث تأثير فراوانی در روحيهی پدرم گذاشت و باعث اختلال روحی او در سالهای آخر عمر شد.»
او به دلایل شرایط بد مالی فقط ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانیآباد درس خواند. او در مصاحبهاش میگوید:
“مدت ۹سال در دبستان و دبيرستان منوچهری که در همان خانیآباد قرار داشت، درس خواندم، ولی تنها خاطرهای که از دوران تحصيل به ياد دارم، اين است که هيچوقت شاگرد اول نشدم، اما زندگی در ميان مردم و برای مردم درسهايی به من آموخت که فکر میکنم هرگز نمیتوانستم در معتبرترين دانشگاه ها کسب کنم.
زندگی همچنين به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آن جا که در حد توانايی من است، به آنان کمک کنم، حال اين کمک از چه طريقی و از چه راهی باشد، مهم نيست. هر کس به قدر تواناییاش…”
تختی از کودکی به ورزش علاقهی ویژهای داشت اما عامل فقر بهعنوان یک مانع همواره در آن سالها سد راه تختی بوده است.
غلامرضا تختی در مصاحبهای به این فقر و دشواری دوران نوجوانیاش اشاره میکند و میگوید که با آنکه علاقهی فراوانی به ورزش داشته است اما مجبور بوده که در جستوجوی کاری برآید. میگوید:
“زندگی، نان و آب، لازم داشت؛ برای مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت يا هشت تومان، کار کردم. دنيا در حال جنگ (جنگ جهانی دوم) بود، زندگی به سختی میگذشت.”
در سال ۱۳۳۹ به دلیل علاقهی وافری که به کشتی و ورزش باستانی داشت به باشگاه پولاد رفت. به سبب علاقه و همچنین استعداد ویژهای که داشت مورد توجه “حسین رضیزاده” مدیر باشگاه پولاد قرار گرفت.
تختی در دوران سربازی مورد توجه فراوان قرار گرفت و تشویق و حمایت دبیر وقت فدراسیون کشتی که در دژبان ارتش فعال بود تأثیر فراوانی در عاقبت ورزشیِ تختی داشت. تختی در همین زمان تمرینات ورزشی خود را آغاز کرد. تختی در این مورد میگوید:
«وقتی در سال ۱۳۲۸ در مسابقهی بزرگ ورزشی (کاپ فرانسه) شرکت کردم، در همان اولین ضربه فنی شدم. اما تمرینهای جدی و سختی که در پیش گرفتم، مرا یاری کرد تا حقیقت مبارزه را درک کنم، اگر چه شور پیروزی در سر داشتم، اما کار و کوشش را سرآغاز پیروزی میدانستم.» تمرینات مستمر تختی باعث شد که سرانجام در سال ۱۳۳۰ در وزن ششم (۷۹ کیلوگرم) به عضویت تیم ملی درآید. غلامرضا تختی در نخستین دورهی مسابقههای کشتی آزاد قهرمانان جهان (هلسینکی ۱۹۵۱) با اینکه هنوز ۲۱ سال سن داشت، نایبقهرمان جهان شد و این آغاز راهی بود که طی ۱۵ سال آینده با کسب پیروزیهای پیدرپی در بزرگترین میادین کشتی جهان ادامه پیدا کرد.
غلامرضا تختی در سال ۱۳۳۱ (۱۹۵۲) در نخستین حضور خود در رقابتهای المپیک با کسب شش پیروزی و قبول یک شکست در برابر “دیوید جیما کوریدزه” از شوروی صاحب نشان نقره شد. او در این مسابقهها توانست “حیدر ظفر ترک” را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود را شکست دهد. تختی در دومین دورهی مسابقات جهانی که در خردادماه ۱۳۳۳ در توکیوی ژاپن برگزار شد در وزن هفتم – ۸۷ کیلوگرم – به رقابت پرداخت که در رقابت با “وایکینگ پالم” سوئدی از راهیابی به فینال بازماند و چهارم شد. تختی در سال ۱۹۵۵ در جشنوارهی بینالمللی ورشو موفق به کسب مدال نقره شد. تختی در بازیهای المپیک ملبورنِ استرالیا که در آذرماه ۱۳۳۵ برگزار شد توانست اولین نشان طلا را به گردن خود آویزد. او در این رقابت کشتیگیرانی از شوروی، آمریکا، ژاپن، آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا را حذف کرد. این برای بار اول بود که دو قهرمان از آمریکا و شوروی در سکویی پایینتر از کشتیگیر ایرانی قرار میگرفتند. در همین سال تختی با پیروزی بر حسین نوری به مقام پهلوانی ایران دست یافت. این عنوان در سالهای ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ نیز تکرار شد. غلامرضا تختی در سال ۱۹۵۸ در بازی آسیایی توکیو و مسابقات قهرمانی جهان در صوفیه به ترتیب نشانهای طلا و نقره را به دست آورد و در مهرماه سال ۱۳۳۸ (۱۹۵۹) تختی توانست در چهارمین دورهی مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان را برای بار سوم کسب کند.
در سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۶ تختی با وجود بالا رفتن سن همچنان عضو تیم ملی ایران بود. تختی در بازیهای المپیک ۱۹۶۴ شرکت کرد اما نتوانست چهارمین نشان المپیک را از آن خود کند.
در مورد زندگی شخصی تختی باید گفت که تختی در ۳۰ بهمنماه ۱۳۴۵ با شها توکلی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پسری بود به نام بابک.
تختی خیلی اهل مطالعهی کتاب نبود اما گفته میشود که بسیار شیفتهی کتاب بینوایان نوشتهی ویکتور هوگو بود و از میان شخصیتهای این رمان، ژانوالژان را دوست میداشت. تختی چلوکباب را بسیار دوست داشت و یکی از پاتوقهایش چلوکبابی شمشیری بود که متعلق به شخصی به نام محمدحسن شمشیری بود. حاج حسن به جبههی ملی پیوست و تا پایان، هوادار جبههی ملی و دکتر مصدق ماند. گفته میشود که شمشیری در جریان تحریم نفت ایران یک میلیون تومان از اوراق قرضهی دولت را خریداری کرد. شمشیری تختی را بسیار دوست داشت. تختی از سال ۱۳۳۰ وارد فعالیتهای سیاسی شده بود. تختی نخست وارد حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری خلیل ملکی و بقایی شد اما پس از انشعاب ملکی و خنجی از بقایی به جریان نیروی سوم پیوست.
تختی پس از تشکلیل جبههی ملی دوم در سال ۱۳۳۹ به این سازمان پیوست و از سوی ورزشکاران به کنگره و از سوی منتخبین کنگره به شورای مرکزی جبههی ملی ایران راه یافت.
از سال ۱۳۴۰ به بعد تختی با جبههی ملی مراوده و ارتباط حزبی دارد و باعث آشنایی تختی با جبههی ملی کسی نیست جز مهندس کاظم حسیبی.
۱۰ شهریور ۱۳۴۱ زلزلهی مهیبی بوئین زهرا و اطراف را میلرزاند. این زلزله منجر به کشتهشدن بیستهزار نفر و تلفات بسیار میشود. تختی یک کامیون در اختیار میگیرد و با آن به محلههای شلوغ تهران میرود و با بلندگو از مردم میخواهد که به زلزلهزدگان کمک کنند که با استقبال بینظیر مردم و نیکوکاران متمول روبهرو میشود.
تختی در ۱۷ دیماه ۱۳۴۶ در اتاقی در هتل آتلانتیک تهران درگذشت. فعالیت سیاسی تختی در آن هنگام این شائبه را ایجاد کرد که تختی کشته شده است و انگشت اتهام به سوی حکومت شاه نشانه رفت؛ اتهامی که هیچگاه ثابت نشد. برخی امکان خودکشی تختی را نیز محتمل دانستند. در ویکیپدیای غلامرضا تختی رکوردها و مدالهای ورزشی تختی چنین آمده است:
رکوردها:
المپیک:
۱۹۵۲ هلسینکی (۷۹ کیلوگرم)
۱۹۵۶ ملبورن (۸۷ کیلوگرم)
۱۹۶۰ رم (۸۷ کیلوگرم)
مسابقات جهانی:
۱۹۵۱ هلسینکی (۷۹ کیلوگرم)
۱۹۵۹ تهران (۸۷ کیلوگرم)
۱۹۶۱ یوکوهاما (۸۷ کیلوگرم)
۱۹۶۲ تولدو (۹۷ کیلوگرم)
بازیهای آسیایی:
۱۹۵۸ توکیو (۸۷ کیلوگرم)
جمع مدالهای غلامرضا تختی: ۸ عدد، ۴عدد طلا، ۴عدد نقره
المپیک ۳عدد – جهانی ۴عدد – بازیهای آسیایی۱عدد.
رکوردها
تختی اولین کشتیگیر ایرانی است که موفق شد در سه وزن مختلف صاحب مدالهای جهانی و المپیک بشود: جهانی ۵۱ و المپیک ۵۲ (در ۷۹ کیلوگرم)، المپیک ۵۶، ۶۰، جهانی تهران و یوکوهاما (در ۸۷ کیلو) و جهانی ۶۲ تولیدو در ۹۷ کیلو. تختی نخستین ورزشکار ایرانی بود که در سه المپیک مدال گرفت، دستآوردی که پس از او تنها محمد نصیری و هادی ساعی به دست آوردهاند. تختی با ۷ مدال در رقابتهای المپیک و قهرمانی جهان رکورددار کسب بیشترین مدال جهانی در میان کشتیگیران ایرانی است. تختی اولین ورزشکار ایرانی بود که در ۳ المپیک شرکت کرد. امیررضا خادم (از ۱۹۸۸ سئول تا ۲۰۰۰ سیدنی) تنها ورزشکار دیگر ایرانیست که رکورد شرکت در ۴ المپیک را دارد.
منبع: توانا